مشاهدات میدانی خبرنگار اقتصاد نیوز از کوبا

دستاورد اقتصادی کاسترو برای کوبا

کدخبر: ۱۵۴۸۷۹
فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا که هفته گذشته درگذشت برای چند دهه الهام بخش بسیاری از حرکت های چپ گرایانه در گوشه و کنار جهان بود. او یارانش با هدف ایجاد اقتصاد کمونیستی در کوبا و فراهم آوردن رفاه یکسان برای تمامی مردم کشورشان قیام کردند. اما آنچه پس از چند دهه در کوبا مشاهده شد با آرمانی که کاسترو داشت فاصله زیادی دارد.
دستاورد اقتصادی کاسترو برای کوبا

حمیدرضا آریانپور : سفر ما به کوبا چند هفته قبل از مرگ فرمانده فیدل انجام شد و ناخوشی کاسترو در عکس‌های تازه منتشر شده آشکار بود. آنا می‌گفت: «من از دیدن این عکس‌ها حقیقتا غمگینم، اما خوشحالم که اصلاحاتی که با چراغ سبز او انجام شدند، زندگی ما کوبایی‌ها را درگیر تجربه‌های بهتری کرده است.» او این روزها باید از داغداران مرگ رهبر سوسیالیسم کوبایی باشد، اما سرزمین تضادها در مرگ «فیدل» نیز دو چهره دارد. همان قدر که باورمندان به سیاست‌های انقلاب تقریبا 60 ساله کوبا گریانند، کسانی که خود را قربانیان سرکوب 5 دهه‌ای می‌دانند، شادانند.

در قانون اساسی کوبا که در سال 1975 پس از 16 سال گذار از انقلاب به همه‌پرسی گذاشته و تصویب شد، دولت علاوه بر کنترل بازار، موظف به فراهم آوردن آموزش و خدمات پزشکی رایگان برای همه شد و در همین دو حوزه است که عمده فخر کوبای انقلابی جا گرفته است.

نرخ بی‌سوادی و مرگ و میر کودکان در کوبا به یکی از پایین‌ترین میزان‌ها در نیمکره غربی رسیده و این از دلایل آن است که در رتبه‌بندی شاخص توسعه انسانی در سال 2015، کوبا جایگاه 67 دارد. این رتبه در آمریکای شمالی و کارائیب حتی به 8 می‌رسد و در آمریکای لاتین به 5. اهمیت این رتبه که از 193 کشور جهان، 185 مورد را واکاوی می‌کند، در آن است که شاخص توسعه انسانی، آماری ترکیبی از شاخص‌های امید به زندگی، تحصیلات و درآمد سرانه است. امید به زندگی در بدو تولد در کوبا 79 سال است که سی و سومین میزان در جهان است. همچنین متوسط سال‌های تحصیل افراد 25 سال به بالا در کوبا 5/ 11 سال است که سی‌امین جایگاه را در جهان به کوبا می‌دهد. میزان امید به تحصیلات یعنی شمار سال‌هایی که انتظار می‌رود یک فرد آموزش دریافت کند هم در کوبا 8/ 13 سال است که در جهان رتبه 73 را به کوبا می‌دهد. «گرانما»، روزنامه کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا که نام خود را از کشتی‌ای که فیدل کاسترو و 81 شورشی دیگر را در سال 1956 به کوبا رساند، می‌گیرد، در ژانویه سال جاری میلادی از قول مسوولان برنامه توسعه سازمان ملل متحد نوشت: «کوبا همچنان بهترین رشد شاخص‌ها را نشان می‌دهد، امری که به دلیل استانداردهای بالای سلامت و تحصیل در این جزیره ممکن شده و مقیاس سیاست‌های عمومی اجرا شده در دوره انقلاب را نمایان می‌کند.» آلفونسو، از کارگران هتل ناسیونال- محل اقامت ما که در دهه 1930 که کوبا از مقصدهای اصلی گردشگری آمریکایی‌ها بود شروع به کار کرد- به این خدمات دولت می‌بالد: «من راضی‌ام و فرزندانم هم راضی خواهند بود.» البته او هم به دشواری زندگی در ساختمانی چند ده‌ساله اشاره می‌کند اما از تکان نخوردن قیمت‌ها خوشحال است و مانند بیشتر مردمان لاتین مدام لبخند می‌زند. یکی از ساکنان ایرانی هاوانا حتی از ارزان‌تر شدن قیمت محصولات مختلف در ماه‌های گذشته می‌گوید: «اینجا کوبا است. قیمت‌ها هیچ وقت تغییر نمی‌کنند، فقط شاید ارزان‌تر شوند! تغییر مهم‌تر، متنوع شدن اجناس در یک سال گذشته است.»

با این حال، حداقل دستمزد در کوبا پایین است و بیشترین حقوق‌ها هم فاصله قابل توجهی از این حداقل ندارد. حداقل حقوق در سال 2014 افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرد و در سال 2015 به 687 پزوی کوبایی رسید، اما هنوز هم از پایین‌ترین‌ها در جهان است. در دولت مارکسیست-لنینیستی که پایه‌های آموزش و سلامت را برای مردم فراهم آورده چنین حداقل دستمزدی قابل توجیه است، اما در یک سال اخیر که تنوع اقلام بیشتر شده، خواست مردم هم متفاوت شده است. کوبا هم اکنون سومین کشور جهان به لحاظ پایین بودن حداقل دستمزد است.

کسانی حتی به واقعیت شاخص‌های توسعه انسانی نیز خرده می‌گیرند. در فضای باز هتل ناسیونال یک گردشگر آلمانی را می‌بینم که می‌گوید: «من در دهه 1940 برای تجارت به اینجا رفت و آمد داشتم. تغییر زیادی نمی‌بینم. وقتی همه چیز دست دولت است، سامان دادن امور پزشکی کار دشواری نیست.» دستاوردهای کوبا در توسعه انسانی واقعی هستند، اما برخی می‌گویند که روند توسعه پیش از انقلاب آغاز شده بود. علاوه بر این، بسیاری، کمک‌های هنگفت اتحاد جماهیر شوروی را از عمده‌ترین دلایل چنین توسعه‌ای می‌دانند در زمانی که حرکت شاخص‌ها به سوی توسعه‌یافتگی، هدفی برای تبیین مزایای سوسیالیسم بود. گفته شده که دولت برای ارتقای سطح سلامت و آموزش، از هزینه شدن منابع مصرفی خانوار جلوگیری کرده است. انتقادها در بعضی موارد به اینجا می‌رسد که نظام پزشکی کوبا، افراد جامعه را مانند اهداف فیزیکی می‌بیند که به هر طریقی باید با استانداردهای تعریف‌شده همسو شوند. وقتی در ساحل هاوانا که مملو از جمعیت نوازنده و رقصنده است با پرستاری برخورد و چنین موضوعی را مطرح می‌کنم، تنها می‌گوید: «خجالت بکش!» با این همه گزارشگران مستقل تاییدکننده بخشی از نگاه مکانیکی به انسان‌هایی بوده‌اند که ابزار داده‌سازی‌اند.

بیشتر تولید در کوبا در دست دولت است، همین‌طور بیشتر نیروی کار. البته اخیرا 22 درصد نیروی کار جذب بخش خصوصی ضعیف می‌شود اما جالب اینجا است که حقوق اینها را هم دولت پرداخت می‌کند. شرکت خصوصی دستمزدها را در اختیار دولت می‌گذارد و دولت پس از کسر مالیات، حقوق کارمند بخش خصوصی را پرداخت می‌کند. این هم حقوقی است که در ماه معمولا از 20 دلار فراتر نمی‌رود. با این همه، نباید فراموش کرد که در سال‌ها و ماه‌های گذشته که تلاش برای رونق دادن به کسب و کارهای خرد شدت گرفته، متوسط درآمد ماهانه بر اساس برخی برآوردها تا بالای 35 دلار هم افزایش داشته است.

یکی از داستان‌های شگفت‌انگیز برای گردشگرانی که شمارشان این روزها بسیار بیشتر از قبل شده و به گفته ساکنان هاوانا دیگر در همه جای شهر دیده می‌شوند، دوپولی بودن کوباست. در حالی که مردم کوبا برای خرید و فروش‌های روزمره باید از پزوی کوبا استفاده کنند، خارجی‌ها باید «پزوی تبدیل‌پذیر کوبا» (CUC) تهیه کنند. پزوی تبدیل‌پذیر در سال 1994 با نسبت یک به یک به دلار ایالات متحده میخکوب شد اما پزوی ملی، آن پولی که مردم عادی با آن سروکار دارند، نرخ برابری‌ای حدود 03/ 0 دارد. دولت رائول بنا بود در جریان اصلاحات، «سی یو سی» را از معادلات حذف کند، اما این پول گردشگری که انگار قرار است با نرخ برابری اش اقتدار کوبا را به میهمانان گوشزد کند، هنوز پابرجاست.

کوبایی‌هایی که درگیر صادرات توتون، شکر، ماهی، دارو، قهوه و میوه هستند ممکن است رنگ‌سی یو سی را ببینند، اما دیگران معمولا با همان پزوی ملی امور می‌گذرانند و به اینکه چندی است خرید و فروش ملک و خودرو آزاد شده، قانعند. ولی اینجا هم تبصره‌ای وجود دارد؛ پولی که بناست کوبایی‌ها رنگ آن را نبینند، میان کوبایی‌ها به‌عنوان نوعی پس‌انداز دست به دست و گاهی برای هم‌میهنان و گاهی برای خارجی‌ها دلالی می‌شود. تبادل دلار یا هر ارز خارجی دیگری محدودیت حقوقی دارد، اما دسته موسیقی‌ای که برای من- به پیشنهاد خودشان- یک آهنگ ملی‌گرایانه کوبایی نواخت، از من 10 دلاری گرفت و 5 دلاری پس داد. البته در مغازه‌ها احتیاط بالاست. سیگار برگ، معروف‌ترین سوغاتی جزیره را به «سی یو سی» خریدم، در حالی که از تنوع آنها حیران بودم. سیگارهایی از 1 سی یو سی تا بیشتر از 100 سی یو سی موجود بود، ولی وقتی خواستم سیگار برگ مورد علاقه فیدل کاسترو را به من بدهند‌، گفتند: «برند آن موجود است اما آن نوع خاصش تمام شده.» قیمت‌های چنین مغازه‌هایی که گردشگران در آنها رفت و آمد دارند به طور کامل به سی یو سی است، اما مغازه‌های شهروندان، با پزویی قیمت می‌زنند که قدرتش بسیار کمتر از پول دوم کوبا است.

مشروح این گزارش را می توانید در روزنامه دنیای اقتصاد بخوانید

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید