مروری بر روزنامه‌های 6 دی 1399

دیدار‌های رهبری از نوع سلطان و رعیتی نیست /شروط گران خانه ارزان

کدخبر: ۳۸۱۵۸۲
اقتصادنیوز: بررسی روزنامه‌های امروز 6دی ماه 1399 را با مرور مطالب اصلی صفحات اول آنها آغاز می‌کنیم.
دیدار‌های رهبری از نوع سلطان و رعیتی نیست /شروط گران خانه ارزان

 به گزارش اقتصادنیوز، مستندی درباره زندگی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای مقام‌معظم رهبری مورد توجه بسیاری از روزنامه‌های امروز قرار گرفته است، کرونا، لایحه بودجه 1400 نیز از جمله سوژه‌های مشترک روزنامه‌های امروز به‌شمار می‌رود.

آرمان‌ملی در تیتر نخست خود آورده است: صدا وسیما توپخانه افراطیون علیه دولت

آفتاب یزد این تیتر را انتخاب کرده است: پاکستان و روسیه ایران را دور زدند

افکار به نقل حسن روحانی رئیس‌جمهور تیتر زده است: عمر جنگ اقتصادی رو به پایان است

ایران ارگان دولت در عنوان عکس اصلی صفحه اول خود آورده است: هم‌تولید واکسن ایرانی؛ هم خرید واکسن خارجی

جام‌جم ارگان صدا وسیما به بهانه بررسی مستندی درباره زندگی رهبری تیتر زده است: پنج‌شنبه‌های خانه پدری، جوان نیز این تیتر را برگزیده است: ره‌بری ودلبری، خراسان هم در این زمینه نوشته است: صریح و صمیمی با آقا، رسالت هم این تیتر را انتخاب کرده است: رهبری پدرانه، قدس هم نوشته است: غیررسمی در کنار رهبری

جمهوری اسلامی تیتری اقتصادی برگزیده و نوشته است: افتتاح 5 طرح بزرگ پتروشیمی در غرب کشور

حمایت ارگان قوه قضائیه به نقل از ابراهیم رئیسی تیتر زده است: فضا برای هرگونه فسادی باید ناامن شود

دنیای اقتصاد در عنوان عکس اصلی خود آورده است: طلاق توافق بریتانیا واروپا پس از 47 سال

کیهان در تیتر اول خود آورده است: افشای دروغ بزرگ؛ همتی: خرید واکسن ربطی به FATFندارد

وطن‌امروز در تیتر نخست خود آورده است: دولت بایدن دولت ضعیف

همدلی هم با اشاره به حضور پسران ولایتی در همایش گرگ وال‌استریت در ترکیه تیتر زده است: حاشیه‌های پدر و پسری

در ادامه گزیده برخی از مطالب مهم امروز را بررسی می‌کنیم.

خراسان؛ من فکر نمی کنم در بهشت  زندگی می کنیم

خراسان در سرمقاله خود به مستند اخیر درباره رهبر پرداخته است. این روزنامه می‌نویسد:دومین قسمت مستند «غیررسمی»  از دیدارهای پنج شنبه ای رهبر انقلاب با نخبگان حوزه های مختلف پخش شد. مستندی مختصر، مفید و در عین حال جذاب که بازتاب مثبت بسیاری را در بین فعالان رسانه ای، سیاسی و اجتماعی داشت که البته چند نکته قابل تامل درباره این مستند می‌توان برشمرد: ۱. تصویر ساخته شده از رهبر انقلاب نخستین چیزی که درباره مستند می توان گفت، این است که این مستند تصویری متفاوت است از آن چه که حداقل در بخشی از جامعه توسط برخی رسانه ها و برخی مخالفان و موافقان از رهبر انقلاب بازنمایی و به تصویر کشیده شده است. رهبری که جمعی را دعوت می‌کند که نقد دارند جمعی که مجیز گو نباشند، آن ‌وقت بنشینند با گاردی باز و صریح انتقاد کنند. این که چگونه رسانه های رسمی و غیر رسمی و موافقان و دوستداران چنین بازنمایی را از رهبر انقلاب نداشتند و این که چرا رهبری با چنین نگاه پدرانه ای بعضا  تبدیل می شوند به شخصیتی رسمی و سیاسی، جای آسیب شناسی دارد . 2.انتقاد پذیری و پاسخ گویی رهبر انقلاب نکته دیگر، پذیرش رهبر انقلاب در برابر انتقادهای صریح و توجیه نکردن وضع موجود و در عین حال پاسخ گو بودن در برابر انتقادات بود. درحالی که در این گونه موارد می شود بار را بر دوش دیگران انداخت، می‌شود جواب نداد، می‌شود سکوت کرد اما از جای جای مستند بر می آمد که رهبری نه تنها انتقادها را می پذیرند بلکه خود را در مقام پاسخ گو قرار می دهند. 3.لکنتی که  نبود نکته قابل تامل دیگر در کنار انتقادهای صریح، بدون لکنت بودن منتقدان و مدعیان بود.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: 4.آزاد اندیشی و ضرورت تضارب آرا آن چه از مشی رهبر انقلاب در برگزاری جلسات این چنینی با نخبگان و شنیدن نظر خبرگان و  صحبت های رهبری برمی آمد، اعتقاد ایشان به حاکمیت آزاد اندیشی و تضارب آراست. .. 5.جامعه که نباید تک صدا باشد  یکی دیگر از نکات این مستند که نشان از اعتقاد ایشان به حاکم نبودن تک صدایی  در جامعه است، مشخص شدن تفاوت نظر ایشان با مواردی است که در فضای رسمی آن زمان وجود داشته است. مثال بارز فیلم مارمولک است که بحث آن در بخشی از مستند پیش کشیده می شود و ایشان به صراحت اعلام  می کنند که نظرشان متفاوت از نظرات مخالف این فیلم جنجالی است.  به عبارتی  ایشان  نیامده اند اعلام کنند نظر من را اعمال کنید بلکه به نظرات، مجال طرح دادند و البته که برخی از این فرایندها ممکن است به نتیجه  نسبتا خوب هم  نرسیده باشد - همچون ماجرای همین فیلم که برخی معتقدند  اگر فضای تند آن زمان به کنار می رفت، چه بسا اثرش در ارتباط روحانیت و حوزه با مردم  نمودار می شد - اما به جد معتقدیم که عوارض  این که این تک صدایی  بخواهد حاکم شود، بیشتر از منفعت آن است و این مستند به صراحت نشان می دهد که اگر  این تصور غلط را برخی حتی با نیت های خوب  سعی در حاکم  کردن آن دارند یا می خواهند حاکم کنند با واقعیت منش ایشان همخوان نیست. 6.برداشت رهبر انقلاب از جمهوری اسلامی نکته دیگری که  از مستند برمی آمد زاویه دید رهبر انقلاب به وضعیت جمهوری اسلامی است. برخلاف آن چه به نظر می رسید رهبری وضعیت را در نه تنها ایده آل نمی بینند بلکه ایرادهای زیادی را نیز وارد می دانند. به صراحت می گویند که من فکر نمی‌کنم ما در جمهوری اسلامی در آن بهشتی که متصور بودیم، هستیم... اشکالاتی وجود دارد و تردیدی نیست، اما آن چه برایشان موضوعیت دارد حرکت کلی انقلاب اسلامی است.

khorasannews

آرمان‌ملی؛ صداوسیما؛ توپخانه افراطیون علیه دولت

آرمان ملی در گزارشی به اقدامات صدا وسیما علیه دولت اشاره می‌کند. این روزنامه می‌نویسد:  «باید دست به دست هم بدهیم» این بخشی از سخنان مقام معظم رهبری خطاب به مجلس‌ها در حمایت از دولت است. شاید حملات متعدد جریان‌های گوناگون به دولت، مهم‌ترین علت تاکید ایشان بر اهمیت حفظ اتحاد در ماه‌های اخیر باشد. با این حال علاوه بر کم‌لطفی برخی نمایندگان مجلس، صدا‌و‌سیما نیز در نظرسنجی‌های خود دولت را در موضع ضعف قرار می‌دهد اما انتظار پاسخگویی از مجلس ندارد.

صدا‌وسیما به‌عنوان نهادی که رئیس آن منصوب رهبر انقلاب است، باید بیشترین میزان دقت را در خطوط مدنظر ایشان داشته باشد. اتحاد تنها شعار نبوده و اختلاف‌افکنی در عمل، مخالف اتحاد، هم‌افزایی قوا و نهادها خواهد بود. اخیرا شبکه خبر نظرسنجی‌هایی انجام داده و در طرح سوالات آن، کنایه‌های معناداری به دولت زده است. شبکه خبر هر روز یک نظرسنجی تحت عنوان «سوال روز» برگزار می‌کند و از مخاطبان خود می‌خواهد که نظر خود را تا ساعت 19:30 به شماره‌ای پیامک کنند. در 3 دی سال جاری شبکه خبر این سوال را از مخاطبان پرسیده است: «6 ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری به نظر می‌رسد تعداد زیادی از عناصر سیاسی – اجتماعی قصد دارند نامزد ریاست‌جمهوری شوند. به نظر شما چه کسانی نباید در انتخابات نامزد شوند؟» گزینه‌های این سوال بدین شرح است: «1 - کسانی که فکر می‌کنند اختیارات ریاست‌جمهوری قانونا و عملا کافی نیست. 2 - کسانی که بعد از انتخاب احتمالی ضعف عملکرد خود را به حساب دولت قبلی می‌گذارند. 3 - کسانی که در عمل نشان دادند به علت روحیات تجملی و غیره، خود را خادم مردم نمی‌دانند.» با وجود اختلافات پیش‌آمده در ماه‌های اخیر درخصوص رئیس‌جمهوری نظامی و مسائلی که سوی انتقاد آن به‌سمت اصولگرایان است، صداوسیما پیکان را به‌سمت اظهارنظرهای پیشین دولت دوازدهم گرفته و درگیر منافع جناحی شده است. استاندارد این سوالات باید مورد بررسی قرار بگیرد تا مشخص شود، علت طرح این سوالات و گزینه‌ها برپایه افکار عمومی بوده است، یا مسائل جناحی در آن دخالت دارد.

ArmanMeli_s (1)

ابتکار؛ سهم ناچیز حقوق‌بگیران از بودجه 1400

«ابتکار» راهکارهای حمایت از معیشت کارمندان و کارگران را بررسی کرده است. در گزارش این روزنامه آمده است: مشخص شدن لایحه بودجه 1400 واکنش‌های متفاوتی را به دنبال داشت. بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران اعدادوارقام آورده شده در بودجه سال آتی را متناسب با شرایط فعلی اقتصاد کشور ندانستند. یکی از رقم‌های مورد انتقاد کارشناسان 25 درصد افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان بود.افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارمندان برای بودجه سال آتی در حالی به مجلس ارائه داده شد که با انتقاد بسیاری روبه‌رو بود. البته تنها درصد افزایش حقوق برای سال آتی مورد بحث نبود و چگونگی افزایش حقوق نیز حواشی بسیاری داشت. علی بابایی‌کارنامی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس از مصوبه این کمیسیون برای افزایش پلکانی حقوق کارکنان دولت در سال ۱۴۰۰ خبر داد. به گفته نماینده مردم ساری «حقوق کارکنان دولت در سال آینده ۲۵ درصد افزایش پیدا کند و البته این افزایش حقوق به صورت پلکانی اعمال شود. بر اساس این مصوبه کارکنانی که حقوق‌شان پایین‌تر باشد، افزایش ۲۵ درصدی حقوق را خواهند داشت و این افزایش حقوق به ترتیب در حقوق‌ها و دریافتی‌های بالاتر کمتر خواهد بود.»البته مهدی عیسی‌زاده، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در واکنش به خبری در مورد افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارمندان به صورت پلکانی از سال آینده، در صفحه توییتر خود نوشت: «برخلاف برخی شایعات مطرح شده در برخی رسانه‌ها؛ اصلا موضوعی به نام ‫افزایش پلکانی حقوق‌ها مطرح نشده و در کمیسیون اجتماعی چنین مصوبه‌ای نداشتیم.»اما و اگرها درخصوص چگونگی افزایش حقوق برای سال آتی در حالی وجود داشت که کارشناسان اقتصادی خود 25 درصد را چالش اصلی برای حقوق‌بگیران می‌دانند. حمید حاج‌اسماعیلی، کارشناس کار در این خصوص به «ابتکار» می‌گوید: بودجه سال 1400 با انتقادهای بسیاری روبه‌رو است، منتقدان تنها مجلسی‌ها نبوده و کارشناسان نیز نسبت به بودجه سالی آتی انتقاداتی دارند. بودجه علی‌رغم اینکه انبساطی بسته شده، اما برای تحقق منابع مصارف بودجه اماو اگرهای زیادی روبه‌رو است.وی در پاسخ به این پرسش که آیا افزایش نقدینگی و تورم می‌تواند دلیلی برای عدم افزایش بیشتر حقوق کارمندان باشد یا خیر، گفت: بودجه 1400 تورم‌زا بوده و اینکه افزایش نقدینگی و در نهایت تورم دلیل برای عدم افزایش دستمزدها بدانیم، جفا در حق حقوق‌بگیران است. خود دولت سال‌هاست که با کسری بودجه مواجه بوده و یکی از عوامل اساسی که تورم را افزایش می‌دهد همین کسری بودجه‌ای است که دولت دارد. کسری بودجه باعث استقراض از بانک مرکزی می‌شود، از سوی دیگر دولت اعتباراتی را برای بخش‌های هزینه می‌کند که واقعی نیست این مسائل عوامل مهمی برای ایجاد تورم در کشور است. اما اگر افزایش دستمزد و حقوق را عاملی برای افزایش تورم می‌دانند بدون شک راهکارهای زیادی وجود دارد تا بتوان از قشر کارگر و کارمندان بدون افزایش‌های آنچنانی حقوق و دستمزد حمایت کرد. وی ادامه داد: اولین راهکار این است که قیمت خدمات دولتی کنترل شود. کنترل قیمت خدمات تاثیر زیادی در حمایت از قشر حقو‌بگیر دارد مردم روزانه با خدمات دولتی بسیاری روبه‌رو هستند و این روبه‌رویی در بخش بهداشت و درمان نیز بیشتر به چشم می‌خورد. این کارشناس کار گفت: از سوی دیگر دولت می‌تواند با افزایش نظارت‌ها قیمت کالاهای اساسی را کنترل کند. بنابراین جلوگیری از رشد قیمت‌های کالاهای اساسی و خدمات در کشور می‌تواند وضعیت معیشت را بهبود ببخشد. این دو راهکار هم از افزیش تورم جلوگیری می‌کند و هم قدرت خرید کارگران و کارمندان حفظ می‌شود.

Ebtekaar

جوان؛ دیدار‌های رهبری از نوع سلطان و رعیتی نیست 

جوان در سرمقاله خود نوشته است: انتشار مستندی از دیدار غیر رسمی نخبگان فرهنگ و هنر با رهبر انقلاب دست‌کم دو موضوع را روشن کرد: ۱- دغدغه‌ها و اعتراض‌ها و کنایه‌های هنرمندان که در حضور رهبری به زبان آوردند، همان است که در میان مخاطبان عام و خاص خود در جامعه مطرح می‌کنند و اگر چیزی بیش هم گفتند، چیزی کم نگفتند. ۲-پاسخ‌هایی که رهبری برای این دغدغه‌ها دارد، همانی نیست که هنرمندان غالباً از زبان رهبری فرض می‌گیرند یا در تصور و حدس و گمان خود به آن می‌رسند. آنان که با قشر هنرمند و روشنفکر دمخورند، می‌دانند که این قشر غالباً پس از طرح ایرادی به فضای موجود، بلافاصله پاسخی را از طرف جامعه و مخالفان و حتی مثلاً رهبری مفروض می‌گیرند و این پاسخ فرضی را هم حداقلی و ضعیف شده می‌دهند تا بتوانند با مغالطه پهلوان‌پنبه به راحتی در همان دم حریف را دوباره مغلوبه کنند!اما چند نکته قابل تأمل درباره این دو موضوع. اول اینکه برخلاف این ادعا که آحاد جامعه نمی‌توانند حرف خود را بدون لکنت زبان و با جرئت مقابل رهبری بیان کنند، دیدیم که این طور نبود و آنان که حرفی داشتند بدون لکنت به زبان آوردند. شاید برخی از همین آقایان هنرمندان مثلاً یک کارگردان سینما در شغل و پیشه خود اجازه ندهند یک زیردست، نطق بکشد و صدا برآورد و بر همین اساس تصور چنان بود که کسی اجازه ندارد مقابل رهبری بدون لرزش صدا سخنی بگوید، اما آنچه همگان دیدیم این بود که طرح موضوعات انتقادی مقابل رهبری، ستونی را از جای خود جابه‌جا نمی‌کند! و آن طور که برخی می‌خواهند القا کنند دیدار‌های رهبری از نوع سلطان و رعیتی نیست. به خاطر می‌آورم یک بار پیش از کرونا که در جمع کوچکی از روزنامه‌نگاران با رهبری دیدار غیررسمی داشتیم، یکی از حاضران بر خلاف عرف و ادب، به رهبر انقلاب یادآور شد فلان نکته‌ای را که گفتید، چندی پیش نیز در جلسه دیگری که من حضور داشتم گفته بودید! و رهبر انقلاب بلافاصله عذرخواهی کرد و گفت اگر می‌دانستم شما که این مطلب را آنجا شنیده‌اید، اینجا هم حضور دارید، نمی‌گفتم!انصافاً این نوع عذرخواهی، دیالوگ یک سلطان با رعیت نیست.نکته دوم نقد‌هایی که به رهبری و حکومت شد، این بود که سطح اعتراضات و ایرادات را نمایان کرد. مدعی نیستیم که در میان منتقدان حکومت، سطح بیان و سطح نقد در همین حد است، اما هنرمندان بی‌شک بار‌ها و بار‌ها پاسخ‌هایی برای این نقدهای‌شان در جمع‌های خصوصی و غیر از آن گرفته‌اند و ظاهراً طرح دوباره این ایراد‌ها مقابل رهبری یا نشانه‌ای از نیاز روحی ایشان به دیالوگ با شخص اول است -که این نیاز برآورده شد- یا نوعی جزم‌اندیشی و باقی‌ماندن بر حرف اول است که در این دومی، گوینده اصولاً به دنبال پاسخ گرفتن و پاسخ شنیدن هم نیست!

Javan

دنیای اقتصاد؛ شروط گران عرضه خانه ارزان

دنیای اقتصاد در گزارشی وضعیت مسکن تهران تهران را بررسی کرده است. در بخشی از این مطلب آمده است: معمای بزرگ «رکود سنگین ساخت مسکن ارزان در مناطق مستعد پایتخت به‌رغم بسته محرک سرمایه‌گذاری»، رمزگشایی شد. بررسی‌ها درباره فرار سازنده‌‌ها از مناطقی که هزینه ساخت در آنجا دست‌کم ۷ درصد کمتر از شمال شهر است، نشان می‌دهد سه شرط گران و نامتعارف برای صدور مجوز ساخت (نوسازی) در این مناطق (بافت‌فرسوده) جلوی پای سازنده‌ها قرار داده شده که بدترین آن، «اجبار به بزرگ‌سازی» به رغم تقاضای شدید برای خرید و اجاره آپارتمان‌های کوچک است.نوسازی بافت‌های حاشیه شهر به کما رفت. کاهش انگیزه سرمایه‌گذاران در مقابل عطش مالکان واحدهای مسکونی واقع در بافت فرسوده با سیاست‌های به ظاهر زیبا اما در باطن غیرآراسته باعث کاهش قابل توجه حجم ساخت‌وساز و تمایل سرمایه‌گذاران برای ورود به این مناطق شده است. ساخت‌وساز‌هایی که حتی با علم به «اسم رمز» آن در بافت‌های ناکارآمد شهری، بعضا با سیاست‌های تعیین‌شده در تضاد است. به گزارش «دنیای اقتصاد» بسته‌های تشویقی برای سازندگان از حدود دو سال پیش اهالی مناطق بافت‌های ناکارآمد شهری (بافت فرسوده) را امیدوار کرد؛ در عین حال بسیاری از سازندگان برای ورود به عرصه ساخت‌وساز در این مناطق خیز برداشتند. بسته‌هایی که حاوی تخفیف، معافیت و مشوق‌هایی برای سازندگان بود. در حوزه معافیت‌ها صفر بودن نرخ عوارض ساخت، در حوزه مشوق‌ها پرداخت کمک هزینه طراحی‌نما و در بخش خدمات فنی و مهندسی نیز ارائه انشعابات رایگان تاسیسات زیربنایی (آب، برق و گاز) پیش‌بینی شده بود.هدف از پیش‌بینی بسته‌های حمایت از نوسازی بافت فرسوده، این بود تا دو بازیگر اصلی نوسازی این بافت‌ها یعنی سازندگان و مالکان از بابت کاهش هزینه‌ها برای ورود به این عرصه ترغیب شوند و عرضه مسکن در مناطقی که استعداد تولید ملک ارزان در آن وجود دارد، افزایش یابد. از سوی دیگر با توجه به اینکه اهالی نیمه جنوبی پایتخت به‌عنوان دهک‌های پایین درآمدی، تامین مسکن در این مناطق را سهل الوصول‌تر می‌دانند، انتظار می‌رود طبیعتا سیاست‌گذار به بسته حمایت از نوسازی در این مناطق پایبند باشد.اما با وجود گذشت بیش از دو سال از ارائه این بسته‌های تشویقی، بررسی‌ها و تحقیقات میدانی نشان می‌دهد انگیزه سرمایه‌گذاران و سازندگان برای ورود به عرصه نوسازی در این مناطق کاهش پیدا کرده است. در این شرایط، حداقل یک سوال مهم به ذهن متبادر می‌شود مبنی بر اینکه چرا به رغم تدوین یک بسته حمایتی به ظاهر جذاب از جمله تخفیف ۱۰۰ درصدی عوارض، ارائه انشعابات رایگان و پرداخت کمک هزینه نما و خدمات فنی و مهندسی، شاهد رکود و افت ساخت‌وساز در مناطق نیمه جنوبی پایتخت هستیم؟نکته مهم اینکه بررسی‌ها نشان می‌دهد مجموعه معافیت‌ها، تخفیف‌ها و مشوق‌هایی که اعمال شده است، هزینه ساخت در مناطق بافت فرسوده را برای سازندگان نسبت به سایر مناطق شهری کاهش می‌دهد. بنابراین به رغم اینکه بسته تشویقی باید سازندگان و سرمایه‌گذاران را به مناطق بافت فرسوده هدایت کند، اما شاهد افت تولید ملک در این مناطق هستیم. افت تقاضای ساخت در بافت فرسوده شهر تهران در شرایطی است که دو مزیت دیگر در مناطق جنوبی می‌توانست در کنار بسته‌های تشویقی سیاست‌گذار، سرمایه‌گذاران را برای نوسازی این مناطق جذب کند؛ نخست هدایت تقاضای خرید ملک به نیمه جنوبی پایتخت و دیگری مزیت نسبی قیمت زمین در این مناطق نسبت به مناطق میانی و شمالی تهران است.آنچه آمارها روایت می‌کنند، اعمال بسته‌های تشویقی نوسازی بافت فرسوده در کنار هدایت تقاضای خرید ملک به مناطق نیمه جنوبی و قیمت کمتر زمین در این مناطق هم نتوانسته رونق را به بافت‌های فرسوده برگرداند.

بررسی‌های آماری حکایت از آن دارد که ساخت‌وساز در بافت فرسوده شهر تهران طی ماه‌های گذشته از سال جاری به طور میانگین معادل یک‌چهارم ساخت‌وساز در دوره قبل از ورود به دوران رکود مسکن، یعنی اوایل دهه ۹۰ بوده است.

به استناد آمارها، در سال جاری ماهانه به‌طور متوسط ۷۰۰ واحد مسکونی در مناطق بافت فرسوده شهر تهران ساخت شده است. این در حالی است که در اوایل دهه ۹۰ (قبل از دوره رکود) به‌طور متوسط ماهانه ۲ هزار و ۶۰۰ واحد مسکونی در پایتخت ساخته می‌شد.

همه این آمارها حاکی از آن است که بازار عرضه مسکن در مناطق مستعد پایتخت (بافت فرسوده) سه‌قفله شده که مهم‌ترین علت آن شروط نامتعارف برای صدور جواز ساخت است. به این معنا که اگر سازنده‌ای بخواهد مجوز ساخت دریافت کند باید اسم رمز ساخت مسکن ارزان را بداند. اسم رمزی که به راحتی پیدا کردن آن در بسته‌های تشویقی مدیریت شهری نمایان نیست.

اما اسم رمز صدور جواز ساخت چیست؟ بر اساس آنچه از سوی مدیریت شهری پایتخت رسما اعلام شده است، میانگین مساحت واحد مسکونی از سوی سازنده باید ۷۵ مترمربع باشد، این شرط نامتعارف برای مساحت ملک، در حالی است که تقاضای غالب خرید مسکن در پایتخت طی بیش از ۵ سال گذشته به کمتر از ۶۰ مترمربع رسیده است.در عین حال مدیریت شهری پایتخت مدتی است روی سناریوی ۵۰ مترمربع به‌عنوان الگوی ساخت مطالعه می‌کند. علاوه بر این در طرح جامع شهر تهران حداکثر مساحت برای ساخت مسکن ۷۵ مترمربع در نظر گرفته شده است. به رغم همه این مستندات که نشان می‌دهد تاریخ مصرف ساخت‌وسازهای بزرگ متراژ سال‌ها است که منقضی شده اما مدیریت شهری تهران پرداخت تسهیلات کمک هزینه خدمات مهندسی را منوط به برخورداری از میانگین ۷۵ مترمربعی ساخت واحد‌های مسکونی در بافت فرسوده کرده است!اما اسم رمز دیگر مربوط به تعداد پلاک‌های تجمیعی برای نوسازی در بافت فرسوده است؛ به این معنا که برای دریافت برخی مشوق‌ها باید حداقل ۴ پلاک تجمیع شوند و سازنده برای بهره‌مندی از مشوق‌ها باید بتواند مالکان ۴ ملک را برای تخریب و نوسازی راضی کند. سازندگان معتقدند این شرط نامتعارف مانع بسیار بزرگی برای سرمایه‌گذار است.

از دیگر شروطی که سازندگان باید به‌عنوان اسم رمز دریافت بسته‌های تشویقی نوسازی به آن آگاه باشند این است که برای دریافت بخش قابل توجهی از تخفیف‌ها و مشوق‌ها باید معماران مورد تایید شهرداری در پروژه‌ها به کار گرفته شوند؛ در غیر این صورت امکان بهره‌مندی از بخش عمده‌ای از مشوق‌های نوسازی در بافت‌ فرسوده از آنها سلب می‌شود.

اما قفل دوم عرضه مسکن در مناطق مستعد پایتخت که همان بافت‌های ناکارآمد شهری هستند، به برخی قوانین و موانع دست و پاگیر برمی‌گردد. در این بین برخی از محلات برای دریافت سطح اشغال یک بسته تشویقی خاص دارند که به‌دلیل سیستمی بودن، عملا دریافت بسته تشویقی خاص برای این محلات امکان‌پذیر نیست. به‌عنوان مثال در محله تختی منطقه ۱۲ که بیشترین ساخت‌وساز منطقه در این محله انجام می‌گیرد، سطح اشغال بیش از ۵۰ درصد مجاز است؛ اما عملا تاکنون امکان استفاده از این بسته تشویقی فراهم نشده است.

قفل سوم هم به حاشیه سود پایین سازندگان برای نوسازی در بافت فرسوده برمی‌گردد به این ترتیب که بسیاری از سرمایه‌گذاران بر این باورند با نرخ دلار فعلی حاشیه سود آنها بسیار پایین است و این سود زمانی توجیه دارد که نرخ هر دلار به کمتر از ۱۵ هزار تومان برسد.  به گفته سازندگان، حاشیه سود ساخت در حال حاضر پس از دو سال پایان دوره ساخت ۲۵ درصد است که از سود سپرده‌گذاری در بانک هم کمتر است.

DonyayeEghtesad

اعتماد؛ قیمت‌گذاری مصنوعی در بازار مسکن 

اعتماد در یکی از گزارش‌های صفحه اول خود به چالش مسکن کشور پرداخته و می‌نویسد: اخیرا محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی به موضوع حباب مسکن اشاره کرده وگفته است: «در شرایط کنونی بازار مسکن به دلایل گوناگونی دچار نوسان است و این مساله موجب شده که قیمت آن با حباب مواجه شود، از این رو نمی‌توان به صورت هیجان‌زده درباره مسائل مختلف حوزه مسکن از جمله قیمت مسکن و طرح اقدام ملی صحبت کرد.» حباب قیمت پدیده‌ای است که به واسطه آن، قیمت یک دارایی اعم از مسکن (املاک و مستغلات)، سکه، طلا، ارز و سایر دارایی‌های با ارزش، به قیمتی بسیار بالاتر از ارزش واقعی آن می‌رسد.

برخی از کاشناسان حوزه مسکن معتقدند؛ سالانه ۴ تا ۵ درصد به حاشیه‌نشینی در تهران افزوده می‌شود و نزدیک به نیم قرن است که همواره از حباب مسکن صحبت می‌شود اما هرگز تخلیه نشده است. قیمت مسکن در سال ۱۳۹۹ فراتر از انتظارات تحلیلگران افزایش پیدا کرده است و حتی بر اساس رشد تورم یا نقدینگی و رشد قیمت دلار، باز هم افزایش قیمت‌ها در بازار مسکن فراتر از انتظارها بوده است.

عباس اکبرپور کارشناس بازار مسکن معتقد است؛ سیاست بنگاه‌های املاک و دلالان موجب افزایش قیمت زمین و مسکن و وجود حباب در املاک شده است و این افراد با اعلام قیمت‌های غیر واقعی دلیل اصلی ناتوانی مردم در خرید مسکن شده‌اند.اکبرپور ، عضو هیات‌مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان در واکنش به سخنان محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی در خصوص وجود حباب در قیمت مسکن به «اعتماد» گفت: در همه بازارها از دلار و سکه تا خودرو و... حباب وجود دارد و هیچ کدام از قیمت‌ها در حال حاضر واقعی نیستند. این استاد دانشگاه با اشاره به حجم بالای نقدینگی در بازارها افزود: صاحبان این نقدینگی در این بازارها از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌روند و قیمت‌ها را بالاتر از آنچه باید باشد مطرح می‌کنند تا با سود بیشتر از تورم لجام گسیخته عقب نمانند.اکبرپور با بیان اینکه قیمت واقعی مسکن این رقم‌هایی نیست که اعلام می‌شود، تصریح کرد: متاسفانه شاهد آن هستیم که بنگاه‌های املاک با ترغیب و تشویق صاحبان املاک به صورت تصنعی قیمت‌ها را بالا می‌برند و در زمان فروش تخفیف اندکی می‌دهند و باز هم این تخفیف با قیمت واقعی ملک همچنان فاصله دارد.

اکبرپور ادامه داد: در حالی که در ایران بانک‌ها تنها ۵ تا ۱۰ درصد از منابع خرید یک ملک را به خریدار پرداخت می‌کنند در سایر کشورهای دنیا این میزان معادل ۵ برابر درآمد سالانه یک فرد و با بازپرداخت ۳۰ ساله است .

این استاد دانشگاه با انتقاد از قوانین پرداخت وام برای خرید مسکن در ایران افزود: در ایران فردی که درآمد سالانه‌اش ۱ میلیارد است با فردی که درآمد سالانه‌اش ۲۰ میلیون است هیچ تفاوتی ندارد و ضمانت‌های یکسان از هر دو نفر دریافت می‌کنند و سقف وام هم یکسان است این در حالی است که در هیچ جای دنیا شرایط این‌گونه نیست.

اکبرپور ادامه داد: تا قبل از تحریم‌ها بانک مرکزی از صندوق بین‌المللی پول وام با بهره بسیار پایین دریافت می‌کرد و این منابع را بین بانک‌های عامل در ایران تقسیم می‌کرد و با پرداخت این منابع به عنوان وام به مردم و با بهره بالاتر درآمد خوبی کسب می‌کرد. هر‌چند نقش این منابع مالی درصد قابل توجهی نبود اما بسیار تاثیرگذار بود.

جمهوری‌اسلامی؛ مردم احساس می‌کنند قرار است هیزم آتش نظامیان شوند

جمهوری‌اسلامی در سرمقاله خود به حضور نظامیان در انتخابات 1400 پرداخته و می‌نویسد:پنجمین داوطلب نظامی ریاست جمهوری هم دو روز قبل وارد عرصه تبلیغات انتخاباتی در فضای مجازی شد.علاوه بر اینکه به اصل ورود نظامیان به عرصه رقابت برای تصاحب صندلی دوست‌داشتنی ریاست جمهوری، ایرادهای اساسی وارد است، حالا با تکثر و تعدد داوطلبان تصاحب این صندلی، مشکل بیشتر شده است. این تکثر و تعدد نشان می‌دهد حضرات نظامی هم مثل سیاسیون، وحدت نظر ندارند و قرار است با همدیگر هم رقابت کنند. حالا منتظر نفر ششم هستیم و چه بسا با اعداد دو رقمی هم مواجه شویم.

پدیده عجیبی که این روزها در کشاکش مخالفت و موافقت با ورود نظامیان به عرصه رقابت بر سر تصاحب صندلی ریاست جمهوری مشاهده شده، سخنان بعضی از خود نظامیان در توجیه رئیس‌جمهور شدن نظامیان است. یکی از همین حضرات گفته چطور است که ما نظامی‌ها باید برویم شهید بشویم ولی حق نداریم رئیس‌جمهور شویم؟

ایشان لابد به این نکته توجه نداشته که شهادت مخصوص نظامیان نبوده و نیست. چند برابر نظامیانی که شهید شده‌اند، مردم عادی، چه در جبهه جنگ و چه قبل و بعد از جنگ به شهادت رسیده‌اند و این یک امر اختصاصی برای نظامیان نبوده و نیست. مهم‌تر اینکه از نظامیان صاحب‌نام و پیش‌کسوت انتظار نبود پای امور مقدسی از قبیل شهادت در راه خدا را به عرصه رقابت‌های سیاسی باز کنند و چیزی را که وسیله‌ای برای معامله با خداست را در بازار سیاست به حراج بگذارند. از همین «ارزان‌‌فروشی شهادت» و اصولاً «فروختن شهادت» پیداست که این قماش افراد اگر قدرت سیاسی نصیبشان شود، معامله‌گران قهاری خواهند بود و این خود یکی از دلایل روشن صلاح نبودن ورود نظامیان به رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری است. درست در همین قبیل بزنگاه‌هاست که می‌توان به عمق نگاه آن امام روشن‌ضمیر پی برد که نظامیان را از ورود به سیاست منع فرمود.

عجیب‌تر از سخن این نظامی پیش‌کسوت که شهادت را ابزاری برای امتیازخواهی قرار داد، سخن یک نظامی پیش‌کسوت دیگر است که گفته اگر یک نظامی رئیس‌جمهور شود، در مدت یکسال تمام مشکلات کشور را حل خواهد کرد! مواجهه با چنین پدیده‌های عجیبی هرچند در کشور ما رایج شده، ولی خوشبختانه مردم ایران با رشد سیاسی و فکری بسیار بالائی که دارند این قبیل تبلیغات سیاسی بی‌پشتوانه را نمی‌پذیرند و حتی چنین مبالغه‌هائی را نشانه عدم صداقت و یا لااقل عدم آشنائی گوینده آن با شرایط کشور تلقی می‌کنند. مردم می‌دانند که همین افراد با حمایت‌های همه‌جانبه تبلیغاتی، سیاسی و تدارکاتی خود، رئیس دولت‌های نهم و دهم را بر سر کار آوردند و در دوران آن دو دولت آتشی در این کشور برافروختند که هنوز دود آن به چشم مردم می‌رود و خلاص شدن از لهیب این آتش به سال‌ها تلاش و همت و زحمت نیاز دارد. حالا وقتی همین افراد می‌فرمایند یکساله می‌توانیم تمام مشکلات کشور را حل کنیم، مردم احساس می‌کنند قرار است بار دیگر هیزم چنان آتشی بشوند. آفات ورود نظامیان به رقابت‌های سیاسی مثل روز روشن بود، سخنان این دو نظامی پیش‌کسوت، آن را روشن‌تر کرد؛ آفتاب آمد دلیل آفتاب.

JomhouriEslami

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید