مهجوریت بخش معدن
*علیرضا بهداد.محمد طاهری
تحلیل کرباسیان از وضعیت ایمیدرو با توجه به ناکارامدی دولت احمدی نژاد
من این سازمان را آگاهانه انتخاب کردم، چون بنای سازمان توسعه است. اعتقاد دارم که در وضعیت فعلی اقتصاد به ویژه اقتصاد مقاومتی ایمیدرو میتواند اثرات بسیار سازندهای داشته باشد. واقعیت این است که در این حوزه به خارج هم وابسته نیستیم. ممکن است گفته شود که ماشینآلاتی نیاز دارد ولی اساساً به خاک وصل بوده و توسعه آن درون کشور قابل تحقق است و نقشهای موثری میتواند در رشد اقتصادی ما داشته باشد. ولی برای این سازمان، چند اتفاق ناگوار در سالهای گذشته نازل شده است.
اول اینکه این سازمان به اسم خصوصیسازی و به اسم اینکه کار مردم به مردم داده شود و اصل 44 اجرا شود، بیش از 20 هزار میلیارد تومان از داراییاش در یک تصمیمگیری به اسم خصوصیسازی رد دیون شده و به سازمانها، نهادها و شرکتهای خصولتی یا در پوشش خصوصی ولی عمومی وابسته به نهادها داده شد. در نتیجه این سازمان پولدار و بزرگ از اموال و ثروت تهی شد و پول شرکتهای واگذارشدهاش به خود سازمان برنگشت تا بتواند طرحهای توسعه نیمهتمام خود را تمام و طرحهای توسعهای جدید شروع کند. تعداد زیادی از طرحهای بزرگ کشورمان در حوزه معدن و صنایع معدنی اعم از هفت طرح فولادی، طرح الکترود گرافیتی، تیتانیوم و طلای زرشوران نیمهتمام مانده بود که برخی از آنها حدود 12 سال و برخی نزدیک به هفت سال متوقف بود یا کند پیش میرفت.
دلایل این توقفها یکی مساله مالی، دیگری مدیریت، و بخشی هم ناشی از تحریم بود. دومین نکته هم اینکه ظرف سه سال، یعنی از سال 1389 تا 1392، شش رئیس در ایمیدرو عوض شده است. خود این موضوع یعنی نبود ثبات مدیریت. هر کدام از این مدیران با سلایق خود رفتار میکردند و مخصوصاً اینکه از این شش رئیس تقریباً میتوان گفت تعدادی از آنها سابقه کار مدیریتی اقتصاد کلان نداشتند. با وجود این مشکلات در وهله اول تصمیم گرفتیم ثبات مدیریت را سازماندهی کنیم و به دنبال راهکاری برای اتمام طرحهای نیمهتمام باشیم. وقتی من به این سازمان آمدم 60 میلیارد تومان بیشتر در حسابش نبود و باید با این پول همه این پروژهها را فعال میکردم. با افتخار میتوانم بگویم که در نیمه دوم پارسال ما نزدیک به 700 میلیارد تومان، پروژههای نیمهتمام را فعال کردیم. با راهکارها و مشارکتهایی که با بخشهای مختلف داشتیم، با هر هنر مدیریتی و تجربهای که از ما برمیآمد، توانستیم به پروژههای نیمهتمام بپردازیم و آنها را فعال کنیم. ولی اساساً میتوانم بگویم سازمان، سازمانی بود که مشکلات متعددی داشت که هنوز تمامی آنها برطرف نشده است. منتها در هر صورت من بسیار امیدوارم و با این هدف آمدهام که سازمان به پویایی و اقتدار گذشته بازگردد.
سهم 1درصدی معدن در GDP کشور
ما سالانه حدود 400 میلیون تن انواع مواد معدنی از نزدیک به شش هزار معدنی که داریم، استخراج میکنیم که با توجه به ذخایر 60 میلیارد تنیمان بسیار ناچیز است. بر اساس نرمهای جهانی هر کشور اگر سالانه بتواند یک درصد از ذخایرش را استخراج کند در بخش معدن توفیق یافته است. یعنی ما باید سالانه 600 میلیون تن استخراج داشته باشیم. ممکن است برخی بگویند این 60 میلیارد تن ذخایر احتمالی و قطعی را تشکیل میدهد و منظور سازمانهای جهانی ذخایر قطعی (ذخایری که احتمال وجودشان در زیر زمین 70 درصد به بالاست) هستند که در ایران میزان آن حدود 40 میلیارد تن برآورد شده است.
بنابراین چون ما 400 میلیون تن در سال استخراج داریم پس توانستهایم حدود یک درصد ذخایرمان را استخراج کنیم. این فرضیهای درست نیست چون تاکنون تنها 7 درصد کشور (حدود 100 هزار کیلومترمربع) به لحاظ معدنی مورد اکتشاف دقیق واقع شده و ما خبر نداریم که در 93 درصد خاک کشورمان چه ذخایر معدنی نهفته است. کشورمان هنوز معادن ناشناختهای دارد و به طور دقیق نمیدانیم چه معادنی داریم. هنوز به اعماق نرفتهایم و معدنکاری ما نسبت به معادن بزرگ دنیا در سطح انجام میشود.
میخواهم بگویم با اینکه تنها هفت درصد کشور اکتشاف شده ما این همه ذخیره داریم حال شما در نظر بگیرید که اگر آن 93 درصد هم اکتشاف شود چه خواهد شد. علاوه بر مزایای معدنی، کشورمان به دریای آزاد راه دارد و میتوانیم با توجه به این موضوع و همچنین برخورداری از منابع غنی گازی، برخی صنایع معدنی انرژیبر نظیر فولاد را در سواحل جنوبی کشور فعال کنیم. حتی میتوانیم با وجود اینکه در ذخایر سنگ معدنی آلومینیوم فقیر هستیم، به قطب تولید شمش آلومینیوم در منطقه تبدیل شویم. در حقیقت با تبدیل گاز به برق میتوانیم به عنوان صادرکننده آلومینیوم هم مطرح باشیم. یعنی میتوانیم پودر آلومینا را وارد و از مزیت برق و گاز استفاده کنیم و شمش آلومینیوم را تولید و صادر کنیم.
تقویت نگاه به شرق در دولت گذشته و ناگزیری ما در شرایط تحریم
فقط کشورهای صنعتی پیشرفته دنیا هستند که از لحاظ تکنولوژی بهترین هستند. شرکتهایی مانند ریوتینتو، بیاچپی بیلتون و برخی دیگر از شرکتهای معتبر بینالمللی معدنی دنیا به دلیل تحریم در ایران حضور ندارند و به لحاظ تکنولوژیک به سختی میتوانیم معادن و صنایع معدنیمان را با تجهیزات آنها مجهز کنیم. هیچکدام از این شرکتها به دلیل تحریم در ایران فعال نیستند و این واقعیتی است که پیش روی ما قرار گرفته است. بنابراین در چنین حالتی ما چارهای جز حرکت به سمت شرق نداشتیم چون تامین منابع مالی و فاینانس و سرمایهگذاری باید انجام شود و دولت وقت هم در چند سال گذشته به آن سمت نگاه کردهاند. هنوز هم دولت فعلی به دلیل نیاز به سرمایهگذاری و با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است از شرقیها برای راهاندازی پروژهها استفاده کند.
امیدواریم مذاکراتی که بین ایران و گروه 1+5 در حال انجام است به نتیجه برسد و تحریم برداشته شود تا ما بتوانیم سرمایهگذارانی از سایر نقاط دنیا را به ایران بیاوریم. همه فکر میکنند تنها مساله مهم سرمایهگذاری مساله مالی است، در صورتی که سرمایهگذار خارجی، در اصل با خود تکنولوژی روز را میآورد.
دغدغه های خام فروشی در معدن
خامفروشی ما آنقدر نیست که بخواهد نگرانی به وجود آورد. ما الان در حوزه مس و فولاد هم صادرات داریم. ضمن اینکه در سنگآهن طرحهایی برای کنسانتره و گندله تعریف شده که طرحهای خوبی است و میتواند سرمایههای زیادی را به این بخش هدایت کند. در چند ماه گذشته طرحها فعالتر شدهاند و پیشبینیمان این است که در دو سال آینده با همین میزان سنگآهن تقریباً صادرات آن نزدیک به صفر خواهد شد یا بسیار کاهش پیدا خواهد کرد. چون سنگآهن، فرآوری خواهد شد. اما در مقطع فعلی به دلیل اینکه نیاز کارخانجات فولادی ما به سنگآهن کمتر از تولید آن است این ماده معدنی به خارج از کشور صادر میشود. به هر حال نباید فراموش کنیم که تولید هماکنون در حالت رکود به سر میبرد و مشکلات خاصی را به وجود آورده است.
وضعیت رکودی بر صنایع معدنی
تاثیر رکود در تمام بخش صنعت، معدن و صنایع معدنی اثرگذار بوده است. نمیتوان گفت رکود بیتاثیر است. ولی خوشبختانه برخی از اقلام صنایع معدنی ما صادراتی است. همان طور که گفتم، بخشی از فولاد، آلومینیوم و مس کاتد را صادر میکنیم. در صادرات سنگآهن هم رونق وجود دارد و از این طریق سهم معدن در صادرات کالاهای غیرنفتی افزایش یافته است. ولی در بعضی دیگر از مواد معدنی دچار رکودی جدی هستیم. نکته بسیار مهم این است که وقتی مشکل رکود ایجاد میشود، روی همه چیز اثر خواهد گذاشت. منتها در جامعهای که همه چیز به هم مرتبط است، بعضیها پررنگتر است و بعضیها کمرنگتر. یکی از اقداماتی که پیشنهاد کردیم و وزیر صنعت مخالفت کردند آزادسازی صادرات فولاد است. الان یکی دوماه است که آزاد شده است و این اتفاق خوبی است. به نظرم این موضوع به گروه فولاد کمک فراوان کرد و الان با صادرات توانستهاند، کمابیش مشکلات شان را حل کنند.
جذب سرمایه برای شروع پروژه ها در گرو نتیجه مذاکرات با 1+5
در رابطه با جذب سرمایه خارجی باید منتظر ماند تا تلاش دولت در مذاکرات 1+5 به نتیجه برسد. اکنون ایران دو امتیاز پیدا کرده است. یکی اینکه مدیران شرکتهای معتبر بینالمللی از نظر تکنولوژی و سرمایهای، از کشورهای مختلفی مانند بلژیک، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اتریش و... رفتوآمدشان را به ایران آغاز کردهاند که میتوانیم با استفاده از فضایی که به وجود آمده راحتتر با آنها مذاکره کنیم و به نتیجه برسیم. این خود یک امتیاز است. ولی از نظر اینکه پول داخل ایران بیاید و جذب سرمایه گسترده شود، چنین اتفاقی هنوز نیفتاده و نیاز به زمان و تعامل دارد. چون بالاخره کماکان تحریمهای اروپا و سازمان ملل، برقرار است و تا به طور کامل رفع نشود سرمایهگذاران ریسک نمیکنند که به ایران بیایند.
* منبع: هفته نامه تجارت فردا