برنامهریزی؛ از نخبهگرایی تا عادیسازی
نویسندگان: پرویز اجلالی، مجتبی رفیعیان و علی عسگری
انتشارات: نشر آگه
قیمت: 15000
به گزارش اقتصادنیوز، برنامهریزی واژهایست که در زبان عامیانه به کرات بهکار برده میشود اما آیا این کاربست عرفی در زبان عامانه همان مفهوم نظریه برنامهریزی است. کتاب «نظریه برنامهریزی: دیدگاههای سنتی و جدید» تا اندازهای در پی پاسخ دادن به این سوال است.
نگارنده هدف اصلی این کتاب را مواجه صحیح با رویکرد برنامهریزی که از دهه 1930 در جهان آغاز شده دانسته که دانشجویان و پژوهشگران ایرانی باید آن را درک کنند. هر چند نویسندگان این کتاب موضوع برنامهریزی را تنها در ترجمه میدانند و به این موضوع تلویحا انتقاد میکنند اما روند تطور اندیشه برنامهریزی برای دانشجو و استاد فارسی زبان را حیاتی میدانند.
هدف دوم یا به گفته نویسندگان این کتاب شرط کافی تاثیرگذاری کتاب این است که دانشجویان را به اندیشیدن در باب معنا و ساختار و پیآمد آن دسته از مداخلهها در محیط زیست و زندگی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مردم که برنامهریزیاش میدانیم، حساس کند. در فصل آخر این کتاب یک الگوی مفهومی بومی از برنامهریزی ارائه شده که میتواند تجربه معناداری در برنامهریزی برای کشورمان تلقی شود.
این کتاب در سه بخش سازمان یافته که در بخش نخست نظریه برنامهریزی معرفی شده است. در بخش دوم کتاب نظریههای سنتی یا کلاسیک برنامهریزی و تحولات آنهاست و سه فصل را دربر میگیرد. سرانجام بخش سوم به معرفی نظریههای جدید برنامهریزی اختصاص پیدا کرده است. ویژگی این بخش معرفی و نقد برنامهریزی وکالتی در برنامهریزی شهری است که یکی از کوششهایی بود که برای تبدیل برنامهریزی از موضوعی فنسالارانه و نخبهگرا به امری عادی و عمومی انجام شد.
فصل هشتم نظریههای ارتباطی که در اواخر سده بیستم میلادی پدیدار شد را مورد بررسی قرار میدهد و موضوع چرخش ارتباطی در این بخش مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در فصل نهم اما موضوع مناقشهآمیز نظریه برنامهریزی راست نو بررسی شده که شامل نومحافظهکاری و نولیبرالیسم میشود.
در فصل دهم نظریه نهادگرا معرفی شده که یکی از نظریههای مطرح امروز در توسعه است. برداشت نو از برنامهریزی و جلب توجه به ابعاد غیراقتصادی زندگی اجتماعی از موضوعات جدی مورد توجه در این فصل است.
سرانجام این کتاب در سه بخش و مشتمل بر 13 فصل به پایان میرسد که فصل آخر همان نتیجهگیری است. این فصل پس از مروری در سیر تاریخی تحولات برنامهریزی با الهام از جان فریدمن و استفاده از الگوی 9متغیره عوامل تشکیلدهنده یک رویکرد برنامهریزی، سه رویکرد یا پارادایم برنامهریزی تشخیص میدهد و با مقایسه این سه پارادایم و نگاهی به چشمانداز برنامهریزی در جهان بحث را به پایان میبرد.