مصباحی‌مقدم: ممکن است به دلیل شکل‌گیری شورای وحدت به انتخابات ورود نکنیم/ تعامل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون می‌تواند وحدت ملی را رقم بزند

کدخبر: ۲۸۸۰۳۸
اقتصادنیوز: سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: ممکن است بنا به خواست مجموعه به انتخابات هم ورود کنیم یا ممکن است به این دلیل که حرکت دیگری تحت عنوان شورای وحدت شکل گرفته ورود نکنیم. جلسات وحدت وجود دارد درنتیجه شاید اصلا بحث به اینجا منتقل نشود.
مصباحی‌مقدم: ممکن است به دلیل شکل‌گیری شورای وحدت به انتخابات ورود نکنیم/ تعامل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون می‌تواند وحدت ملی را رقم بزند

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، مصباحی مقدم جزئیات رویکردها و تصمیمات مدنظر جامعه روحانیت مبارز را طی ماه‌های آینده را به تفصیل بیان کرد.

مهدی کروبی سال ۸۴ اصل امکان گفت‌وگو و تعامل را زیر سوال برد

امام خمینی(ره) در دهه شصت با منشعب شدن بخشی از جامعه روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون موافقت کردند که تاکنون هم ادامه دارد، اما مقام معظم رهبری در سال ۸۴ توصیه کردند که تشکل‌های روحانی از جمله جامعه روحانیت، جامعه مدرسین و مجمع روحانیون تشکیل جلسه دهند و با هم تعامل داشته باشند ولی چرا این توصیه به اجرا در نیامد؟ در آن زمان شخصیت‌هایی با پیشینه بیشتر همچون آیت‌الله مهدوی کنی و مهدی کروبی هم حضور داشتند و می‌توانستد این تعاملات را هدایت کنند.

سال ۸۴ حضرت آقا خواستند این سه مجموعه با هم نشست داشته باشند که جامعه مدرسین استقبال کرد و اولین نشست مشترک به همت این جامعه برگزار شد، در این نشست آقایان از جامعه روحانیت و مجمع روحانیون هم شرکت کردند. نشست دوم را جامعه روحانیت مبارز در محل مدرسه عالی شهید مطهری برگزار کرد، در این نشست علاوه بر اعضای جامعه مدرسین، اعضای مجمع روحانیون مبارز هم که رهبری آنها با آقای کروبی بود حضور داشتند.

سخنرانی آقای کروبی در آنجا سخنرانی خوبی نبود. ایشان به جای اینکه سخن از چگونگی همکاری و همگرایی به میان بیاورد، نوعی دوگانه‌سازی را دنبال کرد. آقای کروبی در آن جلسه خطاب به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین گفت شما در جایگاه قدرت هستید و ما نیستیم.  او گفت شما در شورای نگهبان، دستگاه قضایی، امامت جمعه و مجلس خبرگان حضور دارید و ما از حضور در چنین جایگاه‌هایی محروم هستیم. حال اگر اینطور هم می‌بود ایشان باید بحث را اینگونه مطرح می‌کردند که چگونه می‌توانیم با هم تعامل کنیم اما آقای کروبی با سخنرانی خود اصل امکان گفت‌وگو و تعامل را زیر سوال برد و به دنبال آن، نشستی که مجمع روحانیون مبارز باید به عنوان سومین نشست میزبانی می‌کرد را دعوت نکردند و برگزار نشد، این بود که به سرانجام نرسید.

به نظر من بیانات آقای کروبی در آن نشست مناقشه برانگیز بود، در آن جلسه هم فرصت و فضایی نبود تا کسی پاسخی دهد، اما پاسخ صحبت‌های ایشان روشن بود. اگر کسی تامل می‌کرد، مشخص بود افراد و اشخاصی که در نهادها و پست‌های مورد نظر ایشان حضور داشتند، به حیث این نبود که جزو جامعه روحانیت یا جامعه مدرسین هستند بلکه به‌خاطر شخصیت خود آنان بود که در چنین جایگاه‌هایی بودند.

این اشخاص یا در اثر رای‌آوری از سوی مردم به نهادهایی همچون مجلس خبرگان راه یافته بودند یا بر اثر انتصابات از سوی رهبری  در این نهادها حضور داشتند. پس موضوعی که آقای کروبی در آن جلسه مطرح کرد، در اختیار این دو مجموعه نبود و این را نمی‌شود پای این دو تشکل گذاشت. ایراد ایشان این بود که شما در شورای نگهبان هستید و صلاحیت ما را رد می‌کنید، یا شما در دستگاه قضایی هستید و ما را محاکمه می‌کنید، اما این موارد شأن این جایگاه‌ها را می‌رساند که این نوع کارکردها را داشته باشند.

موسوی خوئینی‌ها زمانی گفت اختلاف برخی روحانیون مبنایی است

اما مقام معظم رهبری قطعا روحیه آقای کروبی و رویکردهای مجمع روحانیون را می‌شناختند که این توصیه را بیان کردند.

مقصود حضرت آقا از این توصیه همگرایی مجموعه روحانیت کشور بود. امام(ره)‌ در نامه‌ای که به آقاى محمدعلى انصاری نوشته بودند در پاسخ به سوالی مبنی بر اختلاف جریان روحانیت کشور  گفته بودند که این اختلافات، سلیقه‌ای است و اختلاف در اصول و مبانی نیست؛ اما آقای موسوی خوئینی‌ها زمانی گفت که ما تنها اختلاف سلیقه نداریم بلکه اختلافات ما مبنایی است و ایشان هم با این حرف نوعی واگرایی را تبلیغ کرد.

در بیان امام آمده بود که روحانیت اصولی دارد که آن اصول اسلام و ارزش‌های اسلامی است. امام تاکید کردند که چون روحانیت بر اساس آن اصول کار می‌کنند، اختلاف سلیقه‌ها نباید به درگیری و منازعه بیانجامد.

آیا اگر اختلافات مبنایی وجود داشته باشد، قابل حل است و می‌توان درباره آن به مباحثه پرداخت؟

بنده معتقدم اختلاف مبنایی وجود ندارد، بلکه این اختلافات همان اختلاف سلیقه است که آن را بیشتر عمق و رنگ و لعاب داده‌اند و به اختلاف مبنایی تعبیر شده است.

گفت‌و‌گو بین «جامعه روحانیت» و «مجمع روحانیون» ممکن است

فکر می‌کنید در شرایط حاضر چقدر ضرورت دارد که مجمع روحانیون و جامعه روحانیت دوباره باهم به تعامل بپردازند و به عنوان الگویی برای سایر بخش‌های جامعه به گفت‌و‌گو برسند؟

بنده نه تنها این را ممکن بلکه لازم می‌دانم. چراکه ما قبل از انقلاب از مردم می‌خواستیم با هم متحد باشند. طبیعتا روحانیتی که خود تبلیغ اتحاد می‌کند، باید به اتحاد پایبند باشد و وحدت و همگرایی را مبنا قرار دهد درغیر این صورت تبلیغ ما بی‌اثر خواهد بود.

جامعه اسلامی واقعا نیازمند وحدت و انسجام ملی است و روحانیون کشور چه در جامعه روحانیت و چه در مجمع روحانیون در میان مردم هوادارانی دارند درنتیجه باید همچنان درصدد همگرایی، ائتلاف و اتحاد باشند که اگر چنین باشد، می‌توان ملت متحدی هم داشت.

تعامل «جامعه روحانیت» و «مجمع روحانیون» می‌تواند وحدت ملی را رقم بزند

به نظر شما این گفت‌وگو و تعامل بین جامعه روحانیت و مجمع روحانیون را چطور و از کجا می‌توان آغاز کرد؟

تصور من این است که همان رهنمودی که رهبر معظم انقلاب بیش از بیست سال پیش بر آن تاکید داشتند مجددا مبنای کار قرار گیرد، البته شکاف‌هایی پدید آمده که به راحتی ترمیم نمی‌شود بلکه باید مداخله و وساطتی صورت بگیرد که چنین تعاملی رخ دهد.

شاید اگر از ناحیه مراجع تقلید یا خود رهبر معظم انقلاب گامی برای این وساطت برداشته شود، در رفع اختلاف و کاهش فاصله‌ای که به دلیل مسائل سیاسی بین این جریانات پدید آمده موثر باشد.

 این فاصله‌ها باهم بودن یا انسجام روحانیون کشور را مورد خدشه قرار داده که باید به اتحاد گذشته برگشت.

حتی می‌توان گفت امروز جریانات سیاسی در دو قطب هستند و این دو قطب  به نوعی به جامعه روحانیت و مجمع روحانیون منتسب هستند. این دو قطب در بعضی بخش‌ها ظاهرا و در بعضی بخش‌ها عمیقا منتسب به جامعه روحانیت و مجمع روحانیون هستند. اگر جامعه روحانیت و مجمع روحانیون به هم نزدیک شوند، می‌توانند یک وحدت ملی را رقم بزنند.

اختلافات سال ۸۸ اساسی و عمیق است

شما به شکاف‌های موجود در جامعه اشاره کردید. این شکاف‌ها از سال ۸۸ و در موضوع انتخابات ریاست جمهوری دهم شدت گرفت. اما این مساله همچنان حل نشده باقی‌ مانده است، اگر بخواهیم این شکاف برطرف شود باید به ریشه‌های آن برگردیم که یکی از آن ریشه‌ها مسائل سال ۸۸ است، حال ما چگونه می‌توانیم این مساله را در کشور حل کنیم؟

این داستان پیچیده است، چون اینجا جایی است که اختلاف اساسی است، اینجا اختلاف عمیق است. اما اختلافی که سابقه دارد و منشا مسائل جدی‌تری شده آیا منحصر به این است که آن را زنده کنیم و بگوییم این را به نتیجه برسانیم تا بتوانیم آن (اتحاد و انسجام) را انجام دهیم؟ من معتقدم ضرورتی ندارد چراکه الان مسائل مهمتری داریم.

مساله الان، مساله بقای نظام است. مساله انسجام ملی و ایستادن در برابر تهدیدات دشمن است. الان باید در برابر هر تهدیدی بایستیم، چه تهدیدات نظامی باشد، چه اقتصادی و روانی؛ البته که بنده معتقدم تهدید نظامی جدی نیست و آنچه مهم است تهدیدات اقتصادی به همراه جنگ روانی است. ما برای ایستادن در برابر این تهدیدات نیازمند وحدت و همگرایی هستیم که اگر ملت یکپارچه و واحد شود، یقینا در برابر این تهدیدات تاثیرگذار خواهد بود.

تکرار دیدار رئیس‌جمهور و اعضای جامعه روحانیت مبارز مفید است

دعوت آقای روحانی از اشخاص سیاسی کشور و جلسه با آنان را چطور ارزیابی کردید؟ این دیدارها را در ایجاد انسجام ملی چقدر موثر می‌دانید؟

آقای روحانی در ایام ماه رمضان از دو طیف سیاسى دعوت کردند و همگی شرکت کردند. جلسه خوبی بود شاید اگر این جلسات تکرار شود، امیدی باشد برای چنین حرکتی در بحث انسجام بیشتر.

آیا جامعه روحانیت به غیر از این دیدار، اخیرا با رئیس‌جمهور جلسه‌ای داشته‌اند؟ یا در صدد هستند در آینده جلساتی داشته باشند؟

اوایل دوره جدید ریاست جمهوری آقای روحانی هفت یا هشت نفر از اعضای جامعه روحانیت با ایشان دیدار کردند. این یک دیدار رسمی بود و بعد از آن دیگر جلسه‌ای صورت نگرفت، آن هم دیدار خوبی بود. این دیدار هم اگر تکرار شود و ادامه پیدا کند، خوب است.

جامعه روحانیت مبارز جایگاه خود را تغییر نداده و درپی در دست گرفتن قدرت نیست

فکر می‌کنید جامعه روحانیت مبارز امروز چه جایگاهی بین سایر احزاب اصولگرا دارد؟

جامعه روحانیت مبارز اصولا در عرض احزاب نیست؛ چراکه حزب نیست و هیچ‌گاه هم قبول نکرده که در عداد احزاب در بیاید یا کارکرد یک حزب را داشته باشد. جامعه روحانیت مبارز چه در زمان امام(ره) و چه پس از رحلت ایشان بنا را براین گذاشته که به عنوان جایگاهی در تراز بازوی رهبری عمل کند و هَمّ و همت خود را جهت حفظ اسلام و ارزش‌های اسلامی و همچنین حفظ نظام جمهوری اسلامی و پیش‌بردن اهداف این نظام گذاشته است. پس نگاهش نگاه فراگیر و ملی است. نگاهش نگاه سیاسی جزئی و خرد نیست.

اما وقتی به سابقه جامعه روحانیت نگاه می‌کنیم؛ می‌بینیم که مردم در انتخابات‌های اول تا پنجم مجلس لیست‌های ارائه شده توسط جامعه روحانیت را مورد اقبال قرار داده‌اند. یا در انتخابات مجلس دهم آقای موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز به عنوان رئیس شورای اصولگرایان انتخاب شدند. همچنین موارد متعدد دیگر می‌بینیم که این جامعه فعالیت سیاسی دارد و فعالیت سیاسی‌شان هم کم نیست.

شکی نیست. جامعه روحانیت در انتخابات سکوت نمی‌کند. در انتخابات ورود می‌کنند و نظر می‌دهند ولی جامعه روحانیت مبنایش از گذشته این بوده و الان هم این است که در عداد احزاب قرار نمی‌گیرد تا قدرت را به دست بیاورد.

اما حداقل این است که احزاب سیاسی را هدایتگری می‌کند.

این هدایتگری جایگاه روحانیت است و در گذشته هم وجود داشته است. جامعه روحانیت مبارز جایگاه خود را تغییر نداده است.

خروجی کار جمنا مورد قبول همه بود

زمانی که جمنا در حال تشکیل بود عده‌ای از شخصیت‌های سیاسی کشور نزد آیت الله موحدی کرمانی آمدند و درباره تشکیل جمنا با ایشان مشورت کردند، ایشان هم گروهی از اعضای جامعه روحانیت را انتخاب کردند تا در تعامل با دیگر شخصیت‌ها جمنا را تشکیل دهند. حال باتوجه به اینکه جامعه روحانیت هم در تشکیل این جبهه نقش داشته است عملکرد جمنا را طی سال‌های گذشته در انتخابات چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید الان در کجای راه قرار دارد؟

تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ عملکرد جمنا خیلی خوب بود و نتیجه‌اش هم این بود که گرچه منتهی به پیروزی کاندیدای این مجموعه نشد، ولی منتهی به کاندیدای واحد شد و آن کاندیدای واحد ۱۶ میلیون رای آورد و این نتیجه‌ای مثبت بود.

انتقادی که نسبت به جمنا وجود دارد این است که خیلی از اصولگرایان معتقدند جمنا همه خانواده بزرگ اصولگرایان را در خود جای نداده است و می‌گویند جمنا بخشی از جریان اصولگرایی است و این شاید باعث نوعی انشقاق شود. آیا شما قبول دارید که اصولگرایان چنین مشکلی در ائتلافشان داشته‌اند؟

جمنا از نظر فراگیری شاید توانست فراگیرترین مجموعه را محقق کند اما نه به معنای پوشش کامل و صددرصدی. آنهایی هم که از این چتر خارج بودند، با نتیجه و خروجی عملکرد جمنا همراه شدند گرچه در آن فرایند شرکت نداشتند. درنتیجه انشقاق و شکافی نبود چراکه خروجی کار مقبول همه بود. جمنا از آن به بعد هم حرکتی انجام نداده که بخواهد راهی متفاوت را طی کند.

رقابت درون‌جریانی برای اصلاح‌طلبان و اصولگرایان مناسب نیست

نظر شما درباره ارائه لیست واحد یا لیست‌های متعدد و مستقل برای دو جریان سیاسی کشور در انتخابات اسفندماه چیست؟

من معتقدم اگر این دو جریان سیاسی بتوانند هرکدام یک ائتلاف فراگیر تشکیل دهند و رقابتی تنگاتنگ در انتخابات مجلس داشته باشند، شور انتخاباتی بالا می‌رود و سطح مشارکت مردم هم بیشتر خواهد شد و انتخابات بهتری خواهیم داشت و درنتیجه خروجی آن هم بهتر خواهد بود.

اما اگر کارزار انتخاباتی به دو رقابت درون جریانی و برون جریانی بیانجامد، شاید مناسب نباشد؛ چراکه ممکن است نتیجه‌اش انتخاباتی ضعیف‌تر و خروجی‌اش هم نمایندگانی باشند که از شایستگی‌های بالایی برخوردار نباشند.

تغییر اسامی ائتلاف‌های اصولگرایان تغییر ماهیت را ایجاد نمی‌کند

انتقادی که به اصولگرایان وارد می‌شود این است که در هر انتخابات با یک اسم وارد می‌شوند. از آنجایی که احزاب همان احزاب هستند و شخصیت‌های این جریان هم همان شخصیت‌ها هستند فکر می‌کنید مقصود از این تغییر عنوان‌ها چیست؟ و تاثیر آن بر افکار عمومی را چطور تحلیل می‌کنید؟

بنده شخصا معتقد نیستم که این تغییر اسامی تغییر ماهیت را پدید می‌آورد. به نظر من علت این تغییر اسامی و عناوین تخریب‌هایی است که جریان رقیب  وارد می‌کند. بالاخره رسانه‌ها باهم رقابت می‌کنند و به یک عنوان برچسب می‌زنند و آن را دائما تکرار می‌کنند و جا می‌اندازند، حال نتیجه‌اش این می‌شود که در افکار عمومی نسبت به این عنوان اثر منفی پدید می‌آید.

مثلا لغت دلواپسان را مطرح می‌کنند. وقتی این برچسب به مجموعه‌ای که در یک جریان سیاسی ظهور و بروز دارد، اطلاق می‌شود نسبت به کل آن جریان سرایت پیدا می‌کند و نتیجه‌اش این می‌شود که می‌گویند عنوان را عوض کنیم تا این برچسب نچسبد و تاثیر روانی منفی نگذارد. این‌ها را می‌توان تحت عنوان بداخلاقی سیاسی یا انتخاباتی یاد کرد.

به نظر من انتخابات باید سالم برگزار شود هم از نظر جریان برگزاری و هم از نظر تبلیغات. تبلیغات منفی که بخواهد یک طیف را خراب کند، در شأن کشور و نظام جمهوری اسلامی نیست. نباید برچسب زد. از آغاز انقلاب تا الان برچسب‌های متعدد روی جریان ارزشی و اصولگرا گذاشته شده که خود این جریان نمی‌پسندد.

یا به عنوان مثال برای اصولگرایان جریان راست یا تعبیر محافظه‌کار را به کار می‌برند. جریان راست در اندیشه سیاسی غرب کاملا دارای معنا است، پیشینه آن به زمانی برمی‌گردد که در مجلس عوام مجموعه‌ای سمت راست رئیس و مجموعه‌ای هم سمت چپ او می‌نشستند که به اینها جریان راست و جریان چپ می‌گفتند. یا اینکه در غرب زمانی که می‌گفتند جریان راست به معنای لیبرال و زمانی که می‌گفتند چپ به معنای سوسیالیست بود. اما بعضی از سیاستمداران داخلی ما این اصطلاح را وام گرفتند و بدون اینکه به آن معنا ببخشند، به جریان‌های سیاسی بعد از انقلاب چسباندند.

الان خبرگزاری‌های خارجی و شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای آنها حتی شبکه‌های کشورهای عربی کنار ما که عناد و دشمنی با نظام ما را شروع کرده‌اند، وقتی می‌خواهند تبلیغ کنند همین عناوین را به کار می‌برند. یعنی می‌گویند محافظه‌کاران در ایران روی کار آمدند یا محافظه‌کاران در ایران شکست خوردند و ... . این‌ها زیان بار است.

مثلا بعضی از تحلیل‌گران سیاسی در جریان اصلاح‌طلب تقسیماتی قائل می‌شوند و به عنوان مثال می‌گویند نومحافظه کاران. ممکن است تحلیلگری در راستای افکار خودش چنین تقسیماتی را قائل شود اما آن مجموعه راضی به این نامگذاری‌ها نیست و نمی‌خواهد آن برچسب را بپذیرد. من فکر می‌کنم این نوع مسائل است که به تغییر نام‌ها می‌انجامد.

با هم بودن روحانیت کشور «گفت‌و‌گوی ملی» را تحقق می‌بخشد

یکی از موضوعاتی که اخیرا در جامعه مطرح شده تشکیل جلسات گفت‌وگوی ملی بین شخصیت‌های هر دو جناح سیاسی کشور است. فکر می‌کنید آغاز گفت‌وگوی ملی چقدر مفید خواهد بود؟ آقای باهنر که خود در این جلسات شرکت می‌کند اخیرا گفتند در آن جلسات مطرح شده که در دستگاه‌های مختلف از جمله دولت و مجلس و مجمع تشخیص هم کمیته‌هایی برای انجام این گفت‌وگوها شکل بگیرد، آیا این موضوع در مجمع تشخیص مطرح شده است؟ 

آن بحثی که در ابتدای گفت‌و‌گویمان درباره جامعه روحانیت و مجمع روحانیون داشتیم به نظر من باید از اینجا شروع کرد. اگر از اینجا شروع کنیم، بنده امیدوارم بیشتر به نتیجه برسیم و ما هم طبعا آن را دنبال می‌کردیم.

منتها نقطه آغاز این است که مجموعه روحانیت کشور با هم باشند و با هم نشست داشته باشند و مواضع خود را با هم مرور کنند. باید اختلاف‌نظر و اشتراکات خود را ثبت و مطرح کنند، سپس در اختلافات با هم گفت‌وگو کنند و به کمک هم اختلافات را کاهش دهند و اگر این اتفاق رخ دهد، درنتیجه گفت‌وگوی ملی و انسجام هم تحقق پیدا می‌کند.

این بحث هم از سنخ بحث‌های مجمع تشخیص نیست. ما در مجمع آنقدر دستور کار داریم که فرصت به این موضوع‌ها نمی‌رسد.

لاریجانی هنوز می‌تواند در مجلس باشد

آقای لاریجانی سه دوره ریاست مجلس را بر عهده داشته و از این حیث دارای تجربیات فراوانی است. بسیاری از مردم و شخصیت‌ها هم ایشان را فردی معقول و منطقی می‌دانند اما برخی اصولگرایان نسبت به ایشان انتقاد دارند و حتی در مجلس دهم تا استیضاح رئیس مجلس هم پیش رفتند. حال فکر می‌کنید حضور یا عدم حضور آقای لاریجانی در انتخابات اسفندماه چه تاثیری در مجلس بعدی دارد؟

من برداشت منفی از آقای لاریجانی ندارم و تصور می‌کنم ایشان فرد شایسته‌ای است و در مدیریت خود هم نسبتا قوی عمل کرده اما به این دلیل که ریاست مجلس ریاست یک قوه است و رئیس مجلس باید موضع بی‌طرفی را نسبت به نمایندگان و فراکسیون‌های مجلس حفظ کند شاید رفتارش به گونه‌ای بوده که بعضی‌ها نپسندیده باشند اما بنده هنوز ظرفیت آقای لاریجانی را برای خدمت در مجلس باقی می‌بینم. به نظر من ایشان هنوز می‌تواند در مجلس باشد و در صورت انتخاب ریاست مجلس را ادامه دهد.

اجرای اساسنامه جدید «جامعه روحانیت مبارز» به همت دبیرکل

هنوز  در جامعه روحانیت مبارز سخنی از انتخابات مطرح نشده

بسیاری از احزاب اصولگرا در انتخابات نگاهشان به جامعتین است. باتوجه به اینکه شاید این نگاه در بین احزاب اصولگرا غالب باشد، جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات پیش رو چه برنامه‌هایی دارد؟

جامعه روحانیت مبارز الان درصدد توسعه تشکیلات خودش است. همت اولش این است که تشکیلات خود را توسعه دهد. آقای پورمحمدی هم به عنوان دبیرعالی جامعه روحانیت مبارز برای برگزاری انتخابات استانی جامعه روحانیت مرتب به مراکز استان‌ها سفر می‌کند. تا به حال به همین منظور به چند استان سفر کرده و در دستور کار خود دارد که سفر به سایر استان‌ها را ادامه دهد.

آقای پورمحمدی قصد دارد در شش ماهه اول سال جاری این پروسه را تکمیل کند، چون وقتی اساسنامه جامعه روحانیت مبارز تصویب شد، از ایشان خواسته شد که این اساسنامه را اجرایی کند و ایشان هم همت اولش این است. بنابراین ما کمتر به مساله انتخابات فکر می‌کنیم بلکه بیشتر به توسعه تشکیلات و تکمیل این توسعه می‌پردازیم.

گزارشات ایشان مبنی بر اینکه چه سفرهایی داشته‌اند و در این سفرها چه اقداماتی صورت گرفته و جامعه روحانیت استانی در کدام استان‌ها بر اساس اساسنامه جدید مورد بازنگری قرار گرفته به صورت مرتب در جلسات جامعه روحانیت مطرح می‌شود؛ اما  هنوز  در جامعه روحانیت مبارز سخنی از انتخابات مطرح نشده است. این امر تا حدود زیادی به این بر می‌گردد که مجموعه جریان اصولگرا چه انتظاری از جامعه روحانیت داشته باشند.

تقاضای احزاب اصولگرا از جامعه روحانیت

طی سه نشست که تاکنون با احزاب اصولگرا داشتیم تقاضای آنها از جامعه روحانیت این بود که محوریت یک گفت‌وگو را داشته باشند. در این گفت‌وگوها که در محل جامعه روحانیت مبارز انجام شده حداکثر همگرایی و بحث درمورد مهمترین مسائل کشور از جمله مسائل سیاسی بوده است. احزاب اصولگرا خواسته‌اند که این جلسات استمرار پیدا کند درنتیجه این جلسات به صورت ماهانه برگزار خواهد شد اما اینکه در این جلسات به بحث انتخابات هم برسیم یا نرسیم، روشن نیست.

ممکن است با وجود شورای وحدت به بحث‌های انتخاباتی ورود نکنیم

قاعدتا در ماه‌های آینده باید به بحث انتخابات برسید.

ممکن است بنا به خواست مجموعه به انتخابات هم ورود کنیم یا ممکن است به این دلیل که حرکت دیگری تحت عنوان شورای وحدت شکل گرفته ورود نکنیم. جلسات وحدت وجود دارد درنتیجه شاید اصلا بحث به اینجا منتقل نشود. اگر احیانا اتفاق دیگری در این زمینه رخ داد، آن وقت می‌توان گفت چرخش یا تغییری رخ داده است یا نه.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید