کمال تبریزی: حرف‌های فراستی نخ‌نما، کهنه و تکراری شده است

کدخبر: ۲۸۹۵۰۴
اقتصادنیوز: کمال تبریزی معتقد است که بسیاری از مخالفان فیلم «ما همه باهم هستیم» مانع پیشرفت سینمای ایران و کسب تجربیات جدید در این حوزه هستند، او همچنین در واکنش به صحبت‌های فراستی درباره فیلم جدیدش، تاکید کرد که نقدهای او نخ نما، کهنه و تکراری شده است.
کمال تبریزی: حرف‌های فراستی نخ‌نما، کهنه و تکراری شده است

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، این روزها فیلم سینمایی «ما همه باهم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی روی پرده سینماهای کشور رفته است، فیلمی کمدی که داستانی نو و جدید را در قالبی تازه در سینمای ایران روایت می‌کند.

فیلمی پربازیگر که خیلی زود با حواشی بسیاری همراه شد و مخالفان آن هم در مقاطع مختلف به این حواشی دامن زدند، از سرمایهگذاری گرفته تا حضور بازیگران مطرح سینمای ایران. اتفاقی که تبریزی معتقد است از جانب کسانی رخ می‌دهد که تمایلی به پیشرفت سینمای ایران ندارند. 

به همین مناسبت کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران مهمان کافه خبر بود و درباره این اتفاقات به گفت‌وگو پرداخت.

این روزها حرف درباره فیلم شما و خود شما بسیار است، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که درباره فیلم «ما همه باهم هستیم» مطرح می‌شود، سرمایه‌ای است که زمینه تولید این فیلم را به وجود آورده است.  در واقع اوضاع درباره شما رو به راه بود، فیلمسازی و سریال‌سازی خود را دنبال می‌کردید، فعالیت‌های صنفی‌تان را انجام می‌دادید، چه علتی داشت که وارد پروژه‌ای شوید که بحث سرمایه‌اش این میزان برای شما حاشیه داشته باشد تا جایی که آقای فراستی در میز نقد برنامه «هفت» به جای نقد فیلم به نقد سرمایه این پروژه بپردازد.

من درباره سرمایه‌گذار فیلم صحبت‌هایی کردم و همه هم نظر من را درباره او می‌دانند، آقای میرکریمی هم طی روزهای آتی درباره او صحبت خواهد کرد، در مورد برنامه «هفت» من برنامه را پس از پخش دیدم، وقتی نگاه کردم خیلی تعجب کردم، چون سرمایه‌گذار قبل از فیلم ما خیلی فعالیت‌های دیگری را انجام داد و با تلویزیون هم همکاری‌های زیادی داشته است، آن وقت تلویزیون در یکی از برنامه‌های خود این آدم را به چالش می‌کشد و این سوال را مطرح می‌کند که سرمایه‌اش را از کجا آورده است.

این مسئله تعجب‌آور است، حس آدم این است که واقعا تلویزیون ما می‌خواهد به هر قیمتی هم که شده سینما را لگدمال کند و بگوید بد است، من فقط این استنباط را درباره برنامه‌های سینمایی تلویزیون می‌کنم که خیلی اسفناک و بد است، چرا باید در حوزه فرهنگ این هماهنگی وجود نداشته باشد؟ من نمی‌گویم چالش نباشد، اما از بین بردن و نابود کردن نباید باشد.

از طرف دیگر سینما هنر گرانی است، مانند کتاب نوشتن و نقاشی کردن نیست. سینما به همین دلیل است که هنر هفتم نام دارد، چون از همه هنرهای پیشین استفاده می‌کند و بزرگ است، در همه دنیا گران‌ترین هنری که وجود دارد سینماست. اما در کشور ما وقتی بخواهیم کمی ماجرا را تغییر دهیم و در حوزه تکنیکی و اجرایی قوی‌تر عمل کنیم با اعتراض رو به رو می‌شویم. من اخیرا توییتی را خواندم که فکر می‌کنم از اهالی رسانه بود و خیلی درست هم درباره سینما نظر داده بود، مضمون توییت به این شرح بود: «هزینه مالی یک برج در سعادت آباد حدود ۲۴۰ میلیارد تومان است و برآورد هزینه مالی سینمای ایران در طول یک سال حدود همین میزان یا حتی کمتر است.»

ما الان در این مملکت زندگی می‌کنیم که ساخت یک برج مساوی است با هزینه فعالیت تمامی دست اندرکاران سینمای ایران، آن وقت باید دید که به چه دلیل این میزان هزینه هم زیر ذره‌بین می‌رود و مدام درباره آن صحبت می‌کنند، البته من نمی‌گویم که اینطور نباید باشد.

خودتان پاسخی برای این اتفاق در نظر دارید؟

من فکر می‌کنم برخی دوست ندارند سینما رشد کند، دوست ندارند تنوع در سینما باشد و دوست ندارند که تجربیات تازه در سینما به وجود بیاید. به فرمولی دست پیدا کردند به خصوص در سینمای طنز که به قول آقای میرکریمی ۸۰درصد آن دستمزد بازیگر و ۲۰درصد دستمزد سایر عوامل است، مبلغ مشخصی هم دارند و فیلم هم در مدت کوتاهی ساخته می‌شود و خیلی زود روی پرده می‌رود، مردم هم استقبال می‌کنند و شروع به پول درآوردن می‌کنند. این فرمول برای خیلی‌ها منافع زیادی دارد و سودآوری آن غیرقابل مقایسه با سرمایه‌گذاری در صنایع و رشته‌های دیگر است.

الان فیلم‌های «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» با هزینه‌هایی نزدیک به هزینه فیلم ما ساخته شدند، یا فیلم «متری شیش و نیم». این دست فیلم‌ها هزینه غیرمعمول دارند اما جزییات هزینه را در فیلم می‌بینیم، از جمله تعداد بازیگران، صحنه‌پردازی، دکورها، هزینه جلوه‌های بصری و میدانی، طراحی لباس، فیلمبرداری و... آن دو فیلم دیگر روی پرده کمدی نیستند اما فیلم ما کمدی است و به همین دلیل بیشتر باید مورد تخطئه و انتقاد قرار بگیرد، اگر فیلمی در حوزه سینمای طنز قرار بگیرد و سروشکل داشته باشد و برای آن هزینه شده باشد آن فرمولی که گفتیم را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

پس به نظر شما کسانی که توجهات را به سمت فیلم‌هایی چون «ما همه باهم هستیم» جلب می کنند، کسانی هستند که الگوی خودشان به خطر می‌افتد؟

من فکر می‌کنم اینطور است و دست‌هایی در کار است که جلوی رشد سینما را بگیرند، در مورد تلویزیون مطمئن هستم که همینطور است. تلویزیون تقریبا تا به الان هیچ برنامه‌ای تولید نکرده است که بخواهد سر به تن سینما باشد، من خیلی از منتقدانی که سرشناس هستند و با حضور در برنامه‌های تلویزیونی از آن تریبون برای بیان نظراتشان استفاده می‌کنند، گلایه‌مند هستم. همه می‌دانند که وقتی وارد تلویزیون می‌شوید به هر حال کنترل می‌شوید و آنچه که نباید را حذف می‌کنند و شما هم به عنوان کسی که آنجا هستید با محدودیت‌هایی همراه می‌شوید.

به نظرم تلویزیون جایی برای فراستی است، او می‌آید و اینطور که می‌بینیم صحبت می‌کند، از نظرم ام‌الفساد حوزه منتقدان است و مشکلاتی از این دست دارد. اصلا نباید از دستش ناراحت شوید، او یک آدم ریشو نامحترمی است که نباید به او کاری داشت. اما من برای سایر منتقدان احترام زیادی قائل هستم چه از فیلم من تعریف کنند و چه علیه فیلم من تعریف کنند.

اما وقتی چنین شرایطی پیش می‌آید آن‌ها هم تحت الشعاع قرار می‌گیرند و سخنانشان مشکوک می‌شود. به نظرم ما می‌توانیم در فضایی مانند کافه خبر بنشینیم باهم درباره فیلم صحبت کنیم، منتقدان بپرسند و من پاسخ دهم. دلیلی هم ندارد که همیشه وقتی فیلمی نقد می‌شود، چند منتقد درباره آن فقط صحبت کنند، چه اشکالی دارد سازنده اثر هم حضور داشته باشد؟ یا هر کس دیگری، چون می‌خواهیم راجع به اجزای فیلم صحبت کنیم، چرا ترس داریم از اینکه با منتقدان رو در رو صحبت کنیم؟ خیلی هم خوب است و نتایج خوبی هم دارد.

من با منتقدی که مطمئن هستم منتقد به معنای درست است، وقتی صحبت کنم روی هم تاثیر می‌گذاریم و نتیجه آن صحبت، استنباط درستی از فیلم را منعکس می‎کند و بقیه هم می‌توانند از آن استفاده کنند.

البته آقای فراستی هم هر زمانی بخواهند می‌توانند در اینجا صحبت کنند و پاسخ دهند، همانطور که تلویزیون هم می تواند چنین فضایی را در اختیار شما قرار دهد.

البته به نظرم الان به آقای فراستی تذکرات لازم را دادند و با ملاحظه بیشتری نسبت به گذشته صحبت می‌کند، اما الان هم که صحبت می‌کند به یک نقد نخ نما، کهنه و تکراری تبدیل شده است و دیگر چیزی به عنوان نقد فیلم از او نمی‌بینیم و تمام آنچه برای فیلم‌هایی که دوست ندارد تکرار می‌کند و تنها هم ۱۰ دقیقه نخست فیلم‌ها را تماشا می کند و سپس درباره کلیت فیلم هم صحبت می‌کند.

این آزاردهنده است و باعث می‌شود که خیلی‌ها روی گردان شوند، اگر یک روز آقای فراستی از فیلمی تعریف کرد باید کارگردان ببیند مشکل فیلمش چیست که آقای فراستی از آن تعریف کرده است و بالعکس.

بنابراین فکر می‌کنم حوزه سالم نقد را می‌توانیم خودمان تشکیل دهیم، به نظرم انجمن منتقدان بسیار به فکر سینمای ملی هستند. رویکرد سینمای ملی این است که ما چه فیلم‌هایی را باید برجسته کنیم؟ چه انواعی را باید در سینما داشته باشیم؟ چه تغییراتی در سینما را باید به فال نیک بگیریم و سعی کنیم قدم اولی که توسط افراد با تجربه یا جوانان برداشته می‌شود را نقاط درستش را تشخیص دهیم و مسیر را به درستی راهنمایی کنیم. منتقد مانند کسی است که در فضای تاریک نوری را می‌تابد و کار حساس و مهمی را انجام می‌دهد، بهتر است در حوزه‌های سالم‌تر حضور پیدا کنند تا بتوانیم به نتایج بهتری برسیم. واقعا من شخصا از تلویزیون ناامید هستم.

این مسئله هم الان به یادم افتاد، چرا برنامه‌ای مانند «هفت» باید پوستر همه فیلم‌های روی پرده را داشته باشد و تنها پوستر فیلم ما را نداشته باشد و اول برنامه هم بگویند که ما می‌خواستیم عدالت را برقرار کنیم، در حالیکه وقتی برنامه روی آنتن می‌رود معلوم است که عدالت به خرج نمی دهند، بین فیلم‌ها تبعیض قایل می‌شوند و از فیلمی که ممکن است به مذاقشان خوش بیاید پشت سر هم تیزر پخش می‌کنند و بقیه فیلم ها که با آن مخالف هستید را دچار دست انداز می‌کنند.

هماهنگی نداشتن تلویزیون با وزارت ارشاد قابل قبول نیست، همه فیلم‌ها پروانه نمایش گرفتند و به لحاظ قانونی باید نگاه یکسانی به همه فیلم‌ها داشت، وقتی این تحمل و توانایی برقراری تعادل وجود ندارد آرام آرام افراد از این فضا فاصله می‌گیرند، مانند خود من که تمایلی به حضور چنین برنامه‌هایی ندارم.

من همیشه گفتم که تلویزیون خانه من است، من از تلویزیون شروع کردم و از آنجا رشد کردم و هنوز هم آنجا را خانه خودم می‌دانم اما متاسفانه به دست ورثه‌ای افتاده است که درست رفتار نمی کنند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید