البته بخش هایی از این گفت وگو را می خوانید:
*اگر اجازه بدهید، قدری به احوالات محسن جلالپور در حوزه کسب و کار و تجارت بپردازیم. محسن جلالپور کیست؟
زندگی هر فرد شبیه یک داستان است. داستان من هم روایت فردی است که فراز و فرودهای زیادی داشته است. من متولد خردادماه سال 1342 هستم. چند روز پیش تولدم بود و به این ترتیب وارد پنجاه و دومین سال زندگیام شدم. راستش من در یک خانواده متمول به دنیا آمدهام. مرحوم پدرم جزو پنج تاجر اول استان کرمان بود. هنوز هم اگر سوال کنید که پنج خانواده تاجر و بازاری کرمان چه کسانی هستند، حتماً از خانواده من هم اسم خواهند برد. به این دلیل که سه نسل قبل از من، اجدادم کسب و کار آزاد داشتهاند. جد بزرگ ما که فامیلی جلالپور از اعتبار ایشان به ارث رسیده تاجر غله بوده است.

*و خود شما چطور؟ از کجا کسب و کار را آغاز کردید؟
من هم از ابتدای کودکی در همان کاروانسرایی که پدرم در آن حجره داشت و هنوز هم پابرجاست وارد عرصه بازار شدم و شاید شش سال داشتم که پایم به بازار کرمان باز شد. از همان زمان احساس کردم که باید همین مسیر را دنبال کنم. البته به درس و مشق هم علاقه داشتم به دلیل همین علاقه جزو 10 دانشآموز نخبه انتخاب شدم و از مرحوم رجایی که در آن زمان وزیر آموزش و پرورش بودند، تشویقنامه دریافت کردم. اما علاقه من به حضور در بازار باعث شد که همزمان با ورود به دانشگاه در بازار و کار تجاری هم وارد شوم. قدیمیها یک خصوصیاتی داشتند که هیچ وقت کار را از بزرگ شروع نمیکردند.

در طول 34 سال گذشته بیش از 100 هزار تن پسته صادر کردهام و بیش از یک میلیارد دلار ارزآوری را در کارنامه خود به ثبت رساندهام. من همیشه و در بدترین زمانها چه در زمان جنگ و چه در زمان تحریمها همیشه در بازار حضور داشتم. از سال 1386 که صادرکننده نمونه استان شدم بهطور مداوم تا همین امسال صادرکننده نمونه استانی بودهام. در طول سالهایی که صادرکننده نمونه استانی بودم سه بار هم صادرکننده نمونه کشوری انتخاب شدم. مجموعه پایانه پستهای که امروز در کشور دارم جزو بهترینها در ایران است. اولین صادرکننده مغز پسته سبز ایران در دنیا هستم. ضمن اینکه ایران تنها صادرکننده مغز سبز است و من در صادرات مغز سبز در ایران اول هستم. تقریباً یکچهارم محصول پسته مغز سبز دنیا را شرکت من به تنهایی صادر میکند. در سه دهه گذشته غیر از اینکه در صنعت پسته روزبهروز فعالیت خود را گسترش دادم و کارهای متعددی را دنبال کردم، به بخش صنعت هم وارد شدم. مثلاً در صنعت نساجی فعالیت کردم که اعتراف میکنم موفق نبودم.

از دهه 80 همچنین وارد فعالیتهای معدنی هم شدهام. با معادن مس به دنبال توسعه کار معدنی هستم زیرا فکر میکنم کار پسته از چند سال آینده در کشور دچار مشکل و تولید روزبهروز کمتر میشود. بنابراین حضورم را در سالهای آینده در بازار پسته خیلی مطمئن نمیبینم. میبینید که بیش از 30 سال از زندگی من در بخش خصوصی گذشته است. کارم با صادرات پسته آغاز شده و با حضور در صنعت و معدن ادامه پیدا کرده است. البته اشاره کنم که حدود 400 هکتار زمین کشاورزی و باغات پسته از پدرم به ارث بردهام و حضور در آنها را هم در کارنامه خود دارم.