نوریگانیست‌ها به جنگ اژدهای زرد می‌روند

کدخبر: ۲۹۵۲۲۹
​اقتصادنیوز : استیو بنن، مشاور سابق دونالد ترامپ گروه موسوم به خطر را برای مقابله با تهدید چین احیا کرده است. اعضای این گروه در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ جلسات مهمی را برای رویارویی با خطر شوروی سابق تشکیل داده بودند و سپس با ورود رونالد ریگان به کاخ سفید در دولت او جای گرفتند تا راهبرد صلح از طریق قدرت را پیگیری کنند؛ اما این بار بنن و همراهانش در ماه آوریل با عنوان همین گروه تشکیل جلسه دادند تا برای تهدید قدرت رو به افزایش چین راهی بیندیشند.
نوریگانیست‌ها به جنگ اژدهای زرد می‌روند

به گزارش اقتصادنیوز راهکار آنها جداسازی اقتصادی چین از آمریکا و حتی در شرایط اجتناب‌ناپذیر جنگ با امپراتوری زرد است. آنها می‌خواهند با نوریگانیسم ، چین را مهار کنند.

راهبرد ضدچینی با ریگانیسم

در سراسر سالن رقص در ساختمان کپیتول، گروهی از بازهای نظامی، جنگجویان پوپولیستی، مبارزان مسلمان آزادی‌بخش چینی و طرفداران فالون گنگ دور هم جمع شده بودند تا به ایالات‌متحده هشدار بدهند که چین یک خطر بالقوه برای ایالات‌متحده است و تا زمانی که حکومت کمونیستی از بین نرود، اوضاع به همین منوال است. به نوشته نیویورک‌تایمز، اگر بگوییم این تهدیدات مستقیما یادآور جنگ سرد است، بی‌راه نگفته‌ایم. «کمیته خطر موجود»، گروه مرده‌ای که در زمان حیات شوروی در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ فعالیت می‌کرد، حالا با کمک استیو بنن، مشاور ارشد سابق دونالد ترامپ جان دوباره گرفته است تا به آمریکا هشدار دهد که چین یک کشور خطرناک به‌حساب می‌آید. اعضای این گروه زمانی که خود را رها یافتند، دیدگاه‌های خود را منطبق با رئیس‌جمهوری مستقر در واشنگتن دیدند؛ جایی که بی‌اعتمادی و شک و تردید در آن (کاخ سفید) حرف اول را می‌زند. ترس از چین در سراسر حاکمیت گسترده شده است، از کاخ سفید گرفته تا کنگره تا آژانس‌های فدرالی؛ اینجا جایی است که چین بدون شک و شبهه به‌عنوان یک خطر ملی و اقتصادی دیده می‌شود و به همین منظور چین به‌عنوان چالش قرن بیست و یکمی ایالات‌متحده تعریف شده است. بنن در مورد چین و آمریکا می‌گوید: «این دو کشور دو سیستم متفاوت هستند که با یکدیگر ناسازگارند. یک طرف خواهد برد و یک طرف باید ببازد.»

ایالات‌متحده و چین در دو سال گذشته به‌دلیل سوءتفاهم‌ها و قدم‌های اشتباه در بن‌بست مذاکرات تجاری گیر افتاده‌اند. ترامپ در واکنش به فقدان پیشرفت در مذاکرات مدام تعرفه کالاهای چینی را بالاتر می‌برد و به‌دنبال راه‌هایی برای تلافی است. چین نیز به‌نوبه خود نسبت به این اقدامات واکنش نشان می‌دهد. در حال حاضر بعید است دو کشور به یک توافق برسند و همین نگرانی حکومت در مورد چین را افزایش می‌دهد. به همین منظور آمریکا کمپانی‌های آمریکایی را تحت فشار قرار می‌دهد تا از در اختیار قراردادن فناوری‌های با ارزش به چینی‌ها خودداری کند. حتی اگر یک توافق هم صورت می‌گرفت؛ اما دو کشور همچنان موانع اقتصادی علیه یکدیگر را توسعه می‌دادند.

افزون بر تعرفه ۲۵ درصدی که واشنگتن علیه کالاهای چینی وضع کرده، محدودیت‌هایی هم درخصوص فناوری‌هایی که به چین صادر می‌شود، اعمال کرده است. آمریکا سعی می‌کند تا دست برخی از کمپانی‌های چینی از جمله هوآوی را از بازار فناوری ایالات‌متحده قطع و سرمایه‌گذاری پکن در ایالات‌متحده را سخت کند.

نیروهای اطلاعاتی آمریکا نیز در سوی دیگر این میدان تلاش‌های خود را علیه چینی‌ها در دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی افزایش داده‌اند. مقامات اف‌بی‌آی و شورای امنیت ملی آمریکا به دانشگاه‌ها هشدار داده‌اند که مراقب دانشجویان چینی باشند؛ چراکه احتمال دارد تا رازهای فناورانه را از آزمایشگاه‌ها بدزدند و در اختیار پکن قرار دهند. دولت این تصویر را جا انداخته که مبارزه با چین به‌منظور حفاظت از آمریکا لازم و ضروری است. اما نگرانی‌های روبه‌رشدی به‌وجود آمده که گویی با زخم سرخ (کنایه از کمونیست‌ها) جدیدی روبه‌رو هستیم که باعث افزایش تبعیض علیه دانشمندان، دانشجویان و کمپانی‌هایی خواهد شد که با شرکت‌های چینی کار می‌کنند که این امر خطرفروپاشی روابط اقتصادی بین دو کشور را بالاتر خواهد برد. اسکات کندی، کارشناس مسائل چین در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی به نیویورک‌تایمز گفت: «ترسم از این است که برخی بگویند به‌خاطر این ترس هر سیاستی قابل توجیه است.» او تصریح کرد: «جو ترسی که خلق شده ایجاب می‌کند تا گفت‌وگوها آغاز شود نه اینکه آن را پایان دهیم.»  احساسات ضدچینی به سرعت در میان جمهوری‌خواهان، دموکرات‌ها، رهبران اتحادیه کارگری، مجریان فاکس‌نیوز درحال افزایش است و برخی دیگر نیز هشدار می‌دهند که چین تلاش می‌کند تا ارتش و کمپانی خود را توسعه و مجهز کند تا تبدیل به تهدیدی بزرگ علیه رهبری آمریکا در جهان شود. به همین منظور ایالات‌متحده باید با چنگ و دندان پاسخ آنها را بدهد. سرعت شک و تردید در هر وجهی که چین و آمریکا با یکدیگر تعامل دارند بسیار بالا است. در این راستا مقامات آمریکایی حضور چین در بازار سهام، در بازار ساخت واگن‌های مترو و شبکه‌های اجتماعی را مورد سوال و تردید قرار می‌دهند. در این شرایط اتفاق نظر کمی در باب اینکه آمریکا چه می‌تواند یا باید بکند، وجود دارد. ایالات‌متحده طی دهه‌ها سعی کرده است که چین را به سمت یک جامعه بازتر هل دهد؛ اما حزب کمونیست روزافزون حلقه نظارت خود را روی مردم و اقتصاد این کشور گسترش داده است. رهبران آمریکایی بین دو گزینه تقابل با چین سرگردان هستند: اگر آنها به همکاری با چین- در همین مسیری که پیش‌تر بوده- ادامه دهند، کشور با خطرات بالقوه اقتصادی و امنیتی روبه‌رو خواهد شد. اگر هم مسیر غیرتعاملی با پکن را در پیش بگیرد به اقتصاد هر دو طرف ضربه وارد خواهد آمد و امکان بروز جنگ بین دو کشور نیز وجود خواهد داشت.

شماری از افراد حاضر در واشنگتن جدایی اقتصادی این دو کشور را ناگزیر می‌دانند. این افراد افزون بر کسانی هستند که در کمیته خطر حضور دارند. در یک جلسه دورهمی در ماه آوریل که استیو بنن، سناتور تد کروز از تگزاس، نیوت گینگریچ، رئیس سابق مجلس نمایندگان و افراد دیگری در آن حضور داشتند تاکید کردند باید در برابر چین هوشیار بود. آنها از راهبرد ریگان در کسب پیروزی در دوران جنگ سرد در برابر اتحاد جماهیر شوروی با عنوان «صلح از طریق قدرت» ستایش کردند؛ اما این را هم باید در نظر گرفت که خطر جنگ هم در آن دوران وجود داشت، چنانچه هم‌اینک نیز ممکن است خطر جنگ با چین وجود داشته باشد. استیو بنن که به‌تازگی از رم برگشته می‌گوید که چین یک قدرت در حال ظهور است و آمریکا یک قدرت رو به افول. او تاکید می‌کند که تقابل بین این دو ناگزیر است. بنن که با یک سبیل باریک و موهای خاکستری تا حدودی تغییر چهره داده است، گفت: «این واقعه ناگزیر عصر ما خواهد بود و ۱۰۰ سال دیگر با این واقعه ما را به یاد خواهند آورد.» چنین گفته‌هایی پیش‌تر نیز در دهه ۱۹۵۰ و مجددا دهه ۱۹۷۰ زده شد تا کشور هر چه سریع‌تر ارتش خود را برپا کند تا به مقابله با شوروی برود.

هشدار دوم، در سر میز نهاری که در باشگاه متروپولتین در سال ۱۹۷۶ برگزار شده بود، شکل گرفت و در آن هشدار داده شده بود که آیا آمریکا به قدرت شماره دو تبدیل شده است؟

این گروه در دوران ریگان جایگاه بسیار خوبی پیدا کردند. اکثر آنها صاحب منصب در دولت بودند و برخی از آنها به‌عنوان مشاوران امنیت ملی بادولت آمریکا همکاری می‌کردند. اما شوروی از بین رفت و به تبع آن نیز این کمیته.این گروه تا سال ۲۰۰۴ از هم پاشیده بود که مجددا در این سال این گروه علیه تروریسم شکل گرفت. معاون این گروه، فرانک گاف‌نی، موسس مرکز خط مشی امنیت ملی، اتاق فکری که در مورد مسلمانان و مساجد در آمریکا تحقیق می‌کند عنوان کرده بود که بنیادگرایان از پلورالیسم و دموکراسی موجود در آمریکا در جهت اسلامیزه کردن این کشور سوءاستفاده می‌کنند. این گروه حالا با حضور چین مجددا جان دوباره گرفته است. این گروه هم‌اینک می‌گوید جنس خطر چین با شوروی فرق دارد، برای اینکه اقتصاد بین دو کشور به هم گره خورده است. اما واشنگتن هم از جعبه‌ابزار زمان جنگ سرد علیه مبارزه با چین استفاده می‌کند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید