سهم زنان از اشتغال فقط یکپنجم مردان است | روایت آماری از زندگی زنان ایرانی + فیلم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در حالی که نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند، حضور آنها در بازار کار تنها به نسبت ۱ زن در برابر ۵ مرد محدود شده است. این شکاف چشمگیر جنسیتی نهتنها مسئلهای اجتماعی، بلکه چالشی جدی برای مسیر توسعه اقتصادی کشور محسوب میشود. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، بررسی نحوه گذران وقت مردم در زمستان ۱۴۰۳ تصویری روشن از تفاوتهای پنهان در ساختار فعالیتهای روزانه زنان و مردان ارائه میدهد؛ تفاوتی که ریشه در تقسیم نابرابر مسئولیتهای خانگی و فرصتهای شغلی دارد.
نتایج این گزارش نشان میدهد که ایرانیهای ساکن نقاط شهری، بهطور میانگین بخش بزرگی از روز خود را صرف کار، رسیدگی به خود (شامل خواب، خوراک و بهداشت فردی) و فعالیتهای فرهنگی و فراغتی میکنند. اما نکته مهم اینجاست که در میان زنان، زمان صرفشده برای کار شغلی بسیار کمتر از مردان است و در مقابل، زمان خدمات خانگی بدون مزد سهم قابلتوجهی از روز آنها را به خود اختصاص میدهد. این واقعیت در گزارشهای بینالمللی نیز قابل ملاحظه است: در اغلب کشورها، زنان بار اصلی کار خانگی بدون دستمزد را بر دوش دارند، اما در ایران شدت این شکاف بالاتر از میانگین جهانی است.
اگرچه در برخی زمینهها مثل خودمراقبتی یا فراغت، تفاوت معناداری میان زنان و مردان وجود ندارد، اما در حوزه اشتغال، دادهها از شکاف ساختاری خبر میدهند. زنان زمان کمتری برای فعالیت اقتصادی صرف میکنند، در حالی که بار بیشتری از مسئولیتهای خانگی را به دوش میکشند.
از زاویهای دیگر، مقایسه بینالمللی دادهها هم تصویر جالبی ارائه میدهد. در کشورهای توسعهیافته مانند فرانسه و ایتالیا، میانگین ساعات کاری روزانه پایینتر است، اما رفاه و امنیت شغلی بالاتری وجود دارد. در ایران، ساعات کاری بهطور میانگین نزدیک به این کشورهاست، اما خروجی آن بهمراتب پایینتر و شکاف جنسیتی بیشتر است. به بیان دیگر، زنان ایرانی کمتر از مردان کار میکنند، اما دلیلش انتخاب شخصی نیست؛ ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، مسیر حضورشان در بازار کار را دشوار کرده است.
دادههای مربوط به گروههای غیرفعال اقتصادی نیز تصویر تکمیلتری از وضعیت ارائه میدهند. زنان خانهدار بیشترین زمان را صرف کارهای مراقبتی بدون مزد میکنند؛ محصلان و بازنشستگان، زمان بیشتری را به معاشرت و فراغت اختصاص میدهند؛ و افرادی که درآمد غیرفعال دارند (مثل سود بانکی یا اجاره)، بیشترین وقت خود را در خودمراقبتی و فراغت میگذرانند.
در نهایت، چنین دادههایی فقط روایت روزمره مردم نیستند، بلکه چراغ راه سیاستگذاریاند. کشورهایی که فاصله جنسیتی کمتری در بازار کار دارند، نهتنها از عدالت اجتماعی بیشتری برخوردارند، بلکه رشد اقتصادی پایدارتری را نیز تجربه میکنند. در ایران نیز افزایش مشارکت زنان در نیروی کار میتواند به معنای افزایش بهرهوری، کاهش فقر و تحرک اجتماعی بیشتر باشد؛ به شرط آنکه سیاستهای اشتغال و حمایت اجتماعی، واقعیت زمان و نقش زنان را در خانه و بازار کار در نظر بگیرد.
ارسال نظر