نشانه‌های رکود فراگیر، تورم فزاینده و تشدید فقر در اقتصاد ایران

آیا راهی جز «تسلیم» یا «جنگ» وجود دارد؟ | سرنوشت بلندمدت کشور در گرو یافتن «راه سوم»

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۷۵۴۰۶۳
اقتصادنیوز: اقتصاد ایران اکنون در مسیری قرار گرفته که نشانه‌های رکود فراگیر، تورم فزاینده و تشدید فقر در آن آشکار است. اگر روند موجود ادامه یابد، سال ۱۴۰۵ ممکن است به نقطه تلاقی و بروز هم‌زمان بحران‌های انباشته تبدیل شود.
آیا راهی جز «تسلیم» یا «جنگ» وجود دارد؟ | سرنوشت بلندمدت کشور در گرو یافتن «راه سوم»

به گزارش اقتصادنیوز، هفته‌نامه تجارت‌فردا بیش از یک دهه است که در دو مقطع مهم سال، ویژه‌نامه‌های تحلیلی منتشر می‌کند: نخست در پایان شش‌ماهه اول سال و سپس در پایان شش‌ماهه دوم. امسال نیز ویژه‌نامه تحلیل عملکرد شش ماه (هفت ماه) نخست اقتصاد ایران در روزهای پایانی ماه آبان منتشر می‌شود.

این ویژه‌نامه مفصل که در ۳۲۰ صفحه تهیه شده و روز چهارشنبه ۲۸ آبان همراه با روزنامه دنیای‌اقتصاد توزیع می‌شود، به‌طور مشخص بر تحلیل عملکرد متغیرهای اصلی اقتصاد ایران در نیمه نخست سال تمرکز دارد و همچنین آینده اقتصاد را در قالب چند سناریو ترسیم می‌کند.

نسخه کامل این ویژه‌نامه تحلیلی را می‌توانید در تجارت‌فردا مطالعه کنید؛ میزگردهای تخصصی آن از طریق اکوایران قابل مشاهده است و گزارش‌ها و تحلیل‌های برگزیده آن نیز در دنیای‌اقتصاد و اقتصادنیوز منتشر می‌شود.

در همین رابطه محمد طاهری، سردبیر هفته نامه تجارت فردا در یادداشتی نوشت؛

در نشست‌های هم‌اندیشی اقتصاد ایران که طی دو سال گذشته به ابتکار گروه رسانه‌ای «دنیای‌اقتصاد» برگزار شد، هدف آن بود که برای عبور از ناترازی‌های گسترده اقتصاد کشور راه‌هایی پیشنهاد شود. در مقطعی که نشست‌ها را آغاز کردیم، چنین تصور می‌شد که دولت چهاردهم به مثابه نوزادی زودرس، بدون برنامه و راهبرد مشخص است و لازم است اقتصاددانان برای ترسیم درست مسیر اصلاحات اقتصادی، نقش فعال‌تری ایفا کنند. اما در همان مراحل اولیه تشکیل، این دولت با سلسله‌ای از رویدادهای خارجی مواجه شد که ابعاد بحران‌ها را چند برابر کرد.

وقوع جنگی کوتاه اما سنگین و پرهزینه میان ایران و اسرائیل، فضای انتظارات و تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی را دگرگون کرد. هم‌زمان، فعال شدن مکانیسم ماشه، که پیش‌تر غیرمحتمل دانسته می‌شد، بر عدم‌قطعیت‌ها افزود و به‌نوعی مسیر سیاست خارجی کشور را وارد مرحله‌ای تازه کرد. ترکیب این دو رویداد، کشور را در وضعیتی قرار داد که می‌توان آن را «بحران چندبعدی» نامید؛ وضعیتی که در آن خطوط تفکیک میان بحران سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مخدوش شده است.

در نتیجه، اقتصاد ایران اکنون در مسیری قرار گرفته که نشانه‌های رکود فراگیر، تورم فزاینده و تشدید فقر در آن آشکار است. اگر روند موجود ادامه یابد، سال ۱۴۰۵ ممکن است به نقطه تلاقی و بروز هم‌زمان بحران‌های انباشته تبدیل شود.

در چنین فضایی «ویژه‌نامه بررسی عملکرد اقتصاد ایران» محصول مشترک گروه رسانه‌ای دنیای‌اقتصاد به زودی منتشر می‌شود. هدف این ویژه‌نامه صرفاً تکرار واقعیت‌های تلخ درباره وضعیت این روزهای کشور نیست. ما تلاش کرده‌ایم در برابر این شرایط دشوار، ایده «راه سوم» را مطرح کنیم؛ راهی که بتواند بر خلاف دوگانه رایج «جنگ یا تسلیم»، مسیر واقع‌بینانه و قابل دفاعی برای خروج از بحران ارائه دهد. اما منظور از راه سوم چیست؟

مسعود نیلی در نخستین نشست‌های هم‌اندیشی اقتصاد ایران، سه مسئله بنیادین را در قالب یک مثلث معرفی کرد: ناترازی‌های اقتصادی، تنش‌های بین‌المللی و چالش‌های فرهنگی–اجتماعی.

به‌گفته او، این سه موضوع حاصل غربال هزاران مسئله ریز و درشت کشورند و ریشه بسیاری از بحران‌های امروز در همین سه محور قابل‌ردیابی است. نیلی بر اساس معیارهایی چون موجودیت سرزمینی و پایداری اجتماعی نتیجه گرفت که مهم‌ترین مسئله کشور، حل ناترازی‌هاست اما در عین حال تأکید کرد که فوری‌ترین مسئله، بحران‌های اجتماعی و فرهنگی است، زیرا سرمایه اجتماعی، پیش‌نیاز حل مسائل دیگر است. به‌همین دلیل او چرخه‌ای را پیشنهاد کرد که باید از بازسازی اجتماعی آغاز، سپس به اصلاح روابط خارجی منتهی شود و در نهایت به حل ناترازی‌ها برسد.

اما شرایط امروز با تابستان ۱۴۰۳ تفاوت اساسی دارد. تنش‌های بین‌المللی اکنون به وضعیت «نه جنگ، نه صلح» رسیده و ناترازی‌ها نیز به سطحی رسیده‌اند که فراتر از بحران‌های معمول، زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده‌اند.

در چنین وضعیتی چهار مسیر پیش‌رو قابل تصور است:

 ۱) اصلاحات اقتصادی بدون حل تنش‌های بیرونی

 ۲) اولویت دادن به حل تنش‌های بیرونی و سپس پرداختن به اصلاحات

 ۳) کنار گذاشتن هر دو مسئله و تمرکز بر موضوعات دیگر

 ۴) تلاش برای حل هم‌زمان هر دو بحران.

چنان‌که اقتصاددانان توضیح داده‌اند؛ در شرایط تنش حاد یا وضعیت آماده‌باش، امکان اصلاحات اقتصادی وجود ندارد، چون برنامه‌ریزی پایدار ممکن نیست. از سوی دیگر، نمی‌توان در برابر فشارهایی که زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده، بی‌تفاوت ماند. بنابراین منطق حکم می‌کند ابتدا مسئله بیرونی حل شود. اما این پرسش باقی می‌ماند که این مسئله چگونه و در چه چارچوبی قابل حل است؟

آیا ادامه تخاصم و راهبرد موسوم به «موازنه منفی» می‌تواند به حل مسئله بینجامد؟ به عقیده اقتصاددانان، پاسخ روشن است: در شرایطی که طرفین دست به ماشه هستند، مذاکره، اشتراک منافع و تفاهم امکان‌پذیر نیست و احتمالا تنها گزینه پیش‌رو، پیروزی یک طرف و شکست کامل طرف دیگر است؛ وضعیتی که نه واقع‌بینانه است و نه مورد پذیرش جامعه ایرانی.

به‌این‌ترتیب دوباره به تناقض اولیه بازمی‌گردیم: در وضعیت تنش یا جنگ نمی‌توان اصلاح اقتصادی را پیش برد و بدون اصلاحات اقتصادی هم نمی‌توان مسیر فعلی را ادامه داد. بنابراین، سرنوشت بلندمدت کشور به یافتن «راه سوم» وابسته است؛ راهی که بتواند بدون ورود به جنگ و بدون تسلیم، امکان خروج از بن‌بست را فراهم کند. این موضوعی است که در شماره 615 تجارت فردا و ویژه‌نامه بررسی عملکرد اقتصاد ایران به بحث گذاشته‌ایم. آیا قدم گذاشتن به «راه سوم» امکان‌پذیر است؟ 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید