فناوری جدید، فرهنگ و نهاد جدید می‌خواهد!

کدخبر: ۵۳۷۴۴۲
دیوارنگاره‌های آمبروگیو لورنزتی یکی از جاذبه‌های گردشگری شهر سیینای ایتالیاست که در یکی از آنها با عنوان «اثرات حکمرانی خوب در سیینا و قلمروی آن» بازرگانان سرگرم تجارت را به همراه شهروندان خوشحال و در حال پایکوبی نشان می‌دهد.
فناوری جدید، فرهنگ و نهاد جدید می‌خواهد!

این تابلوها در تالار شهر و سالن مخصوص اعضای شورای شهر نقاشی شده است و نکته‌‌‌ای سیاسی را گوشزد می‌کند: حکمرانی خوب عامل رونق و شکوفایی اقتصادی است و چه جایی بهتر از سالن شورای شهر برای نمایش آن.

در ابتدای قرن چهاردهم میلادی، سیینا و شهرهای شمال ایتالیا به دستاوردهای اقتصادی چشمگیری رسیده بودند. آنها به‌پشتوانه تجارت، امور مالی و سرمایه‌گذاری موفق شدند از اقتصاد معیشتی و خودبسنده رهایی یابند که قرن‌ها بیشتر اروپای غربی را اسیر کرده بود. اما هنوز رنگ دیوارنگاره‌ها خشک نشده بود که موج‌هایی ویرانگر، اقتصاد را تضعیف کرد. نهادهایی که به شکوفایی سیینا کمک کردند، برای اقتصاد جدید ناکافی بودند. سیینا مانند بسیاری شهرهای شمالی ایتالیا، دچار رکود اقتصادی و سپس افول شد و دیوارنگاره‌های تالار شهر هشداری دردناک درباره آنچه اتفاق افتاد، باقی ماند. تجربه سیینا پرسشی مهم را برای همه زمان‌ها مطرح می‌کند: رشد و تحول دائمی اقتصاد به چه نهادها، هنجارها و راهبردهایی نیاز دارد؟

تاریخ گواهی می‌دهد که با تغییر فناوری و پیچیدگی اقتصادها، نهادهای خوب می‌توانند به نهادهایی بد تبدیل شوند و سرعت‌گرفتن سرمایه‌گذاری و تداوم رشد اقتصادی نیازمند بازسازی نهادی و نوآوری است. نهادها و قواعدی که در خدمت ثروتمندشدن سیینا بودند، نمی‌توانستند پاسخگوی تقاضاهای نوظهور اقتصاد جدید باشند؛ بنابراین سرمایه‌گذاری افت کرد، شهرنشین‌های ثروتمندشده پول‌های خود را صرف تشخص و تجمل کردند، ساخت‌وسازهای بی‌خردانه شهری به سیل‌های فاجعه‌بار انجامید و نابرابری فزاینده به بی‌نظمی‌ و شورش‌ منجر شد. در واقع اصلاح نهادهای سیینا برای حل چالش‌های جدید دشوار بود.

این واقعیت که حاکمان سیینا مناسب دیدند دیوارنگاره‌های پرهزینه درباره حکمرانی خوب و بد را سفارش دهند، بیانگر محل نزاع‌‌‌بودن چنین موضوعی در آن زمان نیز بود. با این‌حال دیوارنگاره‌های سیینا سه درس مهم به ما می‌دهند: نخست، نهادهای خوب محرک سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی هستند؛ دوم، تعریف نهاد خوب با گذشت زمان همراه با تحول اقتصاد تغییر می‌کند؛ سوم، بدون تجدیدنظر در نهادها، رشد اقتصادی به رکود و افول اقتصادی می‌انجامد. نهاد نه سازمان‌های قدیمی بزرگ، بلکه قواعد رسمی و غیررسمی بازی اقتصادی یا به تعبیر داگلاس نورث، محدودیت‌های انسان‌ساخته است که به تعامل انسانی شکل می‌دهند، نظم خلق می‌کنند و عدم‌قطعیت در مبادله را کاهش می‌دهند.

ویژگی‌ نهادها:‌ نهادها چهار ویژگی مهم دارند: مختص شرایط اقتصادی خاصی هستند؛ دچار خمودی می‌شوند، به‌طوری که حتی با تغییر شرایط میل به رخوت دارند؛ ذاتا غیرقابل پیش‌بینی هستند، به‌طوری که مشخص نیست کدام مجموعه قواعد و هنجارها بهترین هستند، به‌خصوص وقتی با فناوری‌های جدید یا روش‌های جدید کسب‌وکار سروکار داریم؛ در معرض سیاسی‌شدن قرار دارند و ائتلاف‌های متشکل از افراد دارای منافع شخصی که خواهان حفظ نهادهای غیربهینه هستند، اغلب غالب می‌شوند.

 

خاص بودن:‌ فناوری‌های جدید اغلب الزامات نهادی خاص خود را دارند. برای مثال گسترش رادیو متکی بر نهادهایی برای تنظیم‌گری طیف و محتوا بود یا رواج خودرو وابسته به نهادهایی بود که حاکم بر هرچیزی از ایمنی جاده تا تامین سوخت و کاربری زمین بود. پس مفهوم تناسب فناوری-حکمرانی مطرح شد که شکل‌های معینی از دولت کاملا متناسب با فناوری‌های معین همگانی است. پس وقتی شیوه تولید در اقتصاد تغییر می‌کند، نیازهای نهادی هم باید تغییر کند.

رخوت:  نهادها باعث رخوت می‌شوند. آنها پس از گذشت تاریخ انقضای خود دوام آورده و عملکرد اقتصادی را به خطر می‌اندازند. دلایل گوناگونی برای دیرپایی نهادها وجود دارد؛ مانند مشکل هماهنگی و اقدام جمعی، بی‌‌توجهی مردم به تغییر محیط و این واقعیت که افراد و جامعه به عادات و سنت‌ها وفادارند. البته برخی جوامع با نهادهای بد که مانع رشد اقتصادی می‌شوند، مبارزه می‌کنند.  انقلاب صنعتی انگلستان، داستان کسب‌وکارها و سرمایه‌گذارانی است که نهادهای عقب‌مانده را دور زدند و به نفع فرصت‌های تجاری جدید اصلاح کردند؛ از تصویب قوانین در پارلمان تا اساسنامه‌دار کردن شرکت‌ها، احداث راه‌آهن و تامین منابع مالی از بازارهای مالی به جای اشراف محلی. هر جا فرصت اقتصادی جدید بزرگی وجود دارد، اما نهادها با آن همراهی نمی‌کنند، نهادهای چهل‌تکه زمینه حضور می‌یابند که البته پرهزینه‌تر از نهادهای خوب هستند. پس در هر تغییر و تحول اقتصادی نباید از برخورد با بقایای نهادی گذشته تعجب کرد.

پیش‌بینی‌ناپذیری:‌نهادها پیچیده‌ و محصول تکامل هستند، نه طراحی و اثراتشان اغلب قابل فهم و تحلیل نیست و برای کسانی که آنها را طراحی می‌کنند، معمولا روشن نیست. پس نباید تعجب کرد که دولت‌ها و دیگران که مسوول طراحی قواعد و رویه‌ها هستند و مبنای نهادهای جدید را تشکیل می‌دهند، سرمایه‌گذاری خوبی در این وظیفه مشکل نکنند. سیاست‌ها یا قواعد منفرد معمولا طراحی می‌شوند؛ اما به محض ترکیب‌شدن درون یک نهاد عملی، ویژگی‌های نوظهوری پیدا می‌کنند که به‌سختی پیش‌بینی می‌شود. بنابراین ساختن نهادهای جدید فرآیند لرزان با عواقب پیش‌بینی‌ناپذیر است.  تکامل صنعت سرمایه جسورانه مدرن مثال خوبی است. سرمایه جسورانه کارآ و هنجارها و رویه‌هایی که با آن آمد، مثالی از نهادی است که توسعه اقتصادی سیلیکون‌ولی را شکل داد و در کل جهان بسط یافت.

از دیدگاه اقتصادی، سرمایه جسورانه مربوط به تهیه سرمایه پرریسک برای بنگاه‌های نوپاست که شانس خوبی دارند تا در زمان کوتاهی بسیار ارزشمند شوند. راهبرد سرمایه‌گذاری گسترده مشکلی نداشت؛ چون بیشتر نهادهای موردنیاز آن از قبل وجود داشتند، اما هنجار شدن سرمایه جسورانه در سیلیکون‌ولی نیازمند زمان بود و همچنین تشکیل شراکت که شرکایی محدود سرمایه را تامین کنند، راستی‌آزمایی دقیق و بسیار مفصل، گرفتن سهام اقلیت و کرسی‌های هیات‌مدیره، بانکداری روی یک یا چند «نمونه خاص» و انگیزه دادن به شرکا. درنتیجه پیشاپیش بسیار سخت است که بدانیم نهاد خوب چگونه به نظر می‌رسد.

عرصه سیاسی:‌ نهادهای بد فقط به علت معین بودن، پیش‌بینی‌ناپذیری و رخوت دوام نمی‌آورند، بلکه منافع خاص هم باعث دوامشان می‌شود. تغییر یا حفظ نهاد بد مستلزم اقدام سیاسی است: اجرای چنین اقدامی هزینه دارد، هم هزینه مالی و هم هزینه اجتماعی؛ مثل تدارک اعتصاب یا تشکیل کارتل و سری نگه‌داشتن آن. وقتی یک نهاد به گروه کوچکی از مردم فایده می‌رساند، اما هزینه‌های کوچکی هم به گروه بزرگ‌تر تحمیل می‌کند، گروه کوچک هزینه‌های هماهنگی را اندک می‌بیند و منافع برای اعضای آن بیشتر است. بنابراین باندها و محافل در توطئه‌چینی و ائتلاف، بهتر از گروه‌های بزرگ پراکنده عمل می‌کنند که این امر یکی از دلایل ساکت بودن اکثریت‌های ساکت است.  درسی که می‌گیریم این است که به علت قدرت منافع خاص، تغییر دادن نهادهای از رده خارج کار سیاسی سختی است و وقتی مسائل بدیهی نیست، سخت‌تر هم می‌شود.

نتیجه‌گیری:‌ چهار ویژگی نهادها در ترکیب با هم و وقتی اقتصاد تغییر فناورانه را تجربه می‌کند، مشکل‌زا می‌شوند. خاص بودن نهادها یعنی نهادهایی که به رشد عادلانه و پایدار در بستر فناوری دیروز کمک می‌کردند، امروز به آن خوبی عمل نمی‌کنند. رخوت نهادها یعنی نهادهای کهنه، سال‌ها پس از اثبات بی‌فایده‌بودن اغلب دوام می‌آورد.  پیش‌بینی‌ناپذیری یعنی تلاش‌های با نیت خیر که نهادها را شکل می‌دهند تا با فناوری‌های جدید سروکار یابند، به‌خصوص در روزهای اولیه ظهور فناوری‌های جدید، شکست می‌خورند و سیاسی‌بودن نهادها یعنی گروه‌های کوچک با منافع خاص، اغلب در دفاع از نهادهایی که در مجموع به زیان اجتماع هستند، بسیار کارآمدتر عمل می‌کنند.

منبع: دنیای اقتصاد

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید