سودای نافرجام کرملین/ جنگ در اوکراین پایان پوتین را کلید زد!

به گزارش اقتصادنیوز، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در کنفرانس مطبوعاتی سالانه خود به صراحت اعلام کرد که تنها پس از دستیابی به اهداف خود که از زمان آغاز حمله تمام عیار به اوکراین تاکنون تغییر نکرده، برای حل و فصل صلح با اوکراین آماده خواهد بود.هرچند امروز موضعی متفاوت دارد. با این حال پوتین می‌خواهد اوکراین غیرنظامی شود، یعنی تحت کنترل نظامی و امنیتی روسیه قرار بگیرد. و پوتین حتی خواهان بی هویت کردن اوکراین است تا این بازیگر از منظر سیاسی هم در اختیارش قرار داشته باشد.به عبارت دیگر، روسیه اوکراین را جذب خواهد کرد تا اوکراین به عنوان یک دولت-ملت مستقل وجود نداشته باشد.

سودای پوتین

پوتین بارها اعلام کرده که هیچ توجیه تاریخی برای اوکراین وجود ندارد، زیرا این کشور شامل سرزمین هایی است که مدت ها در اختیار امپراتوری روسیه بود. اما چیزی مشابه را می توان در مورد کشورهای اروپایی امروزی گفت. بسیاری از این کشورها پیشتر زیر یوغ امپراتوری های عثمانی، اتریش-مجارستان، ویلهلمین یا روسیه قرار گرفتند و در سطح جهانی، اکثریت قریب به اتفاق 193 کشوری که سازمان ملل را تشکیل می دهند، تنها پس از جنگ جهانی دوم مستقل شدند. در دوره تاریخی که پوتین را به خود مشغول کرده ، بسیاری از کشورهای امروزی حتی در تصورات مردم وجود نداشتند.

آنگونه که موسسه مطالعات استراتژیک استرالیا نوشته است، مشکل برای پوتین این است که دوران امپراتوری ها مدت هاست به پاان رسیده. اما تزار روس سرسختانه قبول نمی کند که ما اکنون در عصر دولت-ملت ها زندگی می کنیم، با نظمی بین المللی که حول اصل تمامیت ارضی منشور سازمان ملل متحد سازماندهی شده وهر گونه ترسیم مجدد مرزهای ملی را با زور ممنوع می کند. در عوض، او در مورد بازسازی امپراتوری روسیه با بلعیدن اوکراین و بلاروس (به دنبال آن، شاید بسیاری از کشورهای همسایه دیگر) خیال پردازی می کند.

رویایی که کابوس شد!

طرح پوتین برای فتح اوکراین خیلی زود شکست خورد. جمعیت اوکراین - به ویژه نیروهای مسلح این کشور - از تعظیم در برابر تزار ناموفق خودداری کردند. در عوض، اوکراینی‌ها برای مقاومت شدید متحد شدند و کنترل پایتخت را حفظ و سپس به تدریج حدود نیمی از سرزمینی را که نیروهای روسیه در ابتدا اشغال کرده بودند، پس گرفتند. اوکراین با اتکا به موشک ها و پهپادها، ناوگان دریای سیاه روسیه را عملا از رده خارج کرده و پدافند هوایی این کشور موفق به ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع مجازی بر فراز این کشور شده است.

در حالی که حمایت مالی و تدارکات نظامی غرب بدون شک برای دفاع اوکراین بسیار حیاتی بوده ، آنچه بیش از همه اهمیت دارد روحیه بالای مردم اوکراین و عزم خود برای دفاع از کشورشان است. با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در ماه مارس، پوتین باید استدلال معتبری ارائه دهد که پیروزی در جنگ خود ساخته اش رویا نیست. او اقتصاد روسیه را در شرایط جنگ قرار داده، 400 هزار سرباز را بسیج کرده، ماشین تبلیغاتی کرملین را به کار انداخته و سرکوب مخالفان را به ارتفاعات جدید پس از شوروی رسانده است.

پایان تراژدی پوتین

به نظر می رسد ارتش روسیه که به شدت تضعیف شده قادر به انجام هیچ گونه پیشروی معنی داری در برابر خطوط دفاعی اوکراین نیست. تنها امید پوتین این است که عزم مردم اوکراین برای مقاومت متزلزل شود و «خستگی جنگ» همچنان بر تن اروپا و ایالات متحده بماند. پس از پایان یافتن حمایت مالی و نظامی غرب، روحیه اوکراینی از بین خواهد رفت و نیروهای روس قادر خواهند بود هر کسی را که هنوز مقاومت می کند، زندانی، تبعید کنند.

با این حال، اگر پوتین فکر می کند که این سناریو صلح را به ارمغان می آورد، سخت در اشتباه است این وحشت‌ها اراده سیاسی اروپا را تقویت می‌کند. اگرچه پیش‌بینی واکنش‌های دولت‌های اروپایی دشوار است، اما مطمئناً هدف آنها صلح با روسیه نخواهد بود. به احتمال زیاد درگیری گسترده‌تر و طولانی‌تر در انتظار است، جایی که در نهایت قدرت اقتصادی و صنعتی اروپا، بدون توجه به تغییر نگرش ایالات متحده، نتیجه را تعیین می‌کند.به طور خلاصه، هیچ راهی برای پوتین جهت پیروزی در جنگی که آغاز کرد وجود ندارد. صلح تنها زمانی حاصل می شود که او شکست بخورد - تنها زمانی که اوکراینی ها (با کمک غرب) در دفاع از خود موفق شوند، و زمانی که روس ها ببینند که جنگ جنون آمیز پوتین آینده آنها را به خطر انداخته است.پوتین در حال حاضر هنوز از نظر نظامی شکست نخورده است. او در تلاش است تا اعتماد به نفسش را نشان دهد، حتی اگر به هیچ یک از اهداف اعلام شده اش نزدیک نباشد. اما این اجرا فقط تا این حد می تواند دوام بیاورد. دیر یا زود، پنهان کردن واقعیت تلخ آنچه او با روسیه انجام داده است غیرممکن خواهد شد.