جمهوری اسلامی: ستون فقرات جامعه را مستحکم کنید، مردم بچه دار هم می شوند

فرزندآوری مستلزم فراهم بودن زمینه‌هائی است که اقتصاد و فرهنگ در صدر فهرست این زمینه‌ها قرار دارند. تا زمانی که این دو عامل وجود نداشته باشند، هیچ تلاشی هرچند با برنامه‌‌ریزی‌های مفصل هم صورت بگیرد به نتیجه نخواهد رسید. اقتصاد مناسب، دست‌ها را باز می‌گذارد و فرهنگ صحیح، فکر را برای فرزندآوری آماده می‌نماید.

 

ما امروز در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اقتصاد آن‌ دچار بحران است و اکثر مردم امکان تأمین معاش خانواده‌های خود را ندارند. جوانان مجرد زیادی داریم که به دلیل تنگناهای اقتصادی در عین حال که علاقمند به تشکیل خانواده هستند نمی‌توانند ازدواج کنند. حتی بسیاری از خانواده‌های تازه ‌شکل گرفته و جوانان تازه ازدواج کرده، وادار به جدائی می‌شوند. جدیدترین آمارها نشان می‌دهند از هر سه ازدواج جدید، یکی از آنها منجر به طلاق می‌شود. بررسی‌ها نشان داده‌اند علت این طلاق‌ها مشکلات اقتصادی است.

 

فرهنگ جامعه ایرانی نیز هنوز تحت تأثیر تبلیغات کنترل جمعیت و عبارت گمراه‌ کننده «فرزند کمتر زندگی بهتر» دهه 70 قرار دارد. این شعار که در آن مقطع از تاریخ سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رنگ و لعاب‌های قانونی، شرعی، اخلاقی و فرهنگی به خورد مردم داده شد، متأسفانه به یک فرهنگ تبدیل شده و تبلیغات جدیدی که برای خنثی کردن آن جریان دارد، نتوانسته آن را از ذهن و فکر مردم بزداید. سرمایه ‌گذاری گسترده‌ای که در دهه 70 با استفاده از اعتبار نظام جمهوری اسلامی و حتی به میدان آوردن مراجع و علمای دینی و فتاوای شرعی برای جا انداختن شعار «فرزند کمتر – زندگی بهتر» صورت گرفت، فرهنگی را به جامعه تحمیل کرده است که به این زودی‌ها قابل تغییر نیست.

فرهنگ را با فرهنگ باید شکست داد نه با فرمان و مشوق‌هائی که در شرایط کنونی کشور کارائی ندارند. برای کنار زدن فرهنگ خودداری از فرزندآوری، باید فرهنگ فرزندآوری را در جامعه جا انداخت. فرهنگ فرزندآوری، لوازمی دارد که تا محقق نشوند نمی‌توان امیدی به مقبولیت آن نزد مردم داشت. میزان اعتماد مردم به متولیان حکمرانی نیز اکنون با دهه 70 تفاوت دارد و ترمیم این اعتماد یکی از لوازم مهم فرهنگ‌ سازی در مقطع کنونی است.

جامعه ایرانی اکنون به دلایل مختلف و متعدد به جا انداختن فرهنگ فرزندآوری نیاز مبرم دارد. اولین پیش ‌نیاز تشویق مردم به فرزندآوری، حل مشکلات اقتصادی است. نگاه محدودی که با توسل به مشوق‌هائی از قبیل دادن زمین، وام و سایر کمک‌های مادی برای ترویج فرزندآوری در حکمرانی امروز ما وجود دارد، هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. حل این مشکل، با کلان ‌نگری به موضوعات مهمی همچون فرهنگ و اقتصاد میسر است. حاکمیت باید ابتدا مشکل اقتصادی را حل کند و رفاه را برای جامعه و آحاد مردم فراهم نماید و سپس از مردم بخواهد فرزندآوری را به عنوان یک فرهنگ بپذیرند. در چنان شرایطی مردم قطعاً از فرهنگ فرزندآوری با آغوش باز استقبال خواهند کرد و آن را جایگزین فرهنگ غلط «فرزند کمتر – زندگی بهتر» خواهند ساخت.

سایر انتظارات حاکمیت از مردم نیز هرچند در ظاهر ربطی به مقوله اقتصاد ندارند ولی کاملاً از آن تأثیر می‌گیرند. مسئولان نظام جمهوری اسلامی به حدیث شریفی که فقر را زمینه‌ساز کافر شدن مردم می‌داند «کَادَ اَلْفَقْرُ أنْ یَکُونَ کُفْراً» با دیدی عمیق بنگرند و عواقب آن را مورد تأمل قرار دهند. اقتصاد، زیربنا نیست اما فقر، ستون فقرات مردم را دچار شکنندگی می‌کند. ستون فقرات جامعه را که مستحکم کنید، مردم خودشان راه درست را پیدا خواهند کرد و راهی به غیر از آن را نخواهند پیمود.