شناسایی مناطق احتمالی جنگ‌های بزرگ آینده (بخش دوم)

دریای جنوبی چین؛ گسل جنگ‌جهانی سوم؟

کدخبر: ۴۴۵۱۱۰
«کشورگشایی» همچنان یک مسئله اصلی در سیاست بین‌الملل است و تنها ابعاد آن کوچکتر شده است، در واقع درحالی‌که فتوحات بزرگتر و جنگ‌های قدرت‌های بزرگ کاهش یافته، فتوحات کوچک همچون جنگ‌های داخلی، همچنان ادامه داشته و تقریباً مانند یک قرن پیش موفقیت آمیز بوده اند. نشریه فارن افرز در مقاله‌ای با اشاره به این موضوع، می‌نویسد: «نبرد بر سر تسخیر مکان‌های کوچک می‌تواند جرقه جنگ بزرگ بعدی باشد».
 دریای جنوبی چین؛ گسل جنگ‌جهانی سوم؟

به گزارش اقتصادنیوز؛ بسیاری از خطرناکترین نقاط قابل اشتعال جهان، با تهدید کشورگشایی چین یا روسیه مواجه‌اند به‌گونه‌‌ای که آن‌ها را در برابر متحدان ایالات‌متحده قرار می‌دهد. درک چگونگی فوران این نقاط اشتعال، برای درک درگیری‌های بالقوه آینده جهان در سال‌های آینده ضروری است، و این که آیا و کجا آن‌ها قلمرویی را تصرف می‌کنند، حقایق تعیین کننده در مورد قرن بیست‌و‌یکم خواهد بود. 

دن آلتمن استادیار علوم سیاسی دانشگاه ایالتی جورجیا در مقاله‌ای تحلیلی در دوماهنامه «فارن افرز» با عنوان «آینده کشورگشایی» این مسئله را بطور مفصل بررسی کرده است. اقتصادنیوز این مقاله را در ۳ بخش مجزا منتشر می‌کند. 

کشورگشایی همچنان یک مسئله اصلی در سیاست بین‌الملل است؛ فقط کوچکتر شده است. در واقع همانطور که در بخش نخست مقاله (شناسایی مناطق احتمالی وقوع جنگ جهانی سوم) توضیح داده شد، درحالی که فتوحات بزرگتر و جنگ‌های قدرت‌های بزرگ کاهش یافته، فتوحات کوچک همچون جنگ‌های داخلی ، همچنان ادامه داشته و تقریباً مانند یک قرن پیش (حدود نیمی از موارد) موفقیت آمیز بوده‌اند.

یک استراتژی مشخص در پشت این فتوحات کوچک وجود دارد؛ یک قطعه کوچک از سرزمین را به سرعت و با حداقل خونریزی تصرف کنید، سپس سعی کنید از جنگ اجتناب کنید. امروزه کشورگشایی شبیه کاری است که روسیه در کریمه انجام داد و کاری که چین می تواند بار دیگر در دریای چین جنوبی انجام دهد.

USCHINA

 در ادامه بخش دوم مقاله را بخوانید.

آینده کشورگشایی چین

این که آیا و کجا چین قلمرویی را تصرف می کند، حقایق تعیین کننده در مورد قرن بیست و یکم خواهد بود.

با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی این کشور ، اختلافات با بسیاری از همسایگانش می‌تواند منجر به جنگ شود. هیچ جا جاه طلبی های سرزمینی چین بیشتر از جزایر اسپراتلی در دریای چین جنوبی تنش ایجاد نکرده است.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

چین ادعای حاکمیت بر همه جزایر اسپراتلی را دارد اما در حال حاضر تنها اندکی از آنها را اشغال کرده است. ویتنام ، فیلیپین ، مالزی و تایوان بقیه را کنترل می کنند. این جزایر آنقدر کوچک هستند که طبق قوانین بین المللی صرفاً به عنوان صخره‌های عظیم شناخته می شوند، اما دقیقاً همان قلمروهایی هستند که قربانی کشورگشایی می شوند.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

از سال 1918 ، 28 مورد از تصرف یک یا چند جزیره در زمان صلح وجود داشته است، تنها یکی منجر به جنگ شد؛تلاش بدیُمن آرژانتین برای تصرف جزایر فالکلند در سال 1982-  در حالی که جنگ فالکلند هرگونه سهل‌انگاری و رفع نگرانی به دلیل اینکه تصرف جزایر نمی‌تواند باعث درگیری های جدی شود را باطل می‌کند، با این حال فالکلند استثنا است و نه یک قاعده. در اکثر تصرفات جزیره (۱۵ مورد از ۲۸ مورد) تصرف قلمرو حتی منجر به مرگ یک نفر نشد.

این رکورد نشان می دهد که چرا چین انتظار دارد با تصرف جزایر برخورد جدی نشود. دریای چین جنوبی با چنین رویدادهایی بیگانه نیست. تاریخچه ای وجود دارد که کشورها از دست دادن جزایر کوچک برای تسخیر را پذیرفته اند و صلح را بر این قلمروهای کوچک ترجیح داده اند.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

چین در سال 1974 بر سر جزایر پاراسل با ویتنام جنوبی درگیر شد و در نهایت از آن زمان آنها را تصرف و نگه داشت. در سال 1988 ، چین و ویتنام بر سر صخره‌های جانسون جنوبی در اسپراتلی جنگیدند و چین دوباره برتری یافت. اگرچه میزان موفقیت تلاش‌های کشورگشایی در کل 50 درصد است ، اما وقتی جزایر به تنهایی تصرف می شوند موفقیت به 75 درصد می رسد.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

در واشنگتن از این که آمریکا بطور بسیار استثنایی -حتی ناهنجار- از لحاظ تاریخی درگیر جنگ با چین بر سر جزایر اسپراتلی است به ندرت قدردانی می شود. علیرغم مداخلات مکرر در خارج از کشور ، واشنگتن هرگز در دفاع از حاکمیت یک کشور دیگر در هنگام تصرف یک جزیره یا منطقه مرزی کوچک مداخله نظامی نکرده است. در واقع ، قرن گذشته هیچ موردی را شامل نمی شود که هیچ کشوری در پاسخ به تصرف جزایر دورافتاده کشور دیگر حتی یک تیر شلیک کند، و فقط تعداد کمی از موارد مربوط به سرزمین های کوچک در امتداد مرزهای زمینی برخلاف این است. مداخلات برای مقابله با تسخیر کل کشورها متداول تر بود ، اما در مناطق کوچکتر نادر است.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

چین همچنین می تواند بر سر جزایر سنکاکو (که در چین به عنوان جزایر دیاویو شناخته می شود) ، مجموعه ای از صخره‌های بایر در دریای چین شرقی، با ژاپن درگیر شود. اگرچه ژاپن در مقایسه با چین بر سر اسپارتلی قدرتمندتر از باقی مدعیان است ، اما در سنکاکو با معایبی روبرو است: جزایر در حال حاضر خالی هستند. هیچ نیروی ژاپنی برای تقویت بازدارندگی در آنجا مستقر نشده است. هیچ غیرنظامی ژاپنی در آنجا زندگی نمی کند. هر دو چشم‌انداز این را دارند که چین با موفقیت جزایر را تصرف کند در حالی که از جنگ اجتناب می کند و به ژاپن اقدامی واقعی نشان می دهد.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

 اشغال غیر منتظره سنکاکو توسط سربازان چینی محتمل ترین مسیر برای درگیری مسلحانه بین چین و ژاپن است. در این سناریو ، پکن جزایر را بدون شلیک فتح می کند ، اما توکیو پس از آن گزینه ای برای بازیابی آنها نخواهد داشت. این امر می تواند دولت ژاپن را با یک انتخاب غیرقابل پیش بینی روبرو کند: حمله به نیروهای چینی یا پذیرش ضمنی حضور آنها و تنها استفاده از اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی. ژاپن ممکن است از اینکه از استقرار و نگهداری نیروهای خود در سنکاکو از مدتها پیش ( زمانی که چین ضعیف تر بود) خودداری کرده، پشیمان شود.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

چالش بزرگ؛ تایوان

بر خلاف این جزایر دورافتاده ، تایوان دارای اقتصاد یکپارچه در سطح جهانی، ارتش توانمند، دموکراسی پویا و جمعیت 24 میلیون نفری است. انقیاد خشونت آمیز آن باعث ایجاد موج شوک ژئوپلیتیک در سراسر جهان می شود.

البته ، پکن منکر این است که حمله به تایوان به منزله کشورگشایی است. در عوض ، چین این جزیره را قلمرو قانونی خود می‌داند.

معدود کشورهایی که از زمان جنگ جهانی دوم تلاش کردند تا به طور کامل کشور دیگری را فتح کنند، انواع استدلال‌ها را بیان کردند. ادعاهای مربوط به کره شمالی و ویتنام شمالی در مورد همتایان جنوبی خود صریح بود. عراق استدلال های خود را مبنی بر این که کویت از لحاظ تاریخی بخشی از قلمرو آن بوده، در زمان حمله به 1990 مطرح کرد. اندونزی نیز در سال 1975 تیمور لست را با همین بهانه فتح کرد.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

اگرچه حمله آشکار به تایوان با قالب کشورگشایی مدرن مطابقت ندارد ، اما تصرف جزایر کوچک تحت تصرف تایوان چنین است.

برنامه ریزی برای حمله احتمالی چین با استفاده از محاصره یا بمباران هوایی تایوان، در حالی که از سناریوی محتمل‌تر چین برای تسخیر جزایر دورافتاده تایوان غفلت می کنیم، اشتباه خواهد بود.

تایوان کنترل کینمن و ماتسو، جزایر واقع در محدوده توپخانه سواحل چین را در دست دارد. تصرف این جزایر به پکن این امکان را می دهد که مردم چین را دور یک پرچم جمع کرده، پیامی واضح از رعب و وحشت به تایوان بفرستد و در مناسب‌ترین زمینه ممکن، درگیری نظامی ایجاد کند.

این امر همچنین واشنگتن را با چالش انتخاب از میان گزینه‌های ناخوشایند روبرو می کند: ایالات متحده یا برای دفاع از جزایر کوچک در نزدیکی سرزمین اصلی چین مداخله می‌کند یا متهم به رهایی تایوان می‌شود. قطعاً رهایی تایوان در انقیاد چین انتخاب به مراتب سخت‌تری از رهایی افغانستان پس از ۲۰ سال جنگ، با منافع حداقلی و مطالبه حداکثری جامعه آمریکا خواهد بود.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

مرزهای ناآرام چین و هند

سرانجام ، مرز وسیع و ناهموار بین چین و هند همیشه مناطق بدون دفاع را به ارمغان می آورد که زمینه مناسبی را برای تصرف قلمرو فراهم می کند.

اکثر بحران هایی مانند آنچه در لاداخ رخ داد بدون جنگ به پایان می رسد. با این حال ، خطر جنگ واقعی است ، همانطور که چشم انداز سالها و حتی دهه‌ها درگیری وجود دارد که بذر درگیریهای آینده را می کارد. خوشبینانه تر ، اقلیتی از این اپیزودها به توافق‌های عقب نشینی متقابل ختم شده است مانند وقتی که هند و چین در فوریه 2021 برای مناطق اطراف دریاچه پانگونگ ، در لاداخ توافق کردند. با این حال ، دهلی نو نمی تواند به قدرت مستمر چنین توافقاتی ایمان زیادی داشته باشد.

کشورگشایی چین، جرقه جنگ جهانی سوم؟

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید