یونان امروز، در نگاه دیروز «گری بکر»
بهگزارش اقتصادنیوز، «گری بکر» در این گفتگوی دوستانه به پرسشهای طرح شده درباره اروپا و یورو پاسخهای جالبی داد که حالا با گذشت دو سال و نیم از آن تاریخ، بهنظر میرسد پیشبینیهای وی درباره یونان، اتحادیهاروپا و حوزه پولی یورو درحال محقق شدن است.
گری بکر که در سال 1992 به پاس «گسترش دامنه تحلیلهای اقتصادی به حوزه فراگیری از رفتارها و عکسالعملهای انسانی» موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد، زمانی در دانشگاه شیکاگو، شاگرد میلتون فریدمن بوده است. وی در آذرماه 1391، در گفتگویی با مسعود نیلی و هفتهنامه «تجارت فردا» فروتنانه اعتراف میکند که اقتصاددانان در محاسبه میزان اثرگذاری بحران سال 2008 ودامنه گسترش آن، دچار اشتباه شدهاند اما تاکید میکند که اینها نشانهای از ناکارآمدی بازار آزاد نیست.
وقتی از وی درباره انتقادات نسبت به شکلگیری منطقه یورو و ناسازگاری نهادی و اساسی میان ترتیبات پولی و مالی و همینطور شکست احتمالی این پیمان سوال شد، اینگونه پاسخ داد:
شرایط حوزه یورو خیلی حاد است. اکنون در برخی از مناطق بحرانزده منطقه پولی اروپا، وضعیت به گونهای است که چنین شکستی رخ داده است. اما پرسش این است که چرا این شکست رخ داده؟ من البته چنین وضعی را سالها قبل پیشبینی کرده بودم. پیش از شروع شکلگیری پول مشترک اروپایی در دهه 1990 در مقام مخالفت با آن، مطالبی را به رشته تحریر درآورده بودم. اگر به آرشیو نشریه «بیزینس ویک» مراجعه کنید، مقالات من در این زمینه موجود است. در آن مقالات بارها به استدلال در مورد بیثباتی در اتحادیه اروپا پرداخته بودم. وضعیت بیثباتی که آن را ناشی از شوکهای وارد بر کشورهای منحصربهفردی همچون یونان و ایتالیا میدانستم.
این کشورها در مقابل شوکها و بحرانهای اقتصادی، یک راه را پیش روی خود داشتند که به آن بیتوجهی کردند. من معتقد بودم این کشورها با کاهش ارزش پول خود، میتوانستند اقدام به تعدیل شوکها کنند. همه این تعدیلها نیز میبایست بر قیمتها و دستمزدها وارد میشدند. اگر چنین اتفاقی رخ میداد، امروز این کشورها اقتصاد بسیار انعطافپذیری داشتند که در آن دستمزدها و قیمتها رو به بالا تعدیل میشد. این کار هنوز هم میتواند انجام شود. اما اقتصاد کشورهای مورد اشاره، انعطافپذیر نبود.
یعنی برای پیمودن چنین راهی، به هنگام تعدیل، بسیار آهسته عمل کردند و از مسیر خارج شدند و از این رو، ملاحظه میکنید که برای انجام تعدیل، متحمل مشقت و سختی فراوانی شدند. کشورهای یونان، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال به طور قطع باید سیاستهای ریاضتی سختی را پشتسر بگذرانند. چرا که این کشورها در تعدیل نرخ ارز با محدودیت روبهرو هستند و حرکت مطابق استانداردهای اتحادیه اروپا یورو برای این کشورها مشکل است. به نظر من چنین پدیدهای قابل پیشبینی بود، همان طور که فکر میکنم این مشکلات برای اتحادیه اروپا ادامه دار است. اجازه بدهید امروز هم با صراحت بگویم که اتحادیه اروپا در آینده نیز چنین مشکلاتی را پیش رو دارد.
بکر همچنین درباره آینده اتحادیه اروپا و ادامه حیات این اتحادیه با پول واحد یعنی یورو گفت: به نظر من آنها با ساختار کنونی نمیتوانند ادامه دهند. میتوانند سعی کنند که سیاستهای مالی و پولی یکپارچهتری را نسبت به نظام کنونی ترتیب دهند. این ترتیبات باید مقررات بانکهایی که در سیستم فعلی هستند را یکپارچه کند تا در برابر برخی از مشکلاتی که طی سه سال اخیر رخ داد، آنها را حفظ کند. دولت یونان اوراق قرضه زیادی را که به یورو اختصاص داده شده بود، منتشر کرد که واقعاً نمیتوانست از پس پرداخت آنها برآید. آنها برای پرداخت اوراق قرضه منابعی در اختیار نداشتند. بنابراین آنها یکپارچگی بیشتری نیاز دارند که البته این یکپارچگی بیشتر منجر به ایجاد معضلات اجتماعی بیشتری برای آنها خواهد شد.
یکپارچگی و هماهنگی بیشتر مشکلات خاص خود را دارد. بنابراین به نظر من اگر بخواهیم جایگاه یونان را ارتقا دهیم، باید آن را از منطقه یورو خارج کنیم. البته تنها از منطقه یورو و نه از اتحادیه اروپا. چرا که باقی ماندن در اتحادیه اروپا برای یونان دارای مزایای زیادی است. کشورهایی که وضعیت مناسبی ندارند، باید به ارز قدیمی خود بازگردند. ارزهایی مثل دراخما و سایر ارزها. به نظر من این برای اتحادیه اروپا و کشورهایی مثال یونان و ایتالیا یک بهبود بزرگ محسوب خواهد شد.
او در مورد رشد اقتصادی چین و مقایسه آن با هند هم صحبت کرد و گفت: مشخص نیست هند دموکرات بتواند در زمینه رشد اقتصادی موفقتر از چین استبدادی عمل کند چرا که از نظر رشد اقتصادی، هرکدام مزیتها و مشکلات خود را دارند. البته هند در آزادیهای اجتماعی و سیاسی بر چین برتری دارد اما در این مورد که میان دموکراسی و رشد اقتصادی ارتباط اثبات شدهای وجود داشته باشد هنوز نمیتوان با قاطعیت اظهار نظر کرد. من معتقدم اگر کشور چین به شایستگی رهبری شود، ممکن است بهتر از هند رشد اقتصادی داشته باشد. قسمتی از این برتری به دلیل وجود تمایل شدید در میان تمام طبقات جامعه مثل کارآفرینان، صاحبان حرف و کارگرها برای به دست آوردن مجدد جایگاه والای باستانی چین است. از طرف دیگر یک رهبر بد ممکن است در چین به قدرت برسد و منشاء خسارات فراوانی به اقتصاد شود. در مجموع من انتظار دارم نرخ رشد هند پایینتر اما باثباتتر باشد که البته این ثبات میتواند ارزش بسیار بالایی داشته باشد.
این گفتوگو یک نکته آموزنده ومهم داشت و آن هم این بود که چطور یک اقتصاددان سرشناس و صاحب اندیشهای همچون او دربخشی از صحبتهایش فروتنانه از اشتباهاتش در تحلیل بحران مالی 2008 سخن گفت. اما مسالهای که به صحبتهای «بکر»، اعتبار میبخشد، اتفاقات اخیر و تحولات حوزه پولی یورو و یونان است.
همانطور که شاهد هستیم، امروز یونان و اتحادیه اروپا بر سر بازپرداخت بدهیهای این کشور و اعمال اصلاحات مدنظر اتحادیه اروپا، به بنبست رسیدهاند. دستکم تا امروز که طرفین مذاکرات به هیچگونه توافق موثری در این زمینه دست نیافتهاند، میتوان با قطعیت گفت که پیشبینیهای دوسال و نیم پیش بکر در گفتوگو با «تجارت فردا» محقق شدهاست. این مساله درباره رشد اقتصادی هند و چین نیز صدق میکند. همانطور که شاهد هستیم، آمارهای اخیر حاکی از کند شدن رشد آهنگ رشد اقتصادی چین و در مقابل، افزایش آهنگ رشد اقتصادی هند است؛ بهطوریکه برخی از اقتصاددانان پیشبینی میکنند، هند به لطف رهبری اقتصادی موفق «نارندرا مودی»، به زودی چین را نیز پشتسر خواهد گذاشت.