ما خودمان را جریان میانه رو اتاق میدانیم
پدرام سلطانی در گفت و گو با اقتصادنیوز با تاکید براینکه مشی دو گروه مجمع فعالان توسعه و خواستاران تحول تغییر کرده و خواستاران تحول از جریان عملگرایی و شیوه مورد پسند خودم که مشی میانه روی و تعاملگرا باشد در اواخر دوره هفتم اتاق فاصله گرفته بود،اظهار کرد: در دوره هفتم تا پیش از این که بحثهای انتخاباتی مطرح شود به رغم اینکه مکنومات قلبی خود را با آقای حسینی و برخی از دوستانم در میان گذاشتم ولی هیچگاه از گروه تحول فاصله نگرفتم و تا آخر هم با همان روش به عنوان نماینده ایفای نقش کردیم.
وی ادامه داد: با تعدادی از دوستان که عملگرا، میانه رو، اهل تعامل و اهل کار و با کارنامه موفق بودهاند مذاکره کرده و در کنار آن با چهرههای موفق و معتبر تشکلی، افرادی که رویکرد ملی دارند و با حب و بغض و منافع شخصی وارد اتاق نشدهاند با آنها هم مشورت کردیم. آنها هم این ضرورت را احساس کردند که جریان اتاق از یک جریان دو قطبی خارج شود و بتواند با یک جریان میانه رو و جریانی با این مبنا که هدف آن جذب حد اکثری است وارد اتاق شود.
سلطانی با بیان این که ما فکر میکنیم جامعه ما یک جامعه سیاستزده است،تصریح کرد: اتفاقا یکی از تلاشهایی که ما باید انجام دهیم این است که سایه سیاست را از سر اقتصاد برداریم. مگر ما مرتب نمیگوییم سایه سنگین سیاست بر سر اقتصاد است؟ یکی از مصادیق آن همین است که ما بخواهیم اتاقها را به سیاسیون بچسبانیم.
عضو هیات نمایندگان اتاق هشتم بیان کرد: خط کش سیاسی گذاشتن میتواند اولین قدم برای خودی و غیر خودی کردن اعضا باشد. پس ما از هر شائبه و رویکردی که اتاق را بتواند متمایل کند و از تمایل به سمت صاحبان کسب و کار خارج کند و به سمت دیگری ببرد مخالفیم و آن را نقض غرض میدانیم.
وی افزود: ما عملا خود را جریان میانهرو اتاق قلمداد میکنیم. طبیعی است که این جریان میانه رو در دو سر گروههای اتاق پیوندهایی را برقرار میکند. در سه دوره گذشته یک بلوغ در بخش خصوصی به وجود آمده است. علت افت و خیزهای زیاد در دوره پنجم و ششم این بود که افراد استخواندار بخش خصوصی و اتاق اکثراً درکمپ سنتیها بودند.
وی با تاکید بر این که در این دو، سه دوره فضایی به وجود آمد که گروهها یا جریانات نوگرا یا نسل دوم و سوم مدیران بعد از انقلاب هم رشد کرده و به بلوغ برسند،اظهار کرد: تفکر تشکلیشان تقویت شود و با یک چشمانداز مشخصی حرکت کنند. پس اتفاقاً بحث این نبود که جریان باعث این کار میشود ما برای این کار نیرو و رهبر نداشتیم و نسل دوم و سوم هنوز به آن سطحی نرسیده بودند که بتوانند پهلو به پهلوی نسل اول انقلاب بزنند و آن جریانی که پنج دوره یا چهار دوره کامل مسلط بر اتاق بوده را کنار بزند.