رئیسی، قالیباف، لاریجانی کدامیک شانس بیشتری دارند؟

کدخبر: ۳۹۲۷۲۸
محمدجواد لاریجانی درباره گمانه زنی خود از انتخابات ۱۴۰۰ اظهار داشت: پیش بینی من این است، رقابت اصلی بین آقای رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی اتفاق خواهد افتاد نه اینکه بقیه لیاقت ندارند ولی به هر حال رقابت یک پدیده اجتماعی است و این رقابت مهم را شکل می‌دهد.
رئیسی، قالیباف، لاریجانی کدامیک شانس بیشتری دارند؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تسنیم، این خبرگزاری گفت وگویی را با محمدجواد لاریجانی ترتیب داد که در گزیده ای از آن آمده است:

یک سوال در مورد انتخابات داشته باشیم. ما تاکنون  با حضرتعالی چندین بار در این باره گفت‌وگو کرده‌ایم و  راجع به بحث انتخابات هم شما نکاتی را اشاره کردید اما در این میان یک بحثی مطرح است که شاید سوال از یک دریچه جدیدی باشد. با عنایت به اینکه شما یک سابقه حضور در جناح راست دارید و سال ها به عنوان یکی از فعالین این جناح بودید و در مجلس حضور داشتید و عنواناً اصولگرا خوانده می‌شوید، به صورت کلی آیا نحوه ورود و خروج حوزه سیاسی جریان راست و اصولگرا به بحث‌های انتخابات را تکنیکی، مدرن و پیشرفته می‌بینید؟ یا نه غالباً به نوعی خیلی ساده انگارانه به موضوع ورود می‌کنند؟

چون ما در طرف مقابل شاهد آن هستیم که عموماً در جریان اصلاح طلب علی‌رغم اینکه مشکلات ساختاری زیادی دارند -به ویژه الان که دچار انشقاق‌های گسترده و چند طیفی شدند- ولی بالاخره برای انتخابات استراتژی مدون و تکنیک‌هایی را مدنظر قرار  می‌دهند و سعی‌شان این است که یک بحث و گفتمانی را راه اندازی کنند. اما در جریان اصولگرایان بیشتر شاهد این هستیم که از ابتدا تا انتها معمولاً مهمترین مسئله این است که چگونه به وحدت برسیم، سازوکار باید چگونه باشد، جمنا باشد، شانا باشد، ۶+۵ باشد و ... و اساساًدر مورد استراتژی خیلی بحث و صحبت نمی‌شود یا ابتکار عمل‌های کمتری در این جناح و جبهه دیده می شود.

 آیا شما نقدی به این سازوکار جریان اصولگرا در کمپین انتخاباتی و یا پیشنهاداتی برای اصلاح این ماجرا دارید یا نه همین رویکرد به نظر شما درست است و فقط مثلاً یک سری جاها می‌شود یک سری اصلاحات جزئی را انجام داد؟

ما زمان حضرت امام(ره) در روزنامه رسالت یک بحثی را مطرح کردیم که به لحاظ شرعی تعهدات‌مان نسبت به ولی فقیه چیست؟ مثلاً گفتیم آنجایی که حکم حکومتی است باید اطاعت کنیم حتی اگر قبول نداریم و آنجایی که ولی یک ارشادی کردند و اختیار را به ما دادند، نظر این است که این باب مسدود نیست که مثلاً ارشاد ایشان را قبول نکنیم. خب این یک بحث نظری بود و از لحاظ شرعی پایه‌ خیلی محکمی داشت ولی همین گروه غوغایی کردند و گفتند اینها دشمن ولایت مطلقه فقیه هستند و اسلامشان آمریکایی است. خیلی چیزها  گفتند. حالا بعدها وقتی از بزرگان آنها پرسیدیم شما زمان امام(ره) اینها را می‌گفتید ولی الان چیز دیگری می‌گویید به ما می‌گفتند علقه ما به امام(ره)، کاریزماتیک بود. این علقه کاریزماتیک اولاً شرعی نیست، ثانیاً عقلی نیست. علقه ما در اصولگرایی به ولایت فقیه و قانون اساسی براساس شرع است. یعنی آن مقداری که شارع گفته به آن پایبند هستیم.

خدا رحمت کند آقای مهدوی کنی را. ایشان در یکی از انتخابات‌ به یکی از کاندیداهای اصولگرا که گفت ما باید مریدان تنوری برای ولایت فقیه باشیم، فرمودند شما بیشتر از حکم شارع جلو نروید، شارع در مورد تبعیت ما از ولایت فقیه چهارچوب مشخص کرده است. یکی در تشخیص یکی در حمایت و یکی در اطاعت. شما همین‌ها را انجام بدهید. بیشتر از این نمی‌خواهیم.

البته موضوع تنوری یا غیرتنوری بحث دیگری است. منظورم این است که بنیان نظری‌مان درست است اما بیان ما نامناسب بود. یعنی ما باید می‌آمدیم به مردم می‌گفتیم منش ما، منش تبعیّت صرفاً کاریزماتیکی نیست. کاریزما حقیقی است ولی ما در انجام مسئولیت‌هایمان صرفاً کاریزماتیک کار نمی‌کنیم و براساس اصولی که شارع مقدس گفته و آن هم براساس تفقه اصولی بدست می آید کار می‌کنیم؛ بر مکتب اهل بیت محکم ایستاده‌ایم و تبعیت کاریزماتیک را هم قبول نداریم چرا که تبعیت صرفاً کاریزماتیک تبعیت عقلی نیست. البته کاریزما می­تواند تبعیّت عقلی را شیرین­تر و تسهیل کند.

یعنی بر اساس همان تقسیم بندی که ماکس وبر می‌کند کاریزما در مقابل عقلانیت.

لاریجانی: بله. پس یک چنین مبنای قوی و محکمی در جبهه اصولگرا وجود دارد. می‌خواهم بگویم که اگر دو تا خط را با هم مقایسه کنیم، وزن تئوریک جناح اصولگرا همواره بالاتر بوده چرا که تذبذب نداشتیم.

نکته دوم این است که ما باید به پرورش نیروهای فرهیخته سیاسی همت کنیم؛ البته این فقط اشکال ما نیست و اشکال همه جناح‌های سیاسی است. فرهیختگی سیاسی نباید افت کند؛ اینطور نباشد که یا ما به پیرها و افراد از کار افتاده می‌چسبیم یا به شعارهای عوام فریبانه در ظاهر جوان‌نمایی تکیه ‌کنیم. ما باید نیروهای فرهیخته خودمان را پرورش بدهیم، یعنی قبول داشته باشیم که جوان‌های متدین ما بهتر از ما می‌توانند بفهمند. به اینها میدان بدهیم و یک نسل فرهیخته سیاسی تربیت کنیم که اینها معیار دستشان باشد و اهل بصیرت باشند.

نکته سوم این است که ما باید کمپین وسیعی برای اصولگرایی درست کنیم؛ مهم نیست که چند تا گروه داریم. ما در اصل مبنای اصولگرایی تقریباً تقارب خیلی خوبی داریم. اینها احتیاج به یک کمپین دارد تا با زبان امروز برای مردم توضیح بدهیم و نشان بدهیم چقدر این مبنا قوی و معتدل است؛ درست برعکس حرفی که آنها می‌زنند و این جناح را به رادیکال بودن متهم می‌کنند. اصلاً جناح اصولگرا، بر مشی اعتدال است. این حضرات اصلاح‌طلب بودند که رادیکال بودند، چه در دین داری و چه در بی‌دینی. این خلأ بسیار مهمی است و باید این مسئله را جدی گرفت. رسانه‌های ما باید به زبان درست و زبان امروزی و با امکانات امروزی این مسائل را توضیح بدهند.

نکته چهارم مسئله سازماندهی است. ما داخل جناح اصولگرا تجمعات مختلفی داریم. اینکه می‌گوییم همه با هم باشیم این خیلی خوب است ولی نهایتاً روابط به شکل سهمی است که این غلط است. به نظرم ما باید بتوانیم از این روحیه عبور کنیم و خودشیفتگی‌های خاصی که دیده می‌شود را کنار بگذاریم و نکته آخر هم این است که کسانی که دوست دارند در این مسئله وارد شوند باید خودشان را مطرح کنند چون زمان ثبت نام تا انتخابات خیلی کوتاه است و باید قبل از اینکه ثبت نام کنند خود را به نحوی مطرح کنند که روش بدی هم نیست.

در آمریکا قبل از اینکه نامزد رسمی شوند، ۲۰ نفر مثلاً در حزب جمهوری‌خواه رقابت می‌کنند و نهایتاً یک نفر می‌ماند. فرایند یک ساله برای انتخابات دارند. ما هم باید الان نیروها را تشویق کنیم تا به میدان بیایند. ما باید به نیروهایی که حرفی و فکری برای گفتن دارند کمک کنیم. من به شخصه برای کمک به همه کاندیداهای اصولگرا آمادگی دارم یعنی هر لحظه‌ای هرگونه مشورتی باشد خدمت‌شان هستم. حتی می‌خواهم بگویم به کاندیداهای غیراصولگرا هم آماده‌ام مشورت بدهم. چون می‌خواهند وارد یک بحث ملی شوند، لذا بهترین چیزی که در ذهنم می‌آید به او خواهم گفت.

ما باید مسئله انتخابات را به عنوان یک مسئله مهم ملی بفهمیم و دنبالش را بگیریم. به هر حال ما تشکیلاتمان ضعیف است و شب انتخابات به فکر تشکیلات می‌افتیم. الان باید روی کاندیداها و کسانی که می خواهند نامزد شوند کار کنیم. آنها را جمع و جور کنیم تا آنهایی که اصلی‌تر هستند وارد میدان شوند.

این حق مردم است که افراد را بشناسند. ما باید کمک کنیم که مردم کاندیداها را بشناسند. دیگر دوران پوستر و عکس‌های بزرگ وکارناوال‌های خیابانی گذشته است. تحقق این امر فقط هم منوط به فضای مجازی نیست بلکه ترکیبی از فضای مجازی و تعلقات شخصی و انسانی و فیزیکی و ...است. این کار خیلی ضروری است و ان‌شاءالله کسانی که نامزد هستند خودشان را در معرض قرار بدهند چون افکارشان باید تحلیل شود.

دوره های قبّه نوری را هم باید کنار بگذاریم. ما کاندیداها و نامزدهایی نمی‌خواهیم که صرفا قبّه‌های نور باشند. ما افرادی می خواهیم که دقیقاً بفهمند و پای فهمشان بایستند و حاضر باشند تصمیمات خیلی مهمی را بگیرند. هر نامزدی باید برای انتخابات آینده سه چهار حوزه اصلی و تصمیم‌گیری‌های اصلی را تعریف کند که قابل ارزیابی باشد و الّا مثلاً کلیاتی به این معنا که می‌خواهیم ایران را قوی کنیم و حتی در خط رهبری باشیم و اسلام باید قوی باشد، هرچند خوب است ولی کافی و راهگشا نیست.

معمولاً از روی برنامه‌های توسعه می‌خوانند و می‌گویند برنامه ما این است!

لاریجانی: بله؛ ما باید بتوانیم توان نامزدها را از هر جناحی که هستند اندازه‌گیری کنیم و بسنجیم. باید سنجید که خودشان چقدر پدیده‌ها را با دقت می‌فهمند. کارشناسان و رسانه‌ها باید به جان این حرف‌ها بیفتند. البته لازم نیست که ایران را یک شبه در یک دوره ۴ ساله به اوج برسانند. اگر هرکدام‌شان یک کار درست و مهم در مسیر اصلی انجام بدهند ما دست همه‌شان را می بوسیم و بیش از این انتظار نداریم.

الان یکی از افرادی که صحبت‌ها و گمانه‌زنی‌های زیادی ناظر به ایشان می‌شود آقای علی لاریجانی است، شما قبلاً در بعضی گفتگوها اشاره کرده بودید که اعضای خانواده به صورت هفتگی در منزل والده جمع می‌شوید، این جلسات همچنان پابرجا است؟

لاریجانی: قبل از کرونا بوده. ولی الان که نباید اینطوری جمع شویم.

از این نظر می‌پرسم که شما اطلاعی دارید که آیا ایشان اراده و تصمیمی برای انتخابات دارند و اینکه گفته می‌شود شاید شاهد یک زوج انتخاباتی با حضور آقای لاریجانی و آقای ظریف باشیم چقدر محتمل و جدی است؟

لاریجانی: من اطلاع دقیقی ندارم ولی می‌توانم پیش‌بینی کنم. تئوری زوج الان در ایران زود است و نمی‌گیرد و به نظرم زمینه ندارد. این اسم‌هایی که من می‌بینم در رسانه‌ها هست، آقای رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی، ظریف، سردار محمد، فتاح، جلیلی و آقای جهانگیری هست که در میان اینها نیروهای اصولگرای مهمی حضور دارند. پیش بینی من این است اگر قالب دوستانی که نام بردم ثبت نام کنند، رقابت اصلی بین آقای رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی اتفاق خواهد افتاد نه اینکه بقیه لیاقت ندارند ولی به هر حال رقابت یک پدیده اجتماعی است و این رقابت مهم را شکل می‌دهد شاید برای شرکت عمومی مردم چیز بدی نباشد.

ممکن است در این شرایط اصلاح طلبان از علی لاریجانی دفاع کنند؟

لاریجانی: به هر حال آنها باید سبک و سنگین‌های خودشان را بکنند، چون در سال ۷۶ و جریانات آقای خاتمی آنها به خون علی لاریجانی تشنه بودند، این تشنگی حالا ممکن است کمی فروکش کرده باشد ولی همیشه هست و آنها می‌ترسند و می‌گویند ایشان آدم پیچیده‌ای است و در زمان مناسب ممکن است بلا سرشان بیاورد. مرحوم گل آقا می‌گفت پیش بینی‌های جواد لاریجانی غیر از مواردی که درست است بقیه‌اش غلط است (با خنده). ولی به هر حال نیروهای خیلی خوبی در میان کاندیداها دیده می‌شود. آقای جلیلی، سردار محمد و خیلی نیروهای برازنده و کاری دیگر که اگرچه مشهور نیستند، ولی از لحاظ اجرایی می‌توانند هر کدام  رکنی از ارکان دولت بعدی باشند. منتها به نظر من اگر اینها ثبت نام کنند، رقابت اصلی حول سه اسم می گردد: آقای رئیسی، قالیباف و علی لاریجانی.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید