سرمایه هایی که دولت سابق هدر داد
به گزارش «اقتصادنیوز»، دولت دهم با چالشهای متفاوتی در حوزه نفت روبرو بود. چه آن زمان که مسئله توسعه پارس جنوبی مطرح میشد و چه آن زمان که به دلیل تشدید تحریمها به چالهای به نام کاهش صادرات برخورد کرد، همواره در تلاش بود تا اعلام کند که بهترین سعی خود را انجام داده تا پیش از اتمام دولت، هریک از این چالشها را به سرانجام درستی برساند.
با این حال، تنها نگاهی به یکی از این بخشها یعنی توسعه پارس جنوبی نشان میدهد که سرمایههای بسیاری به این سمت سرازیر شد اما در نهایت نتوانست به سرانجام مورد نظر دولت دهم برسد.
دولت دهم حتی در سالهای آخر کار خود طرحی را به نام "مهرماندگار" در پیش گرفت تا بتواند بخشی از طرحهای نیمهتمام خود که عمدتا در حوزه عمران و توسعه بود را اتمام کند. در همان زمان هم توسعه فازهای 35 ماهه را آغاز کرد تا بعد از اتمام فعالیتهایش، پرونده قابل قبولی را ارائه دهد.
هرچند که بخش زیادی از این طرحها نیمهتمام ماند و توسعه فازهای 35 ماهه نیز در نهایت به دولت یازدهم رسید. میراث ماندگار دولت دهم برای دولت بعد، در بسیاری از بخشها دیده میشود اما شاید بتوان مهمترین آن را پارس جنوبی دانست، چرا که به اذعان بسیاری از کارشناسان، طرحهایی که در زمان مشخص به نتیجه و درصد قابل قبولی نرسد، مشمول مرور زمان شده و نیاز به زمان و بودجه بیشتری برای اتمام دارد.
آنچه که در دولت قبل بارها به عنوان دلیل به نتیجه نرسیدن فازهای پارس جنوبی عنوان میشد، مسئله تحریم و منابع مالی بود. با این حال، پس از یک سال از کنار رفتن دولت دهم، بسیاری از کارشناسان مسئله منابع مالی را به کلی مردود میدانند و معتقدند که دولت دهم شرکای آسیایی خوبی برای توسعه این بخش داشت اما به دلیل نبود نظارت بر کار این شرکا، زمان لازم را از دست داد.
جلیل جعفری، عضو کمسیون انرژی مجلس یکی از همین افراد است که عنوان میکند دولت دهم پول کافی و سرمایه خوبی برای توسعه پارس جنوبی داشت اما مسئله نبود نظارت و ضعف مدیریت، سرمایههای در اختیار دولت دهم را به باد داد.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس معتقد است که وضعیت پارس جنوبی در دولتهای قبل خوب بود و برخی فازها به درصدهای قابل ملاحظهای از پیشرفت نیز رسیدند که نباید آن را انکار کرد.
وی معتقد است که دولت دهم پول کافی برای تزریق به فازهای مختلف پارس جنوبی را در اختیار داشت و به همین دلیل توسعه بسیاری از این فازها را به صورت همزمان آغاز کرد.
این عضو کمیسیون انرژی در عین حال معتقد است که ضعف مدیریتی در دولت گذشته دیده میشد و شاید بر همین اساس است که احمدینژاد نتوانست در زمان مدیریت خود، پرونده قابل قبولی در پارس جنوبی داشته باشد.
جعفری تاکید کرد که به دلیل هدفمند پیش نرفتن توسعه پارس جنوبی و نبود اولویتبندی برای توسعه این فازها، در نهایت عقبماندگیهای بسیاری گریبان این بخش را گرفت و شاید بهتر بود که دولت قبل نیز اولویتبندی انجام میداد و سرمایههایی را که در اختیار داشت، به صورت مجزا در اختیار فازهای اولویتدار میگذاشت.
جعفری تنها کسی نیست که به در اختیار داشتن منابع بسیار دولت دهم اشاره میکند. بسیاری از کارشناسان صحبت از پارس جنوبی که میشود، مسئله منابع بسیار و هدررفت آن را عنوان میکنند.
با این حال، با طبقهبندی فعالیتهای دولت یازدهم در حوزه پارس جنوبی، بار دیگر وعده توسعه به سمت این بخش سرازیر شده است.
بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت یازدهم پنج فاز مهم این بخش را اولویتبندی کرده و معتقد است که علاوه بر این فازها، فازهای دیگر نیز توسعه مییابد تا در نهایت پرونده پارس جنوبی در سال آخر دولت یازدهم بسته شود؛ پروندهای که دولت دهم تنها توانست رکورد تاخیر را در آن به ثبت برساند و در نهایت تحویل دولت جدید دهد.