اثرات تعیین نرخ دستوری ارز

کدخبر: ۱۵۷۷۳۳
حتما تاکنون بارها اسم ارز را شنیده اید و با کلماتی مانند نرخ برابری ارزها نسبت به هم ، در مجلات، روزنامه ها، سفرها یا حتی گفت و گوهای عادی آشنا هستید.شاید با خود فکر کرده باشید که اصولا نرخ ارز چیست و چگونه تعیین می‌شود؟ برای مثال شاید پیش آمده باشد که کالایی مانند کفش را از یک کشور خارجی خریده کرده باشید و ما به ازای آن محاسبه کرده باشید که چقدر از پول کشور معادل با واحد ارزی کشور دیگر بوده است.
اثرات تعیین نرخ دستوری ارز

این نخستین آشنایی‌ها با ارز، ما را به روش‌های مختلف محاسبه نرخ ارز می‌کشاند.معروفترین و مهمترین روش محاسبه نرخ ارز را می‌توان همان PPP یا برابری قدرت خرید دانست. روش برابری قدرت خرید به این معنا است که یک سبد کالای یکسان را در دو جامعه‌ای که می‌خواهیم ارزهای آنها را با هم مقایسه کنیم و ارزش آنها را در برابر یکدیگر به دست آوریم، فرض می‌کنیم. نسبت هزینه‌های این دو سبد کالای یکسان به هم، برابر است با نرخ برابری ارز این دو کشور. برای مثال فرض کنید یک سبد کالا در ایران شامل هزینه‌هایی مانند کفش، لباس و غیره باشد که برای یک نفر معادل فرضی یک میلیون تومان هزینه برمی‌دارد. اگر در اروپا تهیه همین سبد یکسان حدود 250 یورو هزینه بردارد، معادل همان چیزی که ذکر کردیم نسبت یورو به تومان برابر خواهد بود با 4 هزار تومان. یعنی هر یورو قدرت خریدی معادل 4 هزار تومان دارد. یکی از معروف‌ترین مواردی که اقتـصاددانان در مورد آن، برابری قدرت خرید را محاسبه کردند، همبرگر مک‌دونالد است.

زیرا این همبرگر در بسیاری از کشورهای جهان با کیفیت یکسان مصرف می‌شود.‌ برای مثال اگر قیمت این محصول در آلمان معادل 9 یورو و در ایالات متحده آمریکا برابر با حدود 10 دلار باشد، نرخ مبادله بین یورو و دلار به‌صورتی خواهد بود که از تقسیم 9 یورو به 10 دلار به دست می‌آید، یعنی 9/ 0. وقتی سبدهای کالایی یکسانی برای دو کشور خاص در نظر بگیریم و هزینه آنها را بر اساس ارزش پولی داخلی آنها حساب کنیم، در واقع به نوعی هزینه زندگی یکسان را برای دو کشور منظور کرده‌ایم. در این صورت عدد به دست آمده برای هزینه زندگی در هر کشور و نسبت آنها به هم، نشان‌دهنده وضعیت نرخ ارز آن دو کشور نسبت به یکدیگر خواهد بود. نرخ برابری ارز دو کشور به تورم آنها نیز ارتباط دارد و هر چه نرخ تورم در کشوری بالاتر باشد، در واقع ارزش پول داخلی آن کشور تضعیف می‌شود و نرخ تبدیل به ارز دیگر بالاتر می‌رود. برای مثال اگر نرخ تورم در کشوری 10 درصد باشد به آن معنی است که آن کشور سالانه 10 درصد از ارزش پول ملی خود را از دست می‌دهد و در مقایسه با کشوری که تورم آن تنها 2 درصد در سال است، نیاز به مبادله واحد بیشتری از پول خود در ازای یک واحد پول کشور دیگری که تورم پایین‌تری دارد، پیدا می‌کند. هر چند منظور از نرخ ارز که در رسانه‌ها و سایر نشریات یا حتی در سطح جامعه مطرح می‌شود، عمدتا مربوط به روش برابری قدرت خرید است اما علاوه بر آن، در پاره‌ای موارد که بیشتر به تجارت و بازرگانی مربوط می‌شود از نرخ موثر ارز و نرخ حقیقی ارز نیز استفاده می‌شود.

مزایای نرخ ارز پایین

نرخ ارز ضعیف یا پول داخلی ضعیف‌تر یکی از مواردی است که می‌تواند خلاف عقیده عموم مردم، برای کشورهای در حال توسعه و به خصوص اقتصادهای نوظهور سود داشته باشد. عمده‌ترین مزیت نرخ ارز ضعیف این است که صادرات کالا و خدمات را افزایش می‌دهد. برای درک این مطلب فرض کنید بهای ارزی مانند لیره ترکیه نسبت به ارز کشوری مانند ایران حدود 5 درصد افزایش یابد، در این صورت بهای محصولات ایرانی نسبت به کالاهای ترکیه‌ای مشابه ارزان‌تر خواهد شد و وارد کردن این محصولات برای مردم ترکیه ارزان‌تر از تولید آنها خواهد بود. این امر می‌تواند موجب افزایش صادرات و ارزآوری برای کشوری شود که پول آن ارزان‌تر شده است. همین رویداد یکی از علل جذب گردشگران خارجی به ایران در دوران افت شدید ارزش ریال و حتی پس از آن بوده است. چین نیز سال هاست از همین روش برای افزایش صادرات خود استفاده می کند.

معایب کاهش نرخ ارز

کاهش نرخ ارز از برخی جهات نیز می‌تواند تاثیری منفی بر وضعیت کلی اقتصاد داشته باشد. یکی از مهمترین مواردی که در این دسته قرار می‌گیرند، افزایش نوسانات در بازار هستند. علاوه بر این قیمت واردات کالاهای سرمایه‌ای به خصوص در مواردی که ارز پر قدرتی مانند دلار یا یورو گرانتر شده باشد و واردات این کالاهای سرمایه‌ای با استفاده از آن ارز انجام شود، افزایش قابل توجهی خواهد یافت و این امر ممکن است بر هزینه تولید در یک کشور و حتی تورم اثر بگذارد. در بعضی موارد نیز می‌تواند اثرات اقتصادی آن وخیم‌تر شود که البته این امر بسیار وابسته به شرایط آن کشور و ساختار آن است.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید