غیبت ایران در شرم الشیخ و شکل گیری دوگانگی نمادین در کشور | مسئولان دیپلماسی: نمی رویم که تحقیر نشویم | افکار عمومی: ایران به حاشیه رفته است

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت:
در روزهای اخیر، ایران در مرکز یک بازی رسانهای پیچیده قرار گرفته است؛ دعوت به اجلاس شرمالشیخ از سوی مصر و سپس تکذیب آن توسط منابع غربی. در ظاهر، مسئله فقط یک «دعوت» و «رد دعوت» است، اما در عمق، جامعه ایرانی را با پرسشی بنیادی مواجه کرده است: جایگاه واقعی ایران در نظم جدید خاورمیانه کجاست؟
در فضای عمومی، دو روایت شکل گرفته است؛ یکی میگوید «ایران اشتباه کرد، چون با رد دعوت، از ایفای نقش در نظم نوین خاورمیانه بازماند» و دیگری معتقد است «ایران هوشمندانه عمل کرده و با تکیه بر استقلال و عزت ملی، خود را از صحنههای نمایشی قدرتها کنار کشیده است».
اما واقعیت پیچیدهتر از این دو قطب سادهسازیشده است. ما در دورهای زندگی میکنیم که دیپلماسی، نهفقط در وزارت خارجه، بلکه در ذهن مردم نیز معنا مییابد؛ یعنی هر تصمیم سیاست خارجی بلافاصله در شبکههای اجتماعی، در گفتوگوهای روزمره و در احساس جمعی «اعتبار ملی» بازتاب پیدا میکند.
اکنون جامعه ایرانی در نوعی دوگانگی نمادین قرار دارد؛ از یک سو احساس میکند در صحنه جهانی به حاشیه رانده شده و از سوی دیگر، حاکمیت با تأکید بر استقلال، تلاش دارد نوعی «اقتدار درونزا» را بازسازی کند. این تضاد میان میل به حضور جهانی و نیاز به انسجام داخلی، چهره امروز سیاست ایران را ساخته است. رد دعوت (یا تکذیب آن) اگرچه در ظاهر یک تصمیم سیاسی است، اما در بطن جامعه به نشانهای از سردرگمی جایگاه ایران در جهان تبدیل شده است؛ مردمی که میان غرور ملی و حس حذفشدگی، میان مقاومت و مشارکت در رفتوآمد هستند. به نظر میرسد ایران پس از سالها تجربه ناخوشایند در گفتوگو با غرب و ازجمله مذاکره اخیر، اکنون از دیپلماسی بینالمللی نه برای چانهزنی خارجی، بلکه برای بازسازی انسجام داخلی بهره میگیرد.
اگرچه وقتی یک حکومت احساس میکند تحت فشار بیرونی است، قطع یا محدودکردن گفتوگوهای خارجی میتواند بهطور موقت جامعه را حول یک گفتمان مقاومت متحد کند و مردم در برابر «دشمن خارجی» احساس همسرنوشتی میکنند، نوعی شعور حماسی جمعی شکل میگیرد که در کوتاهمدت، انرژی و همبستگی تولید میکند.
ارسال نظر