فساد در اقتصاد ناشی از چیست؟
علتالعلل فساد در واقع اندازه تصدی و دخالت دولت در اقتصاد است. هرگاه در ایران درآمد نفت افزایش پیدا کرده، هم اندازه دولت بزرگ شده و هم تصدیاش افزایش پیدا کرده و هم دخالتش رو به فزونی گرفته است. الان قالب شبکه بانکی ایران به ظاهر خصوصی است. ولی ما بانک خصوصی نداریم. هر کس بگوید دروغ گفته است. در ظاهر بیشتر شبکههای هواپیمایی ایران خصوصی هستند، ولی ما هواپیمایی خصوصی نداریم. در واقع هواپیمایی کشوری است که در حال اداره آن است.
ما شرکت بیمه دولتی خیلی کم داریم. ولی خودتان میدانید که شرکت بیمه خصوصی حرفی بیوجه در کشورمان است. به این دلیل که یک دولت رانتیر با اقتدار، آن بالا نشسته است و هر کس که کوچکترین تخطی از دستوراتش کند، مثل ماجرای بانک پارسیان، از اوج عزیز به کف حضیض میغلتد. زمانی که اندازه دولت بزرگ میشود، درآمد این دولت فربه، افزایش پیدا میکند و خودش را از مالیاتستانی بینیاز میبیند و به تصمیم گرفتنهای متعدد و دخالتهای بیرویه اقدام میکند. در همین سالهای 1384 تا 1392، دستور داده بودند که حق ندارید به روزنامههای مستقل آگهی بدهید. تنها دلیلش، سهم دولت در اقتصاد ایران است که 65 تا 75 درصد GDP است. منظورم از دولت، یعنی نهادهای عمومی و دولت.
من این مثال را هزار بار گفتهام. چیزی به اندازه نان در فرهنگ ایرانی مقدس نیست. بگردید در ذهنتان و متقابلاً هر چه گشتم، چیزی در قداست زعفران پیدا نکردم. چون مکانیسم قیمت است. وقتی که یک دولت اجازه پیدا میکند که با اتکا به درآمدهایی که ناشی از مالیات نیست، سیطره خود را در اقتصاد تحکیم کند، فساد پیش میآید و از در دیگر کارآمدی اقتصادی بیرون میرود.
از همان ابتدای این فرآیند حضور دولت در بسیاری از عرصهها، کار نیروهایی که میخواهند سالم کار کنند، سخت میشود.
به محض افزایش در منابع، کاهش کارآمدی را خواهیم داشت. اساس علم اقتصاد تخصیص منابع محدود به مصارف نامحدود است. درآمد نفتی ایران ظرف یک دوره شش، هفت ساله 15 برابر میشود. صحبت از یک رقم اندک نمیکنم. فرض کنید در سال 1390، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، 400 میلیارد دلار بوده است. در حالی که ما 300 میلیارد دلار فقط و فقط تولید انرژیمان در ایران بوده است. من عدد را خوب میشناسم. میدانم در آن سال فقط 118 میلیارد دلار صادرات نفت و فرآوردههای نفتی بوده است. ولی بیش از آن عدد، تولید انرژی داخل که مجانی تزریق شد را داریم. ایجاد تلاطم آن درآمد در این ساختار یک امر گریزناپذیر است؛ بنابراین من مساله فساد را بسیار عینی میبینم. معتقدم تا زمانی که سهم نفت در اقتصاد ایران، این طور میتواند یکشبه تعیینکننده باشد و تمام ساختارها را به هم بریزد و به دولت این اختیار را بدهد که بدون نظر مردم بتواند، این درآمد هنگفت را هزینه کند یا اقتصاد را اداره کند، این اتفاق میافتد و این گریزناپذیر است.
بنابراین علتالعلل فساد، اندازه دولت است که در ایران عامل اصلی آن نفت است و تا زمانی که این نفت سهمش در GDP ایران به اندازه تعیینکنندهای کاهش نیابد، هرگاه درآمد نفتی افزایش یابد، ما همین بساط را خواهیم داشت.