5 دلیل افزایش جمعیت غیرفعال/ یارانه نقدی عامل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی
به گزارش «اقتصاد روز» معاون موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی که با هفته نامه «تجارت فردا» مصاحبه کرده، 5 دلیل را برای کاهش نرخ مشارکت اقتصادی از 41 درصد سال 84 به 37 درصد در سال 92 برشمرده است.
فرجادی در این باره می گوید: اولا اگر بیکاری در یک جامعه زیاد باشد و افراد مرتب در جستوجوی کار باشند و کار پیدا نکنند؛ بعد از چند دفعه که به جستوجوی کار رفتند و کار پیدا نکردند، مأیوس میشوند. این در ادبیات بازار کار به نام اثر مأیوسکنندگی شناخته می شود. بنابر این وقتی از آنها پرسیده میشود که آیا میخواهید کار کنید؟ میگویند نه ما نمیخواهیم کار کنیم. وی ادامه داد: بنابراین یک دلیل پایین آمدن جمعیت فعال، میتواند خود وجود بیکاری باشد. یعنی اگر جامعه نتواند بیکاران را جذب کند و افراد مرتب دنبال کار باشند، این اتفاق میافتد.
به اعتقاد فرجادی، گسترش بی رویه آموزش عالی از دیگر دلایل کاهش نرخ فعالیت بوده است: «وقتی افراد بیکارند، هزینه فرصت آموزش برایشان پایین است؛ چون اگر بیکار نباشند، وقتی میخواهند بروند دانشگاه باید از کارشان کم بگذارند. بخشی از جمعیت فعال هم به این ترتیب از بازار کار خارج شدند و به سیستمهای آموزشی رفتند.»
این اقتصاددان ادامه داد: یک دلیل دیگر اینکه نرخ فعالیت کاهش پیدا کرده، پرداخت یارانه های نقدی است. من شواهد متعددی دارم که در شهرستانها، در بخش کشاورزی و در بخشهایی که دستمزدها پایینتر بوده، پرداخت یارانه کموبیش جای دستمزدهایشان را گرفته است. بنابراین تردیدی ندارم که پرداخت یارانه نرخ فعالیت را پایین میآورد؛ ولی اینکه چقدر پایین میآورد را نمیدانم و این باید محاسبه شود.
او اضافه کرد: بحث دیگری که درباره افت نرخ فعالیت وجود دارد، این است که اگر امکان کسب درآمدهای غیردستمزدی وجود داشته باشد، ممکن است افراد از اشتغال به کار اجتناب کنند و بروند سراغ آن درآمدها. مثلاً اگر بازدهی بازار بورس خیلی خوب شود، یا بازار سکه و ارز و واسطهگری های این چنینی رونق بگیرد، این امکان وجود دارد. به اعتقاد فرجادی «وقتی در جامعه رانت وجود دارد، افراد به جای اینکه زمان خودشان را صرف کار و تلاش کنند، صرف فعالیتهای رانتجویانه میکنند.»
معاون موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی با اشاره به اینکه «عامل دیگری که در نرخ مشارکت تاثیر می گذارد، سطح دستمزدهاست» گفت: وقتی اقتصاد در رکود است، دستمزدها یا بالا نمی رود، یا اگر بالا برود، کمتر از تورم بالا می رود، و هزینه فرصت بازار کار را جبران نمی کند. این هم یک عامل منفی برای نرخ مشارکت است.
وی در ادامه گفت: البته این کاهش نرخ فعالیت، فقط و فقط ورود افراد به بازار کار را به تعویق میاندازد. یعنی تعداد بیکاران آینده عبارت است از مجموع بیکاران موجود، به اضافه دانشجویان موجود که در آینده متقاضی شغلند، به اضافه کسانی که از امروز به بعد وارد سن کار میشوند و دنبال شغل میگردند.
به گفته فرجادی، نرخ فعالیت در کشورهای پیشرفته در حدود 60 درصد است و یکی از مهمترین دلایل اینکه نرخ فعالیت در کشورهای پیشرفته بالاتر است، نرخ فعالیت زنان است.
این اقتصاددان تصریح کرد: جالب است که نرخ فعالیت مردان در کشور ما با کشورهای پیشرفته تفاوت چندانی ندارد، اما آنچه نرخ فعالیت کل را شدیداً کاهش می دهد، نرخ فعالیت زنان است.
وی ادامه داد: در دوره هایی که فضای سیاسی بازتر بوده و تحمل برای مشاغل زنان بیشتر بوده است، در آن مقطع نرخ مشارکت اقتصادی کل هم بالاتر بوده است. مثلا از سال 76 تا 84، که فضای اجتماعی برای فعالیت زنان بازتر بود، روند نرخ مشارکت اقتصادی هم افزایشی بوده، اما از سال 84 تا 90، این روند کاهشی شده است.