برجام به یک تار مو بند است

برگ‌های برنده ایران و آمریکا در قمار هسته‌ای وین

کدخبر: ۴۵۵۵۰۲
هم ایران و هم آمریکا برای گرفتن امتیاز از طرف مقابل در مذاکرات هسته‌ای پیش رو «کارت‌هایی» دارند که باید بازی کنند. اما برجام به یک تار مو بند است و هر دو طرف باید انعطاف‌پذیر، واقع بین و آماده امتیاز دادن باشند. در غیر این صورت، احیای برجام دیگر امکان‌پذیر نخواهد بود.
برگ‌های برنده ایران و آمریکا در قمار هسته‌ای وین

به گزارش اقتصادنیوز، محمد سهیمی استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس آنجلس در مطلبی برای ریسپانسیبل استیت‌کرفت (پایگاه تحلیلی اندیشکده «مؤسسه کوئنسی برای حکمرانی مسئولانه») با عنوان «مذاکرات درحالیکه برجام به تار مویی بند است، از سر گرفته می‌شود» نخست این پرسش را مطرح کرده است که «آیا واشنگتن وقتیکه فرصت معاملعه با دولت میانه‌رو ایران را داشت، دست خود را بیش از حد بازی کرد؟».

وی در این مقاله آورده است: انتظار می‌رود مذاکرات ایران و 1+5 برای احیای توافقی جهت محدودسازی برنامه هسته‌ای ایران در ازای رفع تحریم‌ها در 29 نوامبر از سر گرفته شود.

سال گذشته، پرزیدنت بایدن در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری خود چندین بار گفت که دولت او به سرعت به برجام می پیوندد، اما بیش از یک سال پس از انتخاب او، این وعده هنوز محقق نشده است. این بیشتر به دلیل امتناع ایالات متحده از لغو همه تحریم‌هایی است که دولت ترامپ علیه ایران اعمال کرده بود، اگرچه پویایی سیاسی داخلی ایران و اختلاف‌های میان دولت میانه‌رو رئیس‌جمهور سابق حسن روحانی، و تندروها نیز در این بین نقش داشته است.

کارت‌های بازی ایران و آمریکا

هم ایران و هم آمریکا برای گرفتن امتیاز از طرف مقابل در مذاکرات آتی «کارت‌هایی» دارند که باید بازی کنند.

به ادعای نویسنده برای دولت بایدن مهمترین کارت تنگنای اقتصاد ایران است که از تحریم های سخت آمریکا دچار آسیب شده و سوء مدیریت اقتصادی که خزانه ملی را خالی کرده و دولتی که با کسری بودجه ده ها میلیارد دلاری مواجه است.

آمارهای خود دولت حاکی از آن است که بالغ بر 30 میلیون ایرانی از 85 میلیون جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند. تورم سالانه حدود 60 درصد است و ریال، واحد پول رسمی ایران، همچنان ارزش خود را در برابر ارزهای اصلی خارجی از دست می دهد. بنابراین، ایران نیاز ضروری به رهایی از تحریم های ایالات متحده دارد و دولت بایدن از این موضوع کاملا آگاه است.

در مقابل، ایران علیرغم وضعیت دشوار اقتصادی، کارت‌های سیاسی خود را دارد. از سال 2019، یک سال پس از خروج ترامپ از برجام، زمانی که ایران به «صبر راهبردی» خود پایان داد و طبق ماده 35 برجام شروع به فاصله گرفتن از برخی تعهدات هسته‌ای خود کرد، پیشرفت‌های چشمگیری در سه زمینه کلیدی  برنامه غنی سازی اورانیوم خود داشته است.

بر اساس آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران در حال نصب و استفاده از تعداد کمی سانتریفیوژهای پیشرفته است که طبق برجام مجاز به استفاده از آنها نیست (همچنین گزارش اخیر وال‌استریت‌ژورنال حاکی از تولید تعداد قابل توجهی قطعات مربو به سانتریفیوژهای پیشرفته در تسا، کارگاه تولید سانتریفیوژ واقع در کرج است).

هسته‌ای

ایران همچنین 210 کیلوگرم اورانیوم با غنای‌ 19.75 درصد - که سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران است که سالانه برای حدود یک میلیون بیمار ایزوتوپ‌های پزشکی تولید می‌کند - و 25 کیلوگرم با غنای 60 درصد تولید کرده است. هر دو در سطح غنی‌سازی به مراتب بالاتر از میانگین 3.65 درصدی هستند که ذیل برجام مجاز است.

ایران همچنین 200 گرم فلز اورانیوم (UM) از اورانیوم غنی شده در سطح 19.75 درصد تولید کرده است به لحاظ تئوری اگر UM از اورانیوم غنی شده 90 درصدی تولید شود، می توان از آن در ساخت هسته یک سلاح هسته ای استفاده کرد.

اما، اگر غنای اورانیوم به کار رفته در تولید فلز اورانیومی، پایین‌تر باشد (همانند ۲۰۰ گرم UM با غنای ۱۹.۷۵ درصدی که ایران تولید کرده است)، پس از تولید شدن به UM، تبدیل مجدد آن به اورانیوم غنی‌شده معمولی در راستای افزایش غنای آن به سطوح بالاتر، اگر نگوییم  برای ایران غیرممکن است، قطعاً بسیار دشوار خواهد بود.

همه این دستاوردها قابل برگشت هستند. سانتریفیوژهای پیشرفته را می توان برداشت و انبار کرد. اورانیوم با سطوح غنی‌سازی بالاتر می‌تواند توسط آژانس ذخیره و محافظت شود، و هر مقدار UM تولید شده با غنای کمتر از ۹۰ درصد از قضا گام مفیدی برای عدم اشاعه هسته‌ای است.

هسته‌ای

با این حال، ایران تجربه، دانش و بینش مهمی در مورد عناصر سه حوزه کایدی  به دست می آورد و از این رو ماهیت بومی برنامه هسته ای خود را تقویت می کند. و این پیشرفت‌ها با ایجاد اهرم فشار بر دولت بایدن و متحدان اروپایی‌اش، کارت‌های در دست ایران برای مذاکرات آتی تقویت می‌کنند.

محافظه‌کاران ایران

به ادعای نویسنده، اگرچه همه محافظه‌کاران ایران به ایالات متحده بی‌اعتماد هستند، اما آن‌ها یکپارچه نیستند. افراطی ترین (و به نوعی کوچکترین) طیف آنها، از خروج از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و پایان دادن به همکاری با آژانس دفاع می کنند.

هسته‌ای

همچنین فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در دولت احمدی نژاد، که در حال حاضر نماینده مجلس شورای اسلامی است نیز در این طیف است. او در سال 2011 از یک سوء قصد برنامه‌ریزی شده توسط اسرائیل گریخت.

پس از ترور [شهید] محسن فخری زاده که 20 سال پیشگام برنامه هسته ای ایران بود توسط اسرائیل، عباسی دوانی خواستار قطع هرگونه همکاری با آژانس شد.

هسته‌ای

استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مدعی است که این جناح بر این باور است که یک جمهوری خواه ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024 پیروز شود و یک بار دیگر آمریکا را از برجام خارج کند، حتی اگر ایران با دولت بایدن به توافق برسد. بنابراین این طیف به این نتیجه رسیده است که بازگشت به برجام فایده ای ندارد.

تهران همچنین برای نجات اقتصادخود روی چین و توافق راهبردی که در ماه مه سال گذشته با ایران امضا کرد، و همچنین پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر، اتحادیه‌ای که چین و روسیه هر دو عضو آن هستند، حساب می‌کند.

پیام و پیامدهای پیوند تهران و شانگهای

نویسنده در ادامه مدعی شده است: مذاکره‌کننده ارشد جدید هسته‌ای ایران، علی باقری کنی، معاون وزیر خارجه ایران و از چهره‌های مخالف برجام بوده است. او فرزند خانواده‌ای است که متعلق به پایگاه سنتی است.

باقری متولد 1346 فرزند آیت الله محمد باقر باقری کنی است وی فارغ‌التحصیل دانشگاه امام صادق تهران است که عموی مرحومش، آیت الله محمدرضا مهدوی کنی بنیانگذار آن است و فارغ التحصیلانی که از نظر ایدئولوژیک به حاکمیت وفادار هستند را پرورش می‌دهد. 10 نفر از فارغ التحصیلان آن در حال حاضر به عنوان مقامات ارشد در دولت رئیسی خدمت می کنند. 

باقری کنی

باقری از منتقدان تند برجام بوده و معتقد است که ایران امتیاز بسیاری تسلیم کرده و اندک دریافت نموده است. پس از امضای برجام در ژوئیه 2015، باقری انتقادات تند خود را به این توافق آغاز کرد و خروج دولت ترامپ از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها تنها عزم او و جناح همسو را تقویت کرد.

عملگرایان و میانه‌روهای ایران معتقد بودند که رسیدن به توافق با ایالات متحده امری ضروری است. آنها از این بیم دارند که اگر تحریم ها لغو نشود، اقتصاد بیشتر وخیم شود و مردم به ویژه طبقه پایین جامعه را به اعتراضاتی مانند آنچه در نوامبر 2019 بر سر افزایش ناگهانی قیمت بنزین رخ داد، تحریک کند. اما این جناح همچنین نگران بود که اگر ایران امتیازات زیادی بدهد، پایگاه اجتماعی حمایت از آن‌ها که قبلاً به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود، توسط تندروها بیشتر تضعیف شود. بهرحال آن‌ها رفته‌اند و اکنون غرب با جناح دیگری مواجه است.

موضع سختگیرانه‌تر، کار سخت‌تر

خبرگزاری دولتی تحت کنترل دولت ایران در 14 نوامبر گزارش داد که در مذاکرات آتی باقری از واشنگتن خواهد خواست که تمامی تحریم های اعمال شده علیه ایران را لغو کند، خسارتی را که تحریم های ترامپ علیه ایران وارد کرده است، بپردازد و تضمین کند که هیچ دولت آینده آمریکا اعمال نخواهد شد.

باقری همچنین اعلام خواهد کرد که ایران از مذاکره بر سر برنامه موشکی و سیاست خاورمیانه ای خود امتناع می ورزد و قبل از بازگشت ایران به تعهدات خود، باید بتواند نفت صادر کند و درآمد حاصل از آن را دریافت کند.

باقری کنی

اگرچه ممکن است این موضع گیری باشد، اما واقعیت این است که دولت بایدن در بهار گذشته شانس خود را برای دستیابی به توافق با دولت روحانی از دست داد و حالا با جناحی سر و کار دارد که با نگاه سفت و سخت و ایدئولوژیک خود، کار رسیدن به توافق بسیار سخت‌تر خواهند بود.

برجام به تار مویی بند است

برجام به یک تار مو بند است و هر دو طرف باید انعطاف پذیر، واقع بین و آماده امتیاز دادن باشند. در غیر این صورت، احیای برجام دیگر امکان پذیر نخواهد بود.

هسته‌ای

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید