به امام خمینی توهین کن تا تو را ببخشم/ فرمانده ارتشی که به خاطر حمایت از امام در حوضچه یخ زده ایستاد

کدخبر: ۴۲۴۱۹۱
هنگامی که امام فرمودند ارتشی‌ها از پادگان‌ها بیرون بیایند و به مردم بپیوندند شهید شکراله حسب فرمان امام بیرون آمد و به مردم پیوست.
 به امام خمینی توهین کن تا تو را ببخشم/ فرمانده ارتشی که به خاطر حمایت از امام در حوضچه یخ زده ایستاد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، دفاع مقدس عرصه‌ای بود که اقشار مختلف مردم از جمله جوانان در آن حضور داشتند و توانمندی‌های خود را در این عرصه بروز دادند. اگر در این دوران نیرو‌های مردمی و جوانان با نیرو‌های مسلح کشورمان متحد نمی‌شدند و همچون ید واحده در مقابل دشمن ایستادگی نمی‌کردند، امروز شاید در وضعیت دیگری بودیم.

 

شهید

دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش در دفاع مقدس

صبح روز پنجشنبه ۱۶ مردادماه ۱۳۹۹ در آستانه عید غدیر در مراسم صبحگاه و شکرگزاری دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران، از «نشان فداکاری» که برای اهدا به دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران به تصویب فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی) رسیده بود، رونمایی شد. با پیشنهاد ارتش و ستاد کل نیرو‌های مسلح به محضر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی)، مبنی بر اهداء پرچم و نشان فداکاری یک هزار و ۱۸۴ شهید دانشجو و دانش‌آموخته دانشگاه افسری امام علی (ع) نیروی زمینی ارتش، پس از تصویب معظم‌له، این دانشگاه به افتخار دریافت پرچم و «نشان فداکاری» نائل شده است.

شهید

نقش بی‌بدیل دانش آموختگان دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش در تثبیت و استحکام پایه‌های انقلاب و میدان‌داری فداکارانه و مجاهدانه در عرصه دفاع مقدس و صیانت از مرز‌های اعتقادی و حریم اهل بیت (ع) بر صفحات پرافتخار ارتش ولایتمدار و تارک ایران اسلامی ثبت شده است. این دانشگاه با تربیت افسران مومن، مطهر و مالکان اشتری، چون صیادها، ستاری‌ها و نامجوی‌ها و همچنین نقش آفرینی موثر در ارتقاء توان رزمی و دفاعی، بار‌ها از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا (دامت برکاته) مورد تفقد قرار گرفته و به القاب «فیضیه ارتش» و «کانون علم و جهاد» و «ذخیره‌های امید» مفتخر شده بود.

شهید

بسیاری از شما شاید تاکنون بسیار نام دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران را شنیده باشید، اما ممکن است که تا حالا این نکته را نشنیده باشید که این دانشگاه علاوه بر تربیت دانشجویان افسری ارتش؛ در هنگام تهاجم سراسری رژیم بعثی صدام به ایران اسلامی نیز نقش مهمی داشته است و نخستین گروه از مدافعان خرمشهر دانشجویان این دانشگاه بوده اند که به دستور امیر سرلشکر شهید موسی نامجو فرمانده وقت دانشگاه افسری امام علی (ع) به این شهر اعزام شدند.

شهید کیومرث شکراله یکی از شهدای دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران است که نشان را دریافت کرد. 

شهید

کدام فرمانده ارتش به خاطر حمایت از امام خمینی در حوضچه یخ زده ایستاد؟

امیر سرلشکر شهید کیومرث شکراله یکی از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران است که ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۳ در شهر تهران در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. پدرش یک استوار ارتشی بود که در رسته مخابرات فعالیت می‌کرد و به همین دلیل هم در شهر‌های بجنورد، تبریز و کرمانشاه خدمت کرده بود. زمینه علاقه مندی او به ارتش را می‌توان شغل پدرش دانست. از همان دوران کودکی علاقه شدیدی به خواندن نماز و ورزش داشت و در بین بستگان زبانزد بود.  

سال ۱۳۵۴ بود که کیومرث موفق شد تا دیپلم علوم طبیعی را دریافت کرد و یک سال بعد یعنی در اول مهرماه سال ۱۳۵۵ در آزمون ورودی دانشکده به استخدام دانشکده افسری پذیرفته شد. شهید شکراله در نخسیت روز‌های انقلاب در کنار سایر دانشجویان به خدمت انقلاب درآمد و پس از بازگشایی دانشکده بعد از انقلاب، جزو افرادی بود که با حضور مداوم و سازنده خود به مقابله با عناصر نفوذی پرداخته و فرماندهان و مسئولان دلسوز دانشکده افسری را در راستای تعالی دانشگاه افسری یاری کرد.  

شهید

دانشجو کیومرث شکراله در ابتدای تجاوز نا برابر و همه جانبه ارتش بعث عراق به ایران اسلامی و شروع جنگ تحمیلی، در اول مهرماه ۱۳۵۹ زمانی که دانشجوی سال سوم بود، علی رغم عدم موافقت فرماندهان با اعزام وی به منطقه، با توجه به احساس مسئولیتی که داشت به صورت داوطلب جزو اولین افرادی بود که به دعوت شهید سید موسی نامجوی فرمانده وقت دانشکده افسری به همراه سایر دانشجویان آماده اعزام به خرمشهر شد که همراه با آن‌ها به منظور دفاع از خرمشهر به این شهر رفت تا از نخستین مدافعان شهر و اولین شهدای جنگ تحمیلی باشد.

دانشجویان دانشکده افسری گروه‌های ۱۰ نفره‌ای از نیرو‌های مردمی را سازماندهی و هدایت کردند تا به جنگ انبوه و نا برابر نیرو‌های بعثی بروند، این در حالی بود که نیرو‌های بعثی با کمک نیرو‌های ستون پنجم خود از محل و تعداد نیرو‌های ایرانی اطلاعات کافی داشتند. کیومرث هنگامی که با فرمانده شهیدش فرامرز جوانشیر و یکی از نیرو‌های بومی آشنا به منطقه با آر پی جی برای مقابله با تانک‌های مهاجم دشمن و نفوذ به خطوط دشمن، در یک رزم نابرابر، به استقبال تانک‌ها می‌رفت با آتش سنگین توپخانه دشمن روبرو شده و پس از مبارزه‌ای قهرمانه در نهم مهرماه سال ۱۳۵۹ مورد اصابت گلوله توپ دشمن قرار گرفت و شهد شیرین شهادت را نوشید.  

شهید

وقتی خبر شهادت او به فرمانده گردانش رسید با چشمی اشکبار گفت: او نمونه بارز ایمان و اعتقاد به دین و میهن و مظهر یک سرباز علاقمند به وطن بود، شجاعت و شهامت او از برجسته‌ترین خصوصیات اخلاقیش بود.

شهید

لبیک دانشجوی افسری ارتش به فرمان امام خمینی

برادر شهید شکراله عمق ارادت او به امام خمینی (ره) را اینگونه بیان می‌کند: «شهید در زمان شروع تظاهرات خیابانی مردم و راهپیمایی‌ها دانشجوی افسری بود. هنگامی که امام فرمودند ارتشی‌ها از پادگان‌ها بیرون بیایند و به مردم بپیوندند وی حسب فرمان امام بیرون آمد و به مردم پیوست. پس از آن به اتفاق در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردیم و به اصطلاح فعال انقلابی بودیم. بعد از پیروزی انقلاب و اتمام درگیری‌ها حدود یک سال بعد تصمیم گرفتند به دانشکده افسری برگردند، ولی به راحتی میسر نشد، خیلی تلاش کردند آن زمان شهید چمران وزیر دفاع بودند به ایشان نامه نوشتند و کلی پیگیری کردند تا توانستند برگردند. 

سال اول دانشجویی شهید مصادف با زمان طاغوت بود. به مناسبت ایام محرم و سوگواری سید و سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) دانشجویان تصمیم داشتند در آسایشگاه مراسم عزاداری و سینه زنی راه بیندازند و این طور که برادر شهیدم برای من تعریف کرد گویا حین تدارک این برنامه شهید حرفی بر ضد شاه زده بود. این که چه گفتند دقیقا یادم نیست! ولی به گوش فرمانده گروهانشان رسیده بود، برادرم را احضار می‌کنند می‌گویند نفهمیدم چه گفتید؟ باید جاوید شاه بگویید و به امام توهین کنید تا ببخشمتان، کیومرث گفته بود من نمی‌گویم. فرمانده گروهان گفته بودند باید بگویید جاویدشاه والا تنبیه می‌شوید! شهید امتناع کرده بودند، فرمانده گفته بودند نمی‌گویید؟ بیایید بیرون باید داخل حوض یخ زده بروید.

زمستان بوده و هوا بسیار سرد برادرم بدون هیچ واهمه‌ای یخ‌ها را می‌شکند. وارد حوضچه وسط دانشکده افسری می‌شود و از طرف دیگران یخ‌ها را شکسته بیرون می‌آید. آن طور که تعریف می‌کردند تعدادی از دانشجو‌ها و افسر‌ها شاهد این صحنه بودند. عده‌ای عصبانی شده بودند، تعدادی گریه می‌کردند و تعدادی دست می‌زدند و برادر شهیدم را تشویق می‌کردند. شهید با لباس‌های خیس یخ زده بیرون می‌آید و داخل آسایشگاه می‌رود و سرما می‌خورد. 

شهید در طول دوران آموزشی به دلیل شایستگی‌هایی که از خود نشان دادند به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شدند و مسئولیت اسلحه خانه‌ی دانشکده به ایشان محول شد. سپس به دلیل مهارتی که در امور نظامی داشتند مسئولیت آموزش بسیجیان و بسیج ادارات نیز به ایشان محول شد؛ و در محوطه حیاط دانشکده افسری به بسیجیان تعلیم نظامی می‌داد.»

برادر شهید ماجرای تشییع پیکر برادر شهیدش را بدین گونه شرح می‌دهد: من با لباس فرم سپاه در مراسم تشییع برادر شهیدم شرکت کردم. مراسم بسیار باشکوهی بود، البته تشییع فقط مختص برادرم نبود بلکه تعدادی از شهدای حماسه مقاومت خرمشهر از جمله فرمانده شهید سرگرد جوانشیر نیز بودند، مراسم تشییع از میدان ارک مسجد ارک میدان پانزده خرداد فعلی باحضور پرشور مردم، مسئولین کشوری و لشکری، شهید رجایی نخست وزیر وقت و شهید بهشتی انجام شد.

در پایان برادر شهیدم و همرزمانشان در قطعه ۲۴ بهشت زهرا آرام گرفتند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید