چربش نگاه بودجه بر برنامه در سازمان مدیریت و برنامه/ چارتی که بهروز نشد
به گزارش اقتصادنیوز، باور بسیاری از کارشناسان بر این است که سازمان برنامه، تا پیش از حذفش در دولت نهم جایگاه کارشناسی بالایی را در ساختار دولت داشت و شاید تنها نهاد کارشناسی دولت بود که از بسیاری هزینهها جلوگیری میکرد و با بهینهسازی بودجه در دل خود، تخصیصها در بودجه را بهینه و بروزرسانی میکرد.
سازمان برنامه که حذف شداز نگاه برخی نهتنها دولت در تخصیصها غیر بهینه عمل میکرد بلکه، بودجه را نیز دیرهنگام به مجلس تحویل میداد.
استدلال کارشناسان دولت وقت در حذف سازمان برنامه، کاستن از تصدی و تمرکز دولت عنوان شده اما منتقدان این کار دولت نهم، به رویکرد نظارت ناپذیری محمود احمدینژاد در تخصیص بودجه اشاره میکنند.
البته به زعم بسیاری از کارشناسان، سازمان برنامه حتی تا قبل از این حذف بنابر وضعیت اقتصادی که دولت داشت، تنها به وظایف بودجهریزی خود توجه میکرد و وجه برنامهریزی خود را تا اندازهای به فراموشی سپرده بود.
سازمان برنامه با قول حسن روحانی در انتخابات 92 احیا و پس از آن محمد باقر نوبخت به ریاست آن منصوب شد. نوبخت با انتشار فراخوانی از صاحبنظران خواست تا پیشنهادهای خود را در مورد چارت سازمانی جدید و شرح ماموریتهای این سازمان تازه احیا شده بدهند.
این حرکت نوبخت از جهت نوع مشورت خواهی مورد نقد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت و از آن زمان تاکنون هیچ خبری در این راستا از سوی سازمان برنامه منتشر نشده است، گویی همچنان سازمان برنامه بر سیاق گذشته، بدون چارت جدید و در شکل قبل از احیا مشغول فعالیت است.
این موضوع از آن جهت حساس بهنظر میآید که در آستانه تنظیم برنامه ششم توسعه هستیم و هنوز اقتصاددانان نمیدانند بر چه اساسی محمد باقر نوبخت و مجموعه سازمان مدیریت، مشغول تنظیم برنامه ششم توسعه هستند.
در ایران داستان مدیریت سازمان برنامه و پرداختن به رویکرد خاصی از برنامههای توسعه پیچیده شده است. دولتها هر یک میآیند و به طریقی با اقتصاد برخورد دارند، در این میان از نگاه خیلی از کارشناسان گزینش راهبرد خاص توسعه از سوی دولت میتواند، بیان کننده بسیاری از ناپیداها باشد.
از نظر دیگر برخی معتقدند، تمرکز سازمان برنامه، بر بعد بودجهریزی قرار گرفته و بعد برنامهریزی تا حدی فراموش شده است.
بر اساس بسیاری از تحلیلها، در جهان به غیر از اینکه رویکردها در چنین مواردی کاملاً واضح به نظر میآیند، اشخاص و شخصیتها نیز نمایانکننده گزینش رویکردی خاص در مقوله توسعه هستند. انتصاب مدیر بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول نمونه بارز چنین ماجرایی است. شاید از این جهت و حضور محمدباقر نوبخت است که بعد بودجهریزی بر برنامهریزی غالب میشود و راهبرد توسعه دولت هم نامشخص میماند.
حالا چهار ماهی میشود که محمدباقر نوبخت در راس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در این خصوص سکوت پیشه کرده و همچنان از نگاه خیلیها غیرشفاف در این حوزه در حرکت است. باید دید تیم اقتصادی دولت فکری برای این نهاد تاثیرگذار توسعه کشور خواهد کرد یا همچنان این موضوع به فراموشی سپرده شده است؟