گاردین: اسرائیل تهدید امنیتی اول منطقه است، نه ایران/ بازنگری اعراب در اتحاد امنیتی با آمریکا

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۴۲۰۴۴
اقتصادنیوز: هدف قرار دادن پایتخت قطر، شریک امنیتی آمریکا و محل مذاکرات اسرائیل و حماس به ابتکار واشنگتن، صرفاً یک ترور هدفمند دیگر نیست بلکه نشانه تغییری بنیادی است.
گاردین: اسرائیل تهدید امنیتی اول منطقه است، نه ایران/ بازنگری اعراب در اتحاد امنیتی با آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، حمله رژیم اسرائیل به قطر به اسم تلاش هدفمند برای از بین بردن سران حماس همزمان که با واکنش‌های فوری و صدور قطعنامه و بیانیه‌های شدید اللحن بین المللی روبه‌رو شده است اما در نگاهی تحلیلی، خبر از به صدا درآمدن زنگ خطر در منطقه غرب آسیا نسبت به برنامه ها و اهداف توسعه طلبانه رژیم اسرائیل دارد.

در چند روز گذشته از حمله‌ای که به گزارش رسانه‌ها، نخست وزیر رژیم اسرائیل آن را پنجره‌ای کوتاه برای پیشبرد عملیات علیه حماس خوانده، رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بسیاری درباره معنای این حمله برای معادله های جاری در منطقه و البته اتحاد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با ایالات متحده نوشته اند.

گاردین در تازه‌ترین این نوشتارها در این باره به تبدیل شدن اسرائیل به تهدید امنیتی اول منطقه اشاره کرده و می‌نویسد: ترور مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه توسط اسرائیل، خط قرمزی را رد کرد که حتی نزدیک‌ترین شرکای عرب آن هم نمی‌توانند نادیده بگیرند. اسرائیل مدت‌ها حملات پیش‌دستانه و فرامرزی خود را برای تامین امنیتش توجیه کرده است. طی دو سال گذشته، در واکنش به حملات ۷ اکتبر حماس، به شش کشور منطقه حمله کرده تا هرگونه تهدید علیه امنیت خود را از میان بردارد. اما هدف قرار دادن پایتخت قطر، یک پادشاهی ثروتمند در حاشیه خلیج‌فارس، شریک امنیتی و متحد غیرناتوی آمریکا و محل مذاکرات حساس بین اسرائیل و حماس به ابتکار واشنگتن، صرفاً یک ترور هدفمند دیگر نیست. این اتفاق نشانه تغییری بنیادی است: جایی که کشورهای عربی دیگر ایران را عامل اصلی بی‌ثباتی منطقه نمی‌دانند و نام اسرائیل را در این خصوص به زبان می‌آورند.

این نخستین بار نیست که اسرائیل همزمان با جریان داشتن مذاکرات و تلاش‌های دیپلماتیک دست به حمله می‌زند. در طول این دو سال، ترورهای برجسته و حملات متعددی در لبنان علیه حزب‌الله، در سوریه علیه دولت تازه‌تشکیل‌شده «احمد الشرع»، در یمن علیه حوثی‌ها و علیه ایران طی جنگ ۱۲ روزه ژوئن زمانی که تهران مشغول مذاکره با واشنگتن بود، صورت گرفت.

این حملات اغلب به‌گونه‌ای زمان‌بندی شدند تا مذاکرات را به شکست بکشانند یا نشان دهند که اسرائیل حاضر نیست دیپلماسی را از اجبار و زور جدا کند. حمله به دوحه هم در همین الگو قابل تعریف است، اما همزمان پیامدهای بلندمدتی خواهد داشت.

موشک‌ها در محله‌ای آرام در دوحه فرود آمدند، درست در نزدیکی قصری که اخیراً دونالد ترامپ در جریان سفر ماه مه خود به منطقه از آن بازدید کرده بود؛ سفری که شامل دیدار از یک پایگاه نظامی آمریکا در قطر نیز می‌شد. برای حاکمان خلیج فارس، این حمله فرض دیرینه آن‌ها را به چالش کشید: این تصور که روابط با آمریکا و وجود پایگاه‌های نظامی‌اش آن‌ها را از حملات مصون نگه می‌دارد.

اسرائیل مدت‌هاست نسبت به قطر کینه دارد. بر اساس توافقی که با تایید آمریکا و اسرائیل انجام شد، دوحه سال‌ها پول نقد به غزه می‌فرستاد تا منطقه را باثبات کند. اما پس از ۷ اکتبر، مقام‌های اسرائیلی این کمک‌ها را بازتعریف کردند و آن را به معنای تقویت حماس و حملات علیه اسرائیل دانستند.با انتشار اسنادی که نشان می‌داد نزدیکان نتانیاهو ظاهرا از قطر پول دریافت کرده‌اند تا به نفع آن لابی کند، خشم اسرائیل از دوحه آشکارتر شد.

با این حال، این نگاه مورد تایید واشنگتن نیست. قطر میزبان پایگاه هوایی العُدید است که یکی از ارکان اصلی قدرت‌نمایی آمریکا در منطقه محسوب می‌شود. از همین پایگاه بود که نیروهای آمریکایی عملیات خود در افغانستان، عراق و سوریه را مدیریت کردند. جو بایدن در سال ۲۰۲۲ حتی قطر را «متحد بزرگ غیرناتویی» آمریکا نامید. دوحه همچنین در جنگ ایران و اسرائیل در ژوئن، هدف حملات موشکی ایران قرار گرفت، آن‌هم در واکنش به حملات علیه تاسیسات هسته‌ای ایران.

آنچه چند روز پیش رخ داد دومین حمله ظرف چند ماه بود و این بار توسط یکی از نزدیک‌ترین متحدان آمریکا که پرسش‌هایی درباره کارآمدی حمایت واشنگتن ایجاد می‌کند. نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می‌کند که دهه‌هاست که کشورهای خلیج فارس امنیت منطقه‌ای را از دریچه ایران تعریف کرده‌اند؛ با نگرانی از برنامه هسته‌ای آن، حمایت ایران از گروه‌های متعلق به «محور مقاومت» و توانایی‌ این گروه ها در حمله فرامرزی همانند حملات پهپادی و موشکی به تأسیسات آرامکو در سال ۲۰۱۹. اما امروز، کارزار بی‌مهار اسرائیل در غزه، عملیات فزاینده در کرانه باختری و تداوم حملات در لبنان، سوریه و قطر، گفت‌وگوها را دگرگون کرده است.

نویسنده در ادامه با تکرار این ادعای بی‌پایه که «رفتارهای ایران در منطقه در شعله‌ور کردن برخی درگیری‌ها موثر بوده» می‌نویسد که با این وجود، کشورهای عربی اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که اسرائیل بزرگ‌ترین تهدید برای ثبات منطقه است. در حالی که اقدامات ایران بیش از حد آشنا و قابل پیش‌بینی شده و شاید قدرت‌نمایی آن هم بیش از اندازه برآورد شده باشد در مقابل، اقدامات اسرائیل جسورانه‌تر شده و هنجارهایی را زیر پا گذاشته که رهبران عرب تصور می‌کردند همچنان حاکم بر منطقه است.

انفعال آمریکا این برداشت را تقویت کرده است. هم دولت بایدن و هم دولت ترامپ از مهار حملات نظامی اسرائیل خودداری کرده‌اند. حمله به قطر حاکمان خلیج فارس را وادار می‌کند با این واقعیت روبه‌رو شوند که واشنگتن یا نمی‌خواهد یا نمی‌تواند نزدیک‌ترین متحد خود را مهار کند.

کشورهای خلیج فارس مدت‌هاست بیم آن دارند که تمرکز راهبردی آمریکا به سمت آسیا منحرف شود. آن‌ها هنوز به‌خوبی به یاد دارند که چگونه سامانه‌های دفاعی آمریکا نتوانستند مانع حمله به عربستان در ۲۰۱۹ شوند، و امروز هم شاهد ناتوانی واشنگتن در مهار اسرائیل هستند.

نتیجه این وضعیت، فرسایش حس تضمین‌های امنیتی است. توافق‌های ابراهیم و طرح‌های عادی‌سازی روابط قرار بود امنیت منطقه را مدیریت کنند اما امروز، تا زمانی که وضعیت غزه ادامه دارد، چنین طرح‌هایی دیگر عملی نیست.

در واکنش، رهبران خلیج فارس احتمالاً همکاری‌های خود را با یکدیگر عمیق‌تر می‌کنند، تلاش برای تنوع‌بخشی به شراکت‌های خارجی و امنیتی خود را سرعت می‌بخشند، روابط اقتصادی قوی با چین را حفظ می‌کنند، همکاری‌های دفاعی با ترکیه را گسترش می‌دهند و چشم‌انداز نامطمئن عادی‌سازی با اسرائیل را دوباره ارزیابی می‌کنند.

برای کشورهایی که مدت‌ها کوشیده‌اند روابط با اسرائیل و آمریکا را در برابر افکار عمومی داخلی و حساسیت‌های منطقه‌ای متوازن کنند، این حمله کار را به‌مراتب دشوارتر کرده است.

در همین حال، حاکمان خلیج فارس با جدیت بیشتری به دنبال دستیابی به خودمختاری راهبردی هستند و عزم آن‌ها برای کاستن از ریسک وابستگی به آمریکا افزایش یافته است. حمله به دوحه شاید در نهایت به نقطه عطفی تاریخی بدل شود؛ لحظه‌ای برای تثبیت این احساس که نظم سنتی منطقه‌ای در حال فروپاشی است و حاکمیت شرکای عربی امریکا بیش از حد بارها به نام امنیت قربانی شده است.

امروز دیگر پرسش این نیست که آیا کشورهای منطقه به این اقدام‌ها واکنش نشان خواهند داد یا خیر؟ بلکه سوال این است که این واکنش چگونه خواهد بود؟

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید