واکنش باهنر به عدم دعوت لاریجانی به شورای وحدت/ چون با دولت روحانی کار می‌کنند کمتر قبولشان دارند

کدخبر: ۲۹۶۳۴۷
اقتصادنیوز: باهنر خبر داد: شورای وحدت علی لاریجانی را دعوت نکرد/ نسبت به این تصمیمشان نقد داریم/ آقای دکتر کاملا در جریان اصولگرایی تعریف می شود/چون با دولت روحانی کار می کنند کمتر قبولشان دارند رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: اگر پایداری فکر کند که خودش جدا یک مغازه باز کند مثلا می تواند توفیق داشته باشد، حتما به جریان اصولگرایی ضربه می زند ولی نتیجه اش هم توفیق پایداری نخواهد بود. پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : عزم اصولگرایان بر وحدت در انتخابات مجلس شورای اسلامی است اما به نظر می رسد سه پرچم در این اردوگاه برای همگرایی برافراشته شدند. با محمدرضا باهنر درباره مکانیزم اصلی نیروهای جریان اصولگرایی برای همگرایی به گفتگو نشستیم. مشروح قسمت سوم گفتگوی نامه نیوز با محمدرضا باهنر را در ادامه بخوانید. **** *اخیرا می بینیم که سه علم وحدت در اصولگرایی بلند شده، یک محور وحدت شاجا، محور دوم ترکیب «جامعه روحانیت، جبهه پیروان و آقای لاریجانی» و محور سوم جبهه پایداری است. ماجرای این سه قطب وحدت چیست؟ ببینید! ما در غیبت چند حزب قدرتمند فراگیر و پاسخگو و در چارچوب نظام، متاسفانه جریان های سیاسی در انتخابات با همدیگر رقابت می کنند. جریان ها هم متشکل از یکسری آدمهای حقیقی و حقوقی هستند. حالا اگر جریان اصولگرایی را در نظر بگیرید ما همواره به انتخابات که نزدیک می شویم تلاش می کنیم که یک وحدت حداکثری بین اصولگرایان بوجود بیاوریم و البته این خیلی انرژی می برد. چون اگر حزب بود و ساختارش مشخص و روشن بود، مشکلی نداشت اما الان چون حزب نیست ما همواره نزدیک به انتخابات که می شویم، گفتگوهای زیادی انجام می شود. مجموعه های بزرگ حقوقی وجود دارند که احزاب هستند، جریانات هستند، تشکلها هستند و یکسری هم اشخاص حقیقی که ممکن است حزب نداشته باشند اما بالاخره فعال اند و تلاش خودشان را می کنند. اگر بخواهم پاسخ شما را در یک جمله بگویم «شاجا» شورای ائتلاف جریان اصولگرایی الان محور کار است و هدفش هم وحدت صددرصدی است. چشم اندازش این است. اما تجربه در دوره های مختلف نشان داده که نهایتا 80 درصد موفق می شویم، تلاشمان این است که همه همیشه زیر یک چتر باشیم. جبهه پایداری را نمی دانم چگونه و چه اعلام کرده است اما قاعدتا محور وحدت نمی تواند باشد. البته از این مجموعه هم دعوت کرده اند اما تا آنجا که من اطلاع دارم به شاجا نپیوسته ولی اگر تلاش کنند و بیایند ما تشکر و استقبال می کنیم. اینکه جامعه روحانیت یا ما یا آقای لاریجانی دنبال یک جریانی هستیم، اینطوری هم نیست. واقعیت قضیه ممکن است اختلاف نظراتی وجود داشته باشد، جامعه روحانیت که با خود سخنگوی جامعه روحانیت و با دبیرکل جامعه روحانیت می توانید مذاکره و صحبت کنید. تا آنجا که ما صحبت کرده ایم، آنها می گویند «فقط می خواهیم به وحدت اصولگرایی کمک کنیم». اینکه بخواهند یک جریان جدید و مقابلی راه بیندازند، کلا گفته اند ما این اراده را نداریم اما اگر جریان اصولگرایی، همین جریان حاضر باشند که ما برای وحدت بیشتر و وحدت حداکثری کمکشان کنیم، این تلاش را خواهیم کرد. * شاجا یعنی چی؟ این اسم را از بیرون گذاشته اند. من گفتم جریان اصولگرایی در همه انتخابات تلاش می کند که یک وحدت حداکثری بوجود بیاورد. یک روز می شود شورای اتفاق، یک روز شورای وفاق و یک روز جمنا می شود. این همه آنها است، هیچکدام از آنها هم نیست. یعنی چون این مجموعه یک مجموعه بزرگ جریان اصولگرایی است و با همدیگر یک حزب ندارند، همواره این مذاکرات انجام می شود. یکی می آید، سهم خواهی هست، یکی می گوید شما تندید! کندها به تندها می گویند تندید! تندها به کندها می گویند کندید! این اختلافات در درون وجود دارد ولی نهایتا بالاخره به یک جمع بندی می رسد. یعنی شاید در طول 10 مجلس گذشته عموما دو لیست بیشتر در تهران مطرح نیست. یک لیست اصولگرایی است و یک لیست اصلاح طلبی. یک موقع اسمشان چپ و راست و یک موقع لیبرال و دموکرات است. هر روز یک اسمی می گذارند. این یک اسم است ولی محتوا همان مجموعه جریان اصولگرایی است. باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم *نماینده شما در شاجا کیست؟ بالاخره الان در خانه احزاب حدود 32 حزب داریم که خودشان اعلام کرده اند ما اصولگرایم. این دفعه که با قانون جدید احزاب کار جلو رفت، حدود یکصد حزب توانسته اند از وزارت کشور مجوز بگیرند. خانه احزاب که می خواست تشکیل شود، وزارت کشور خواستار خوداظهاری شان شد که بگویند اصلاح طلب هستند، اصولگرا هستند و یا مستقل اند، در واقع سه گروه شدند. آنها که اعلام کردند اصولگرایند، حدود 32 تا هستند که 15، 16 تا جبهه خط امام و پیروان رهبری هستند. جبهه ایستادگی است و مجموعه های دیگر. این گروهی که آمدند و از جبهه پیروان رهبری دو، سه نفر را دعوت کردند. از احزاب دیگر هم دعوت کردند، مجموعا سعی کردند پوشش دهند البته یک پوشش کامل نتوانستد بدهند. *الان ترکیب چند نفره است؟ شناور است. یعنی الان تا آخرین جلساتی که من می رفتم حدود شاید 20 نفر هستند ولی شاید این اضافه شود. البته یک دبیرخانه ای تاسیس شده که دارد کارهایش را انجام می دهد و کار را جلو می برد. این شورا، شورای مشورتی و هیات امنایی است. *دبیرخانه اش زیر نظر آقای زاکانی است؟ دبیر آن جلسه آقای سروری است که انتخاب شده ولی دوستان آنجا دارند فعالیت می کنند. *یک بحثی که مطرح می شود به گفته شما همان یکسری اختلاف نظرهاست، نقد شما به آن ترکیب چیست؟ ما نقد جدی ای نداریم بلکه می گوییم مجموعه باید یک مجموعه جامعی باشد. من اگر بخواهم همه سوالات شما را جواب دهم مثالی می زنم. اگر شما فرض کنید جریان اصولگرایی در ستون صد متری آدم ایستاده و اینها را جریان اصولگرایی می گویند. 10 متر اول، تندروها هستند، باصطلاح عرفی هم به آنها بگویید برو کلاه بیار، می روند سر می آورند. 10 متر آخری اش هم اصولگرا هستند ولی حاضر نیستند خیلی هزینه اصولگرایی بپردازند. یواشکی در گوش ما می گویند که ما اصولگرا هستیم ولی به کسی نگویید! ما زندگی داریم و داریم در جریانات دولت کار می کنیم. اگر یک کسی شتاب زده بخواهد عمل می کند، می گوید از این صد متر، 20 متر اول و آخرش را کنار بگذاریم و با این 60 متر وسطی کار کنیم. اما همیشه این 60 متر وسطی، اقلیت است. یعنی جریان مدیریت جریان اصولگرایی هنرش این است که هم بتواند 20 متر اول را نگه دارد و هم 20 متر آخر را نگه دارد. یعنی آن کسی که وسط ایستاده، یک فعل را ممکن است انجام دهد ولی آن جلویی ها می گویند این لیبرال است و ته صفی ها می گویند که رادیکال و تندروست بنابراین این اختلاف همیشه وجود دارد و جمله آخرم هم در این بحث این است که خدا رحمت کند مرحوم آیت الله کنی، رضوان الله تعالی علیه را که همیشه می فرمودند «مقصودمان از وحدت، وحدت فلسفی نیست بلکه یک ائتلاف است. والا اختلاف نظرها ممکن است وجود داشته باشد». برخی تندروتر و برخی یک مقدار میانه روتر هستند. برخی ها کندرو هستند. برخی می گویند باید بر علیه دولت شمشیر کشید و برخی دیگر می گویند کاری به کار دولت نباید داشته باشیم. عده ای می گویند باید به دولت در قسمتهایی که دارد برای مملکت کار می کند، کمک کرد. اینها هیچ خدشه ای در اصولگرا بودن طرف ایجاد نمی کند ولی ذائقه ها فرق می کند. باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم *نقد مستقیم خود آقای باهنر به این ترکیب شورای ائتلافی که به اسم شاجا یا شورای وحدت صورت گرفته، چیست؟ نقد ما به این است که اینها یکسری از نیروهای اصولگرا که الان می خواهند با دولت کار کنند، را کمتر قبول دارند. مثل تیپ دکتر لاریجانی که بالاخره کاملا در جریان اصولگرایی تعریف می شود. ولی اینها از آن طیف دعوت نکردند که باید تلاش کنیم ان شاءالله حل شود. *شما اخیرا از آقای ناطق نام برده اید. این را با چه هدفی مطرح کرده اید. آیا واقعا آقای ناطق احساس تکلیف برای انتخابات مجلس دارند؟ برعکس است. اتفاقا من در رسانه ها هم چندین بار مطرح کردم. پرسیدند آقای ناطق می آیند؟ ما گفتیم «بارها و بارها با ایشان صحبت کردیم و ایشان گفته اند من احساس تکلیف نمی کنم». بعضی ها می گویند در صورتی ایشان بیایند که بتوانند در جریان اصولگرایی باشند اما ما می گوییم که اصلا «در صورتی» ندارد. بالاخره آقای ناطق ذاتا یکی از سرمایه های جریان اصولگرایی است. اما متاسفانه من هم دیگر ناامید هستم. ایشان به هیچ وجه الان قصد ورود به جریانات سیاسی را ندارند. *به نظر شما آقای لاریجانی برای مجلس می آیند؟ نمی دانم باید از خودشان بپرسید. *نظر شخص شما چیست؟ دارند برآورد می کنند. من واقعا اطلاع دقیقی ندارم. *تحلیلتان چه می گوید؟ ایشان دارند برآورد می کنند. البته در قم محبوبیت های خوب و زمینه های مناسبی دارند. البته یک عده هم به شدت بر علیه ایشان دارند کار می کنند. در تهران هم بستگی دارد مجموعه ای که لیست تهران را می بندند، نظرشان چگونه باشد. البته قبل از همه اینها نظر شخص خودشان است. تا آنجا که اطلاع دارم ایشان دوره گذشته هم قصد ورود به انتخابات را نداشتند. عملا به ایشان تکلیف شد که آمدند. *اگر آقای لاریجانی نامزد انتخابات مجلس شوند همچنان در مسند ریاست مجلس آینده خواهند بود؟ ترکیب مجلس تعیین می کند. درست است که رئیس مجلس آینده یک رکن مهم است اما الان ما تلاشمان این است که یک ترکیب خوب برای نمایندگان بوجود بیاید. نمایندگان خودشان رئیس شان را انتخاب می کنند و اینکه از حالا تضمینی باشد، اگر جریان اصولگرایی اکثریت کامل را داشته باشد، آقای لاریجانی هم باشند، این که از شانس های خیلی قوی ریاست مجلس خود آقای دکتر لاریجانی هستند اما همه اینها یک «اگر»هایی دارد. اگر اکثریت مال اصولگراها باشد. اگر خود آقای لاریجانی اصلا در انتخابات شرکت کنند. *آقای قالیباف اخیرا یک محکی زدند. در واقع از سمت حزبی که منتسب به ایشان است، گفتند، احتمالا ورود آقای قالیباف به انتخابات هست. نظر شما چیست؟ من این برداشت را نداشتم. آقای قالیباف می خواهد در انتخابات مجلس فعال باشد نه اینکه خودش کاندیدا شود. من اینطور برداشتی نکردم. در همین شورای ائتلاف ایشان هست و تا آنجایی هم که من اطلاع دارم اصلا ایشان قصد این را ندارد که یک جریان جدید را به وجود بیاورد. تلاشهایی که ایشان دارد می کند، در هماهنگی با همین جریان جامع اصولگرایی است و من هم نه از متن و نه از پشت پرده اینطور چیزی را برداشت ندارم که ایشان خودش می خواهد کاندیدای مجلس شود. ایشان می خواهد یک جریانی را تقویت کند که به مجلس بروند. *این شائبه وجود دارد آقای قالیباف با آن فراخوانی که داد و با این محکی که آقای پیرهادی در عرصه رسانه ای مطرح کرد، احتمال دارد نامزد شود چون می خواهد یک امتیاز گیری کند و بگوید «اصولگرایان! کل اعتبارتان من هستم، آنهم عملکرد شهرداری است. چرا من محور کار نشوم»؟ من این برداشت را ندارم. باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم * می گویند مدل مدنظر جبهه پایداری برای وحدت این است «آقای جلیلی را سرلیست خودشان برای انتخابات مجلس قرار دهند و لیست سراسری را با سرلیستی آقای جلیلی و حمایت از ایشان برای ریاست مجلس هماهنگ بچینند». ارزیابی شما چیست؟ اصولا این نوع حرفها، مضر برای وحدت است. یعنی اگر قرار باشد مثلا جبهه پایداری بگوید که رئیس مجلسم فلانی است. جامعه اسلامی مهندسین بگوید نخیر، بهمانی است. موتلفه بگوید که نخیر نفر سوم است این می شود اختلاف. ما باید انتخابات مجلس را مدیریت کنیم. انتخاب رئیس مجلس به عهده نمایندگانی است که انتخاب می شوند. *آقای مهندس! جنگ اول به از صلح آخر نیست؟ مثل مجلس نهم یک نوع ائتلاف کردید اما بعد انتخابات مدل ائتلاف برای ریاست تغییر کرد؟ جنگ اول مقصودتان این است که همین الان پنج تکه شویم؟! نباید بشویم. به هیچ وجه نباید پنج تکه شویم. *آخر آن مدل هم قشنگ نبود که در مجلس نهم اتفاق افتاد. حالا شما بروید یک قشنگ ترش را اجرا کنید دیگر! سوال بعدی. *منظورم را متوجه شدید؟ منظورتان را متوجه شدم ولی می خواهم بگویم این حرف، حرف پخته ای نیست. الان همه ما اصولگرایان و همه اصلاح طلبان به این جمع بندی رسیده ایم که نیاز اولیه مان وحدت است. والا یک زمانی یک گروهی از همین مجموعه های ما می گفت که وظیفه ام این است که 290 نفر آدم خوب معرفی کنم. می خواهد رای بیاورد یا نیاورد. ما می گوییم که این که کار انتخاباتی نیست. شما برو 290 تا آدم معصوم پیدا کن، یک مدرسه ای تشکیل بده ولی انتخابات یعنی رای مردم. بنابراین در انتخابات، آدم باید از نامزدهایی حمایت بکند که در ضمن اینکه صالح هستند، امکان رای آوری داشته باشند. یعنی اصل رای مردم است. البته آن طرفش هم اگر فرض کنید مطمئن باشیم که ایشان رای می آورد ولی از نظر مسائل سیاسی صالح نیست، از او حمایت نمی کنیم ولی اگر امر دائر شود بین دو نفر یکی اصلح باشد و رای آور نباشد و یکی صالح باشد و رای آور باشد... *ولی جبهه پایداری به این تعریف آقای باهنر انقلتی دارد. بله انقلت هایش را هم می زنند، مهم نیست. من حرف خودم را می زنم. من حتما می گویم صالح مقبول ارجح است بر اصلح غیرمقبول آنهم در انتخابات. یک موقع است برای انتصابات است و یک کسی را می خواهند استاندار بگذارند در این صورت باید بگردند بهترین و جامع ترین آدم را انتخاب کنند چون نیازی به رای ندارد و استاندار نصب می شود اما یک موقع هست نماینده می خواهند انتخاب کنند این نماینده حتما شرطش این است که رای بیاورد. *شما با پایداری ارتباط زیادی در مجلس یا گپ های سیاسی داشتید. اصلا این واژه اصلح برایتان تعریف شده و جا افتاده است؟ این داستان را یک زمانی همان اوایل آقای احمدی نژاد که هنوز به اینجاها نرسیده بود، مطرح کرد. اوایل دولتش گفت «ما دنبال اصولگرایان ناب می گردیم». عذر می خواهم که این مثال را می زنم ولی شما هرچه بخواهید ناب تر انتخاب کنید، گزینه ها محدودتر می شوند. بگویید ما می خواهیم تمام اصولگرایانی که معصوم هستند را پیدا کنیم. تمام دنیا را هم که بگردید ممکن است یک نفر را پیدا کنید. یک موقع می گویید فرض بفرمایید می خواهید آدم هایی که قابل قبول هستند و می توان روی آنها اسم مومن قرار داد، دست پاک و چشم پاک و تکلیف مند هستند، انتخاب کنیم، در این صورت خیلی آدم ها پیدا می شوند. البته یکی هم ممکن است خیلی تکلیف مند باشد و خیلی هم اهل زهد و تقید باشد اما نشود برایش رای جمع کرد. این در انتخابات کاربری ندارد. همانطور که عرض کردم باز هم تکرار می کنم که این طور آدم ها در انتصابات ها حتما جایگاه دارند. وقتی یک وزیر می خواهد 20 تا استاندار انتخاب کند باید قوی ترین، متدین ترین را انتخاب کند. چون دیگر رای نمی خواهد ولی وقتی می خواهید یک نماینده انتخاب کنید حتما باید رای داشته باشد. *اصلح واژه گردی نیست؟ ببینید! اینها نسبی است. اصلح یعنی صالح تر. صالح تر از کی؟ *هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است. خودش که می داند. در کنکور موقعی که یک میلیون نفر شرکت می کنند، کارنامه ها را که می دهند یک نفر، نفر اول و یک نفر هم نفر یک میلیونم می شود. بالاخره آن نفر آخر هم یک نفر هست. اینکه اصلح کیست، عرضمان این است و حتی روایت داریم که جامعه نیاز به یک حاکم دارد و او باید اصلح باشد. اگر نبود، صالح باشد؛ اگر نبود، فاسد نباشد؛ اگر نبود فاسد هم بر افسد ترجیح دارد. می گویند از بین بد و بدتر، اصلا روایت مال ائمه معصومین است که می گویند عقل آن نیست که بین خوب و بد را انتخاب کنید. آن را که هر بچه ای هم می تواند بین خوب و بد را انتخاب کند. عقل آن است که بتواند بین بد و بدتر، بد را انتخاب کند و بین خوب و خوب تر، خوب تر را انتخاب کند. حالا این که آقای تقی بهتر است یا آقای نقی یا منوچهرخان بهتر است به یکسری شاخصهای آن کسی که می خواهد قضاوت کند، برمی گردد. آن کسی که می خواهد قضاوت کند یک موقع هست که تقوا برایش مهم است و یک موقع هم هست که مدیریت برایش مهم است. به هر کدام از اینها یک نمره می دهد. بستگی به این ترکیبات دارد. اینها حرفها و فرآیندهایی است که اصلا نمی توان برایشان چارچوب ریاضی گذاشت. *آقای جلیلی نامزد انتخابات مجلس می شود؟ اگر زمینه مناسبی پیدا شود حتما کاندیدا می شوند. *اگر هوادران آقای رئیسی پشت سر آقای جلیلی قرار بگیرند، ایشان می تواند رئیس مجلس شود. 16 میلیون آدمی که به آقای رئیسی رای دادند، چندین اتفاق افتاد که این 16 میلیون جمع شد. یکی از اتفاقات مهمش جمنا بود. یعنی خود جمنا بالاخره یک تلاشی کرد و یک مجموعه عظیمی از آدم ها را با همدیگر حرکت داد. خیلی سوال طبیعی است. مثلا اگر همان زمان آقای رئیسی، آقای قالیباف هم می ماند و کنار نمی رفت، دیگر قطعا آقای رئیسی 16 میلیون رای نمی آورد و آقای قالیباف هم نمی توانست 16 میلیون رای بیاورد. به این 16 میلیون رای، حداکثر دو میلیون رای اضافه و این عدد بین دو نفر تقسیم می شد. کمااینکه در سال 92 هم همین اتفاق افتاد. چهار تا کاندیدای منتسب اصولگرایی بودند. آقای قالیباف، آقای ولایتی، آقای رضایی و آقای جلیلی بودند و هر کدامشان حدود سه، چهار میلیون رای آوردند. این که شما می فرمایید تمام آرای آقای رئیسی پشت سر یک نفر جمع شود، بستگی دارد که چه تشکیلات و چه مجموعه ای پشت سر یک آدم آیا جمع شوند؟ عرضم این است و باز هم تکرار می کنم اصلا انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری فرق می کند. در انتخابات مجلس باید 290 تا نماینده را به مجلس فرستاد. انتخاب رئیس مجلس قبل انتخابات هم معنا ندارد. اگر همین الان ما بگوییم «فلانی رئیس ماست، آی ملت! تمام دنیا و کشور بدانید که رئیس مجلس ما آقای فلانی است». این رای ریز است و نیاز نیست اول گفته شود. آن موقع که ان شاءالله مجلس خوبی شکل گرفت، خود مجلس بلد است که رئیسش را انتخاب کند. *آقای مهندس اگر پایداری به جمع شورای وحدت نپیوندد، شاجا عزا می گیرد؟ ما تلاشمان وحدت صد درصدی است. باز هم دارم برایتان تکرار می کنم. ما همیشه چشم اندازمان صددرصد است اما بعضی موقع ها هم هفتاد درصد شده. هیچ موقع هم عزا نمی گیریم. مجلس ختم هم نمی گیریم. پایداری باید خودش تصمیم بگیرد که می خواهد در این مجموعه شرکت کند یا نکند. اما اگر پایداری فکر کند که خودش جدا یک مغازه باز کند مثلا می تواند توفیق داشته باشد، حتما به جریان اصولگرایی ضربه می زند ولی نتیجه اش هم توفیق پایداری نخواهد بود.
واکنش باهنر به عدم دعوت لاریجانی به شورای وحدت/ چون با دولت روحانی کار می‌کنند کمتر قبولشان دارند

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از نامه نیوز؛ عزم اصولگرایان بر وحدت در انتخابات مجلس شورای اسلامی است اما به نظر می رسد سه پرچم در این اردوگاه برای همگرایی برافراشته شدند. با محمدرضا باهنر درباره مکانیزم اصلی نیروهای جریان اصولگرایی برای همگرایی به گفتگو نشستیم.

مشروح گفتگو با محمدرضا باهنر را در ادامه بخوانید.

****

*اخیرا می بینیم که سه علم وحدت در اصولگرایی بلند شده، یک محور وحدت شاجا، محور دوم ترکیب «جامعه روحانیت، جبهه پیروان و آقای لاریجانی» و محور سوم جبهه پایداری است. ماجرای این سه قطب وحدت چیست؟

ببینید! ما در غیبت چند حزب قدرتمند فراگیر و پاسخگو و در چارچوب نظام، متاسفانه جریان های سیاسی در انتخابات با همدیگر رقابت می کنند. جریان ها هم متشکل از یکسری آدمهای حقیقی و حقوقی هستند. حالا اگر جریان اصولگرایی را در نظر بگیرید ما همواره به انتخابات که نزدیک می شویم تلاش می کنیم که یک وحدت حداکثری بین اصولگرایان بوجود بیاوریم  و البته این خیلی انرژی می برد. چون اگر حزب بود و ساختارش مشخص و روشن بود، مشکلی نداشت اما الان چون حزب نیست ما همواره نزدیک به انتخابات که می شویم، گفتگوهای زیادی انجام می شود. مجموعه های بزرگ حقوقی وجود دارند که احزاب هستند، جریانات هستند، تشکلها هستند و یکسری هم اشخاص حقیقی که ممکن است حزب نداشته باشند اما بالاخره فعال اند و تلاش خودشان را می کنند. اگر بخواهم پاسخ شما را در یک جمله بگویم «شاجا» شورای ائتلاف جریان اصولگرایی الان محور کار است و هدفش هم وحدت صددرصدی است. چشم اندازش این است. اما تجربه در دوره های مختلف نشان داده که نهایتا 80 درصد موفق می شویم، تلاشمان این است که همه همیشه زیر یک چتر باشیم. جبهه پایداری را نمی دانم چگونه و چه اعلام کرده است اما قاعدتا محور وحدت نمی تواند باشد. البته از این مجموعه هم دعوت کرده اند اما تا آنجا که من اطلاع دارم به شاجا نپیوسته ولی اگر تلاش کنند و بیایند ما تشکر و استقبال می کنیم. اینکه جامعه روحانیت یا ما یا آقای لاریجانی دنبال یک جریانی هستیم، اینطوری هم نیست. واقعیت قضیه ممکن است اختلاف نظراتی وجود داشته باشد، جامعه روحانیت که با خود سخنگوی جامعه روحانیت و با دبیرکل جامعه روحانیت می توانید مذاکره و صحبت کنید. تا آنجا که ما صحبت کرده ایم، آنها می گویند «فقط می خواهیم به وحدت اصولگرایی کمک کنیم». اینکه بخواهند یک جریان جدید و مقابلی راه بیندازند، کلا گفته اند ما این اراده را نداریم اما اگر جریان اصولگرایی، همین جریان حاضر باشند که ما برای وحدت بیشتر و وحدت حداکثری کمکشان کنیم، این تلاش را خواهیم کرد.

* شاجا یعنی چی؟

این اسم را از بیرون گذاشته اند. من گفتم جریان اصولگرایی در همه انتخابات تلاش می کند که یک وحدت حداکثری بوجود بیاورد. یک روز می شود شورای اتفاق، یک روز شورای وفاق و یک روز جمنا می شود. این همه آنها است، هیچکدام از آنها هم نیست. یعنی چون این مجموعه یک مجموعه بزرگ جریان اصولگرایی است و با همدیگر یک حزب ندارند، همواره این مذاکرات انجام می شود. یکی می آید، سهم خواهی هست، یکی می گوید شما تندید! کندها به تندها می گویند تندید! تندها به کندها می گویند کندید! این اختلافات در درون وجود دارد ولی نهایتا بالاخره به یک جمع بندی می رسد. یعنی شاید در طول 10 مجلس گذشته عموما دو لیست بیشتر در تهران مطرح نیست. یک لیست اصولگرایی است و یک لیست اصلاح طلبی. یک موقع اسمشان چپ و راست و یک موقع لیبرال و دموکرات است. هر روز یک اسمی می گذارند. این یک اسم است ولی محتوا همان مجموعه جریان اصولگرایی است.

باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم

*نماینده شما در شاجا کیست؟

بالاخره الان در خانه احزاب حدود 32 حزب داریم که خودشان اعلام کرده اند ما اصولگرایم. این دفعه که با قانون جدید احزاب کار جلو رفت، حدود یکصد حزب توانسته اند از وزارت کشور مجوز بگیرند. خانه احزاب که می خواست تشکیل شود، وزارت کشور خواستار خوداظهاری شان شد که بگویند اصلاح طلب هستند، اصولگرا هستند و یا مستقل اند، در واقع سه گروه شدند. آنها که اعلام کردند اصولگرایند، حدود 32 تا هستند که 15، 16 تا جبهه خط امام و پیروان رهبری هستند. جبهه ایستادگی است و مجموعه های دیگر. این گروهی که آمدند و از جبهه پیروان رهبری دو، سه نفر را دعوت کردند. از احزاب دیگر هم دعوت کردند، مجموعا سعی کردند پوشش دهند البته یک پوشش کامل نتوانستد بدهند.

*الان ترکیب چند نفره است؟

شناور است. یعنی الان تا آخرین جلساتی که من می رفتم حدود شاید 20 نفر هستند ولی شاید این اضافه شود. البته یک دبیرخانه ای تاسیس شده که دارد کارهایش را انجام می دهد و کار را جلو می برد. این شورا، شورای مشورتی و هیات امنایی است.

*دبیرخانه اش زیر نظر آقای زاکانی است؟

دبیر آن جلسه آقای سروری است که انتخاب شده ولی دوستان آنجا دارند فعالیت می کنند.

*یک بحثی که مطرح می شود به گفته شما همان یکسری اختلاف نظرهاست، نقد شما به آن ترکیب چیست؟

ما نقد جدی ای نداریم بلکه می گوییم مجموعه باید یک مجموعه جامعی باشد. من اگر بخواهم همه سوالات شما را جواب دهم مثالی می زنم. اگر شما فرض کنید جریان اصولگرایی در ستون صد متری آدم ایستاده و اینها را جریان اصولگرایی می گویند. 10 متر اول، تندروها هستند، باصطلاح عرفی هم به آنها بگویید برو کلاه بیار، می روند سر می آورند. 10 متر آخری اش هم اصولگرا هستند ولی حاضر نیستند خیلی هزینه اصولگرایی بپردازند. یواشکی در گوش ما می گویند که ما اصولگرا هستیم ولی به کسی نگویید! ما زندگی داریم و داریم در جریانات دولت کار می کنیم. اگر یک کسی شتاب زده بخواهد عمل می کند، می گوید از این صد متر، 20 متر اول و آخرش را کنار بگذاریم و با این 60 متر وسطی کار کنیم. اما همیشه این 60 متر وسطی، اقلیت است. یعنی جریان مدیریت جریان اصولگرایی هنرش این است که هم بتواند 20 متر اول را نگه دارد و هم 20 متر آخر را نگه دارد. یعنی آن کسی که وسط ایستاده، یک فعل را ممکن است انجام دهد ولی آن جلویی ها می گویند این لیبرال است و ته صفی ها می گویند که رادیکال و تندروست بنابراین این اختلاف همیشه وجود دارد و جمله آخرم هم در این بحث این است که خدا رحمت کند مرحوم آیت الله کنی، رضوان الله تعالی علیه را که همیشه می فرمودند «مقصودمان از وحدت، وحدت فلسفی نیست بلکه یک ائتلاف است. والا اختلاف نظرها ممکن است وجود داشته باشد». برخی تندروتر و برخی یک مقدار میانه روتر هستند. برخی ها کندرو هستند. برخی می گویند باید بر علیه دولت شمشیر کشید و برخی دیگر می گویند کاری به کار دولت نباید داشته باشیم. عده ای می گویند باید به دولت در قسمتهایی که دارد برای مملکت کار می کند، کمک کرد. اینها هیچ خدشه ای در اصولگرا بودن طرف ایجاد نمی کند ولی ذائقه ها فرق می کند.

باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم

*نقد مستقیم خود آقای باهنر به این ترکیب شورای ائتلافی که به اسم شاجا یا شورای وحدت صورت گرفته، چیست؟

نقد ما به این است که اینها یکسری از نیروهای اصولگرا که الان می خواهند با دولت کار کنند، را کمتر قبول دارند. مثل تیپ دکتر لاریجانی که بالاخره کاملا در جریان اصولگرایی تعریف می شود. ولی اینها از آن طیف دعوت نکردند که باید تلاش کنیم ان شاءالله حل شود.

*شما اخیرا از آقای ناطق نام برده اید. این را با چه هدفی مطرح کرده اید. آیا واقعا آقای ناطق احساس تکلیف برای انتخابات مجلس دارند؟

برعکس است. اتفاقا من در رسانه ها هم چندین بار مطرح کردم. پرسیدند آقای ناطق می آیند؟ ما گفتیم «بارها و بارها با ایشان صحبت کردیم و ایشان گفته اند من احساس تکلیف نمی کنم». بعضی ها می گویند در صورتی ایشان بیایند که بتوانند در جریان اصولگرایی باشند اما ما می گوییم که اصلا «در صورتی» ندارد. بالاخره آقای ناطق ذاتا یکی از سرمایه های جریان اصولگرایی است. اما متاسفانه من هم دیگر ناامید هستم. ایشان به هیچ وجه الان قصد ورود به جریانات سیاسی را ندارند.

*به نظر شما آقای لاریجانی برای مجلس می آیند؟

نمی دانم باید از خودشان بپرسید.

*نظر شخص شما چیست؟

دارند برآورد می کنند. من واقعا اطلاع دقیقی ندارم.

*تحلیلتان چه می گوید؟

ایشان دارند برآورد می کنند. البته در قم محبوبیت های خوب و زمینه های مناسبی دارند. البته یک عده هم به شدت بر علیه ایشان دارند کار می کنند. در تهران هم بستگی دارد مجموعه ای که لیست تهران را می بندند، نظرشان چگونه باشد. البته قبل از همه اینها نظر شخص خودشان است. تا آنجا که اطلاع دارم ایشان دوره گذشته هم قصد ورود به انتخابات را نداشتند. عملا به ایشان تکلیف شد که آمدند.

*اگر آقای لاریجانی نامزد انتخابات مجلس شوند همچنان در مسند ریاست مجلس آینده خواهند بود؟

ترکیب مجلس تعیین می کند. درست است که رئیس مجلس آینده یک رکن مهم است اما الان ما تلاشمان این است که یک ترکیب خوب برای نمایندگان بوجود بیاید. نمایندگان خودشان رئیس شان را انتخاب می کنند و اینکه از حالا تضمینی باشد، اگر جریان اصولگرایی اکثریت کامل را داشته باشد، آقای لاریجانی هم باشند، این که از شانس های خیلی قوی ریاست مجلس خود آقای دکتر لاریجانی هستند اما همه اینها یک «اگر»هایی دارد. اگر اکثریت مال اصولگراها باشد. اگر خود آقای لاریجانی اصلا در انتخابات شرکت کنند.

*آقای قالیباف اخیرا یک محکی زدند. در واقع از سمت حزبی که منتسب به ایشان است، گفتند، احتمالا ورود آقای قالیباف به انتخابات هست. نظر شما چیست؟

من این برداشت را نداشتم. آقای قالیباف می خواهد در انتخابات مجلس فعال باشد نه اینکه خودش کاندیدا شود. من اینطور برداشتی نکردم. در همین شورای ائتلاف ایشان هست و تا آنجایی هم که من اطلاع دارم اصلا ایشان قصد این را ندارد که یک جریان جدید را به وجود بیاورد. تلاشهایی که ایشان دارد می کند، در هماهنگی با همین جریان جامع اصولگرایی است و من هم نه از متن و نه از پشت پرده اینطور چیزی را برداشت ندارم که ایشان خودش می خواهد کاندیدای مجلس شود. ایشان می خواهد یک جریانی را تقویت کند که به مجلس بروند.

*این شائبه وجود دارد آقای قالیباف با آن فراخوانی که داد و با این محکی که آقای پیرهادی در عرصه رسانه ای مطرح کرد، احتمال دارد نامزد شود چون می خواهد یک امتیاز گیری کند و بگوید «اصولگرایان! کل اعتبارتان من هستم، آنهم عملکرد شهرداری است. چرا من محور کار نشوم»؟

من این برداشت را ندارم.

باهنر: پایداری به شاجا نپیوندد، هیچ موقع عزا نمی‌گیریم

* می گویند مدل مدنظر جبهه پایداری برای وحدت این است «آقای جلیلی را سرلیست خودشان برای انتخابات مجلس قرار دهند و لیست سراسری را با سرلیستی آقای جلیلی و حمایت از ایشان برای ریاست مجلس هماهنگ بچینند». ارزیابی شما چیست؟

اصولا این نوع حرفها، مضر برای وحدت است. یعنی اگر قرار باشد مثلا جبهه پایداری بگوید که رئیس مجلسم فلانی است. جامعه اسلامی مهندسین بگوید نخیر، بهمانی است. موتلفه بگوید که نخیر نفر سوم است این می شود اختلاف. ما باید انتخابات مجلس را مدیریت کنیم. انتخاب رئیس مجلس به عهده نمایندگانی است که انتخاب می شوند.

*آقای مهندس! جنگ اول به از صلح آخر نیست؟ مثل مجلس نهم یک نوع ائتلاف کردید اما بعد انتخابات مدل ائتلاف برای ریاست تغییر کرد؟

جنگ اول مقصودتان این است که همین الان پنج تکه شویم؟! نباید بشویم. به هیچ وجه نباید پنج تکه شویم.

*آخر آن مدل هم قشنگ نبود که در مجلس نهم اتفاق افتاد.

حالا شما بروید یک قشنگ ترش را اجرا کنید دیگر! سوال بعدی.

*منظورم را متوجه شدید؟

منظورتان را متوجه شدم ولی می خواهم بگویم این حرف، حرف پخته ای نیست. الان همه ما اصولگرایان و همه اصلاح طلبان به این جمع بندی رسیده ایم که نیاز اولیه مان وحدت است. والا یک زمانی یک گروهی از همین مجموعه های ما می گفت که وظیفه ام این است که 290 نفر آدم خوب معرفی کنم. می خواهد رای بیاورد یا نیاورد. ما می گوییم که این که کار انتخاباتی نیست. شما برو 290 تا آدم معصوم پیدا کن، یک مدرسه ای تشکیل بده ولی انتخابات یعنی رای مردم. بنابراین در انتخابات، آدم باید از نامزدهایی حمایت بکند که در ضمن اینکه صالح هستند، امکان رای آوری داشته باشند. یعنی اصل رای مردم است. البته آن طرفش هم اگر فرض کنید مطمئن باشیم که ایشان رای می آورد ولی از نظر مسائل سیاسی صالح نیست، از او حمایت نمی کنیم ولی اگر امر دائر شود بین دو نفر یکی اصلح باشد و رای آور نباشد و یکی صالح باشد و رای آور باشد...

*ولی جبهه پایداری به این تعریف آقای باهنر انقلتی دارد.

بله انقلت هایش را هم می زنند، مهم نیست. من حرف خودم را می زنم. من حتما می گویم صالح مقبول ارجح است بر اصلح غیرمقبول آنهم در انتخابات. یک موقع است برای انتصابات است و یک کسی را می خواهند استاندار بگذارند در این صورت باید بگردند بهترین و جامع ترین آدم را انتخاب کنند چون نیازی به رای ندارد و استاندار نصب می شود اما یک موقع هست نماینده می خواهند انتخاب کنند این نماینده حتما شرطش این است که رای بیاورد.

*شما با پایداری ارتباط زیادی در مجلس یا گپ های سیاسی داشتید. اصلا این واژه اصلح برایتان تعریف شده و جا افتاده است؟

این داستان را یک زمانی همان اوایل آقای احمدی نژاد که هنوز به اینجاها نرسیده بود، مطرح کرد. اوایل دولتش گفت «ما دنبال اصولگرایان ناب می گردیم». عذر می خواهم که این مثال را می زنم ولی شما هرچه بخواهید ناب تر انتخاب کنید، گزینه ها محدودتر می شوند. بگویید ما می خواهیم تمام اصولگرایانی که معصوم هستند را پیدا کنیم. تمام دنیا را هم که بگردید ممکن است یک نفر را پیدا کنید. یک موقع می گویید فرض بفرمایید می خواهید آدم هایی که قابل قبول هستند و می توان روی آنها اسم مومن قرار داد، دست پاک و چشم پاک و تکلیف مند هستند، انتخاب کنیم، در این صورت خیلی آدم ها پیدا می شوند. البته یکی هم ممکن است خیلی تکلیف مند باشد و خیلی هم اهل زهد و تقید باشد اما نشود برایش رای جمع کرد. این در انتخابات کاربری ندارد. همانطور که عرض کردم باز هم تکرار می کنم که این طور آدم ها در انتصابات ها حتما جایگاه دارند. وقتی یک وزیر می خواهد 20 تا استاندار انتخاب کند باید قوی ترین، متدین ترین را انتخاب کند. چون دیگر رای نمی خواهد ولی وقتی می خواهید یک نماینده انتخاب کنید حتما باید رای داشته باشد.

*اصلح واژه گردی نیست؟

ببینید! اینها نسبی است. اصلح یعنی صالح تر. صالح تر از کی؟

*هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است.

خودش که می داند. در کنکور موقعی که یک میلیون نفر شرکت می کنند، کارنامه ها را که می دهند یک نفر، نفر اول و یک نفر هم نفر یک میلیونم می شود. بالاخره آن نفر آخر هم یک نفر هست. اینکه اصلح کیست، عرضمان این است و حتی روایت داریم که جامعه نیاز به یک حاکم دارد و او باید اصلح باشد. اگر نبود، صالح باشد؛ اگر نبود، فاسد نباشد؛ اگر نبود فاسد هم بر افسد ترجیح دارد. می گویند از بین بد و بدتر، اصلا روایت مال ائمه معصومین است که می گویند عقل آن نیست که بین خوب و بد را انتخاب کنید. آن را که هر بچه ای هم می تواند بین خوب و بد را انتخاب کند. عقل آن است که بتواند بین بد و بدتر، بد را انتخاب کند و بین خوب و خوب تر، خوب تر را انتخاب کند. حالا این که آقای تقی بهتر است یا آقای نقی یا منوچهرخان بهتر است به یکسری شاخصهای آن کسی که می خواهد قضاوت کند، برمی گردد. آن کسی که می خواهد قضاوت کند یک موقع هست که تقوا برایش مهم است و یک موقع هم هست که مدیریت برایش مهم است. به هر کدام از اینها یک نمره می دهد. بستگی به این ترکیبات دارد. اینها حرفها و فرآیندهایی است که اصلا نمی توان برایشان چارچوب ریاضی گذاشت.

*آقای جلیلی نامزد انتخابات مجلس می شود؟

اگر زمینه مناسبی پیدا شود حتما کاندیدا می شوند.

*اگر هوادران آقای رئیسی پشت سر آقای جلیلی قرار بگیرند، ایشان می تواند رئیس مجلس شود.

16 میلیون آدمی که به آقای رئیسی رای دادند، چندین اتفاق افتاد که این 16 میلیون جمع شد. یکی از اتفاقات مهمش جمنا بود. یعنی خود جمنا بالاخره یک تلاشی کرد و یک مجموعه عظیمی از آدم ها را با همدیگر حرکت داد. خیلی سوال طبیعی است. مثلا اگر همان زمان آقای رئیسی، آقای قالیباف هم می ماند و کنار نمی رفت، دیگر قطعا آقای رئیسی 16 میلیون رای نمی آورد و آقای قالیباف هم نمی توانست 16 میلیون رای بیاورد. به این 16 میلیون رای، حداکثر دو میلیون رای اضافه و این عدد بین دو نفر تقسیم می شد. کمااینکه در سال 92 هم همین اتفاق افتاد. چهار تا کاندیدای منتسب اصولگرایی بودند. آقای قالیباف، آقای ولایتی، آقای رضایی و آقای جلیلی بودند و هر کدامشان حدود سه، چهار میلیون رای آوردند. این که شما می فرمایید تمام آرای آقای رئیسی پشت سر یک نفر جمع شود، بستگی دارد که چه تشکیلات و چه مجموعه ای پشت سر یک آدم آیا جمع شوند؟ عرضم این است و باز هم تکرار می کنم اصلا انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری فرق می کند. در انتخابات مجلس باید 290 تا نماینده را به مجلس فرستاد. انتخاب رئیس مجلس قبل انتخابات هم معنا ندارد. اگر همین الان ما بگوییم «فلانی رئیس ماست، آی ملت! تمام دنیا و کشور بدانید که رئیس مجلس ما آقای فلانی است». این رای ریز است و نیاز نیست اول گفته شود. آن موقع که ان شاءالله مجلس خوبی شکل گرفت، خود مجلس بلد است که رئیسش را انتخاب کند.

*آقای مهندس اگر پایداری به جمع شورای وحدت نپیوندد، شاجا عزا می گیرد؟

ما تلاشمان وحدت صد درصدی است. باز هم دارم برایتان تکرار می کنم. ما همیشه چشم اندازمان صددرصد است اما بعضی موقع ها هم هفتاد درصد شده. هیچ موقع هم عزا نمی گیریم. مجلس ختم هم نمی گیریم. پایداری باید خودش تصمیم بگیرد که می خواهد در این مجموعه شرکت کند یا نکند. اما اگر پایداری فکر کند که خودش جدا یک مغازه باز کند مثلا می تواند توفیق داشته باشد، حتما به جریان اصولگرایی ضربه می زند ولی نتیجه اش هم توفیق پایداری نخواهد بود.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید