آسیب شناسی پس انداز منفی ایرانیان
به طور کلی آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد پس از انقلاب اسلامی درآمدها کمتر از هزینهها در سطح خانوار بوده و در اکثر سالها اختلاف این دو منفی بوده است. این در حالیست که نمیشود در سطح کل اقتصاد در سالهای متمادی پسانداز منفی شود. یعنی برای کل اقتصاد در ایران نمیشود به برآوردی اینچنین رسید. شاید به دلیل اینکه در ایران خانوارها تمام درآمد خود را به حساب نمیآورند یا به طور مثال جایزه میگیرند و ... اینها را به حساب نمیآورند. همه ملتها میتوانند پسانداز منفی داشته باشند اما نمیتوانند در سالهای متوالی به این روند ادامه دهند.
اینها البته در حالیست که میل نهایی به مصرف در مدلهای رگرسیونی برآورد شده برای کشورمان 0.76 است. در این مدل مصرف را تابعی از پسانداز و دیگر متغیرها میدانند. این ضریب بدین معنا است که در صورت افزایش درآمد به اندازه یک واحد چقدر از آن را مصرف میکنیم. در ایران بنابر وضعیت نااطمینانی گروههای با درآمد بالا میل نهایی به مصرفشان کم است و این موضوع در میان همه اقشار نسبتا وجود دارد که تمام درآمد اضافه شده را مصرف نمیکنند، در حالیکه اینها هنوز مصرفشان بیشتر از درآمدشان است. این طیف از اقشار جامعه شدیدا به پسانداز روی میآورند و رفتارشان اساسا شبیه رفتار خانوار در کشور های پیشرفته نیست. در سبد کالایی از تفریح و کالاهای فرهنگی خبری نیست و...
در مجموع در ایران میل نهایی به مصرف کم است. مردم به دلیل همان بحث نااطمینانی از آینده دیگر خرج نمیکنند و برای آینده دور پسانداز میکنند. در وضعیت فعلی در کشورمان مصرف بیش از درآمد است و این نشاندهنده تمایل کم به مصرف است. در کشورهای توسعهیافته نگرانیها مثل ایران نیست. در ایران نگرانی از بابت هزینه درمان در پیری و عدم پوشش بیمههای درمانی و در کل نگرانی از بابت آینده مبهم باعث شده، در مورد همین میل نهایی به مصرف نیز فاصلهای بسیار زیاد از دنیا داشته باشیم.