سه راه حل برای عبور از شرایط کنونی از زبان سینا عضدی/ چرا اروپا از تهران عصبانی است؟

به گزارش اقتصادنیوز، سینا عضدی، استاد دانشگاه جورج واشنگتن، در بخشی از گفت و گوی خود با اقتصادنیوز به بیان نکاتی درباره فعال شدن مکانیسم ماشه، تاثیر جنگ اوکراین بر رابطه ایران و اروپا و ... پرداخته است.
اقتصادنیوز: حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با «اقتصادنیوز» از ضرورت تغییر راهبردهای ایران در مواجه با دنیا گفت و به تشریح ایده اش درباره «مدل چینی» رابطه با آمریکا پرداخت.
بخشی از این گفت و گو را در ادامه می خوانید؛
* با تصمیم شورای امنیت، مکانیسم ماشه یک گام دیگر به فعال شدن نزدیک شد. این موضوع را چقدر تهدید میدانید؟ آیا مکانیسم ماشه صرفاً یک اهرم فشار اروپاست یا نشانهای از یک بحران عمیقتر است که احتمال بازگشت به شرایط عادی را کاهش میدهد؟ فکر می کنید با اضافه شدن این مانع مساله ایران چقدر قابل حل است و چگونه؟
مکانیسم ماشه تهدید بزرگی است. این موضوع نه فقط یک اهرم فشار است، بلکه میتواند باعث شکلگیری بحرانهای عمیقتری از جمله افزایش انزوای بینالمللی ایران شود.
به نظر من این مکانیسم بیشتر از جنبه اقتصادی، اثر سیاسی و روانی خواهد داشت تا تأثیر مستقیم تحریمهای اقتصادی. چرا که اقتصاد ایران در هر صورت تحت تحریم است و مراودات خارجی با کشورهای اروپایی، آمریکا و اکثر کشورها به دلیل تحریمهای فرامرزی آمریکا محدود شده است.
با این حال، مکانیسم ماشه به این تحریمها جنبه قانونی و بینالمللی میبخشد. بهعنوان مثال، با قطعنامه ۱۹۲۹ کشتیهایی که به سمت ایران میآیند، موظف خواهند بود اجازه بازرسی بدهند و این اجازه به دیگر کشورها داده میشود. این مسئله احتمال خطای محاسباتی و درگیری را بیشتر میکند. بنابراین اثر اصلی آن، فشار سیاسی و منزوی کردن بیشتر ایران در عرصه دیپلماتیک است.
اروپا به خاطر حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین از تهران عصبانی است
*چقدر جنگ اوکراین بهانهای برای تیرهشدن رابطه با ایران شد؟
بله من هم با این گزاره موافقم که جنگ اوکراین روابط ایران و اروپا را خراب کرده است؛ بیشتر هم به این دلیل که حمایت ایران از روسیه در جنگی که در خاک اروپا جریان دارد، برای اروپاییها بهشدت غیرقابلقبول بوده است. یعنی از نگاه آنها، حمایت ایران از روسیه عملاً به کشتهشدن اروپاییها در خاک اروپا منجر شده است. این همان چیزی است که دیپلماتهای غربی به آن اعتقاد دارند و بدون هیچ ملاحظهای هم آن را آشکارا بیان میکنند.
البته من این را قبول ندارم که این روابط دیگر «مثل قبل نخواهد شد». همانطور که روابط روسیه و اروپا تغییر کرده، روابط بین کشورها همواره متغیر است و نمیتوان گفت چون اکنون روابط خراب است، در آینده هم حتماً خراب خواهد ماند. اما مسلماً لازمه بهبود روابط این است که سیاست ایران در قبال اروپا تغییر کند.
دو موضوع اساسی در روابط ایران و اروپا وجود دارد: نخست همین مسئله جنگ اوکراین که شما اشاره کردید، و دوم موضوع شهروندان اروپایی است که در ایران بازداشت شدهاند. به نظر من این دو موضوع تأثیر منفی شدیدی بر روابط ایران و اروپا گذاشتهاند. پس از جنگ ۱۲روزه هم به نظرم رویکرد تهران تغییر کرده و شرایط امروز درست برعکس دوره اول ترامپ است، زمانی که روابط ایران و اروپا بسیار نزدیکتر از امروز بود.
من فکر نمیکنم جنگ اوکراین صرفاً «بهانهای» برای تیرگی روابط بوده باشد. برداشت من این است که اروپاییها واقعاً به خاطر حمایت ایران از روسیه عصبانی و ناراحت بودند، نه اینکه فقط بهانهای برای ابراز نارضایتی پیدا کرده باشند.
برای اروپا بازار آمریکا مطمئنتر و بزرگتر است تا ایران
* با این اوصاف، ایران فعلا نمیتواند از ظرفیت اروپا استفاده کند؟
تا زمانی که تحریمهای آمریکا برقرار باشند، کشورهای اروپایی حتی اگر موضوعاتی مانند بحران اوکراین مطرح نباشد، تمایلی به تعامل اقتصادی با ایران نخواهند داشت. دلیل اصلی آن ترس از جریمههای سنگین وزارت خزانهداری آمریکا است.
وقتی حجم تجارت شرکتهای اروپایی با ایران را با حجم تجارت آنها با آمریکا مقایسه کنیم، تفاوت بسیار چشمگیر است. بنابراین، شرکتی که به هزینهها و منافع خود فکر میکند، ترجیح میدهد فعالیت اقتصادی خود را در آمریکا ادامه دهد تا در ایران؛ چرا که اگر مجبور به انتخاب باشد، طبیعتاً بازار بزرگتر و مطمئنتر را برمیگزیند.
سه راه حل برای عبور از شرایط کنونی
* از وضعیت کنونی چگونه میتوان عبور کرد؟
برای عبور از شرایط کنونی، فکر میکنم سه راهحل وجود دارد: اول، مذاکرات مستقیم با آمریکا است. در این مذاکرات باید به شخصیت دونالد ترامپ توجه ویژه داشت؛ او یک رئیسجمهور عادی نیست. کسانی هم که اطراف او هستند، دیپلماتهای معمولی نیستند، بلکه افرادیاند که شدیداً به شخص ترامپ وابستگی و وفاداری دارند و این ویژگی باید در روند مذاکره مدنظر قرار گیرد.
دوم، به نظر من برخی شعارهایی که در تهران داده میشود، صرفاً به ایران ضرر زده است. برای مثال، ماجرای نفی هولوکاست که فقط به ایران آسیب رساند و باعث شد ایران بهعنوان کشوری ضدیهود معرفی شود. در حالیکه، اگر به دیپلماسی عمومی هم برگردیم، باید روی این مسئله تأکید شود که یهودیان هزاران سال در ایران زندگی کردهاند و ایران خانه آنها بوده است؛ حتی پیش از آنکه بسیاری از کشورها داعیه حمایت از یهودیان را داشته باشند. این نکته به نظر من بسیار مهم است.
سوم، مسئله شهروندان اروپایی است که در ایران بازداشت هستند. این موضوع هم تأثیر جدی بر روابط ایران با اروپا گذاشته است.
به نظر من ترکیب این سه عامل، میتواند کمک کند تا از شرایطی که اکنون در آن قرار داریم خارج شویم. چرا که شرایط منطقهای و ژئوپلیتیک ایران اصلاً مناسب نیست و متأسفانه برداشت من از روند موجود، چندان مثبت نیست.
ارسال نظر