پیشبینی واکنش بازار مسکن به مالیاتستانی از خانههای خالی
حسام عقبایی در رابطه با چگونگی تحریک بازار مسکن پس از اخذ مالیات از واحدهای خالی براین باور است که باید در ابتدا زمینههای اجرای این طرح فراهم شود و پس از آن طرحی که میتواند به عنوان آخرین راهکار در نطر گرفته شود، در ابتدا اجرایی شود.
در ادامه مهمترین محورهای گفتگوی عقبایی با هفتهنامه تجارتفردا آمده است:
*در ابتدا باید تولید و عرضه مسکن افزایش یابد و رقابت تولید نیز بیش از پیش شود که این امر یکی از عوامل رونق بازار خواهد بود.
*به نظر میرسد حتی در صورت ورود خانههای خالی به بازار مصرف این خانهها کفاف نیاز مسکن را نمیدهد، زیرا در حال حاضر، تولید از تقاضای موجود عقبتر است.
*بهطور طبیعی باید در اقتصاد به دنبال این بود که مشوقهای اقتصادی بیش از راهکارهای تنبیهی در اقتصاد باشد، از اینرو با توجه به اینکه اقتصاد مسکن و بازار مسکن در رکود به سر میبرد و باید مسیرهای خروج از رکود را تسریع کرد و از راهکارهایی بهره گرفته شود که بتواند سرعت خروج از رکود را تسریع بخشد، لذا باید به سمت روشهایی رفت که بازار مسکن را دچار تحرک کند و فرصت خانهدار شدن برای مردم فراهم شود.
* در نظر گرفتن جرایم مالیاتی، اخذ مالیات از خانههای خالی یا اخذ مالیات از معاملات مکرر، همگی لازمههای هر اقتصادی است اما نباید به عنوان اولین راهکار از آن بهره گرفت، بلکه اخذ مالیات از واحدهای مسکونی خالی در کشور باید آخرین راهکار در نظر گرفته شود.
* بهتر است در ابتدا به سراغ جرایم مالیاتی و برخوردهای قضایی برویم و اخذ مالیات از خانههای خالی در آخرین مراحل قرار گیرد. اما در شرایط فعلی و با توجه به اینکه چندی دیگر در آستانه سال جدید خواهیم بود و قرار است این مصوبه از فروردین ماه سال 96 اجرایی شود، میتواند کمکی برای توازن عرضه و تقاضا باشد و انگیزهای ایجاد شود تا صاحبان خانههای خالی نیز خانههای خود را خالی نگه ندارند.
*نباید در این میان به افرادی که به صورت حقیقی دارای خانه خالی هستند؛ فشار بیشتری وارد شود. بلکه باید مالیات از واحدهای مسکونی خالی بیش از پیش از سوداگران بازار مسکن و سودجویانی که واحدهای مسکونی متعددی ساخته و احتکار کردهاند، اخذ شود.
*اولین روشی که میتوان بازار مسکن را دچار تحرک کرد تا بتوان میان عرضه و تقاضا توازن ایجاد کرد و از افزایش قیمت جلوگیری شود، افزایش تولید است. به همین منظور باید میان تولیدکنندگان رقابت، انگیزه و سرمایهگذاری ایجاد شود.
*معتقدم هر یک از روشهای ذکرشده روشهایی است که به تنهایی میتواند از عوامل رونق مسکن و از جمله موانعی باشد که بازار با سوداگری و جهش ناگهانی قیمت همراه نشود. با این وجود اگر باز هم افرادی برای سوداگری مسکن وجود داشتند اینگونه برآورد میشود که هنوز برای رسیدن به آن نقطه زمان زیادی نیاز است که بتوان به اخذ مالیات دست یافت؛ به همین جهت باید از روشهای غیرمالیاتی نیز بهره گرفته شود.
*تزریق تسهیلات و وامها به تنهایی رونقبخش بازار مسکن نیست. از اینرو باید بازار روشهای دیگری نیز در نظر بگیرد، اما باید تواناییهای دولت نیز در نظر گرفته شود. اگر دولت بتواند تسهیلات بیشتری پرداخت کند، باید سیاستهای پولی و بانکی خود را تغییر دهد.
* در تغییر سیاستهای پولی و بانکی باید به گونهای باشد که جلوی فعالیت بانکها در بنگاهداری مشغول هستند، گرفته شود. همچنین باید به سمت و سویی رویم که درآمدهای بانکی برای ارائه تسهیلات بیشتر به مردم باشد. از اینرو اگر میزان تسهیلات افزایش یابد، میتواند یکی از روشهای موثر باشد. برای افزایش قدرت خرید مردم اگرمدت زمان بازپرداخت تسهیلات افزایش و سود پرداختی کاهش یابد، موفقتر خواهد بود.
*بهطور قطع اگر هدف رویکرد اخذ مالیات کسب درآمد برای دولت باشد، اشتباه است. چرا که به نظر نمیرسد درآمد خاصی برای دولت به همراه داشته باشد اما اگر اجرای این قانون بتواند توازن بازار مسکن را فراهم کند، اجرای آن در قیمت مسکن و تنظیم بازار مسکن موثر است.
*طی سالهای اخیر بازار مسکن به تعزیراتی شدن واکنش مثبتی نشان نداده و تجربه ثابت کرده است باید از شیوه افزایش تولید برای کنترل بازار مسکن استفاده کرد، علاوه بر اینکه مالکان خانههای خالی در طبقه متوسط به بالای جامعه قرار دارند.
*البته اخذ مالیات برای خانههای خالی میتواند یکی از راههای وارد کردن این خانهها به بازار اجاره باشد، در صورتی که شرایط مناسب برای عرضه مسکن آماده و همچنین تسهیلات بانکی برای خرید مسکن مردم نیز فراهم شده باشد.
*در حال حاضر یکی از دلایل رکود بازار مسکن کاهش توان و قدرت خرید مسکن توسط آحاد جامعه است و قطعاً اتحادیه صنف مشاوران املاک تهران نیز همکاریهای لازم برای اجرای این مصوبه را دارد.
مشروح گفتگوی تجارت فردا با حسام عقبایی در شماره 165 این هفتهنامه منتشر شده است.