دستنوشته سردار رشید یک هفته پیش از شهادت

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تسنیم، دست نوشته سردار رشید یک هفته قبل از شهادت به شرح زیر است:
ذکر خفی ما شده است انالله و اناالیه راجعون!…فراوان…! خوشبحال شهدا!
خدا کند جان این حقیر گرفته شود
بدست مبارک حضرت عزرائیل . . .
هرگز فکر نمی کردم اینقدر زنده بمانم! در آستانه هفتاد و دو سالگی ام!
قبل از انقلاب تصور ما این بود که قبل از 30 سالگی شهید می شویم
در جنگ به گونه ای دیگر
در طی این 37 سال پس از جنگ، انبوه کارهای ستادی و قرارگاهی در این سطح ( سطح راهبردی و عملیاتی ) یک روز ما را رها نکرده است.
هر روزِ این سال ها حقیقتاً هفته ای به لحاظ زمانی بر ما می گذرد و روز که تمام می شود ، از غروب آن ، به فکر ادامه ی کار در فردای آن می شویم.
حضورم در منزل گاه در حد یک ساعت ، گاه کمی بیشتر ، قبل از نماز مغرب و عشا است. ( برای شام ) والسلام
و به خانواده و عباس آقا می گویم ، فکر کنید جانباز قطع نخاعی ام و مثل آدم های متعارف نمی توانم وقت بگذارم، حتی نیم ساعت هم کلام شدن…!
نمی دانیم سرِّ باقی ماندنمان در این دنیا در دهه سبعین چیست؟
دلم می خواهد به آن فرشته و ملکی که هر شب فرود می آیدو صدا می زند : ( به فرمایش رسول خدا (ص) )
«یا ابنا السّبعین نودی لَکم فَاجیبوا »
بگویم : بابا! ما هنوز هم به لحاظ شرایط کاری در ردیف « ابناء العشرین! هستیم که صدا می زنید: «جِدّوا و اجتهدوا !. . . »
در حالی که جسم ما از« ابناء الستین!» که فرشته صدا می زند : «زرع ان حَصادُهُ» گذشته است.
( شما مانند زراعت و کِشتی هستید که درو کردنش نزدیک شده است! )
ذکر خفی ما شده است؛ انا لله و انا الیه راجعون. . .! فراوان…!
خوش به حال شهدا!
برادر شما: رشید
ارسال نظر