خطرات چشم‌انداز شیطانی «اسرائیل بزرگ» و وعده منطقه‌ای قوی

مقاله هشدارآمیز ظریف در روزنامه الاخبار | تجاوز اسرائیل به قطر ثابت کرد غرب آسیا در لبه پرتگاه قرار دارد

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۴۱۹۵۰
اقتصادنیوز: ظریف نوشت: بمباران‌های اسرائیل هیچ خط قرمزی را رعایت نمی‌کنند. در ایران، ترور دانشمندان و حمله به تأسیسات ما به منزله اعمال آشکار تروریسم دولتی است. در قطر، تجاوز تروریستی علیه مذاکره‌کنندگان صلح نشان می‌دهد که صلح تنها تهدید وجودی برای اسرائیل است.
مقاله هشدارآمیز ظریف در روزنامه الاخبار | تجاوز اسرائیل به قطر ثابت کرد غرب آسیا در لبه پرتگاه قرار دارد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از آوش، محمدجواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه و رییس هیات مدیره موسسه پایاب، در روزنامه الاخبار لبنان چاپ بیروت یادداشتی نوشته است که ترجمه آن توسط آوش به شرح زیر است: 

تجاوز بی‌شرمانه اسرائیل به قطر بدون هیچ شکی ثابت کرد که غرب آسیا در لبه پرتگاه قرار دارد و می‌باید بین تجاوز بی‌پایان و طلوع همکاری واقعی انتخاب کند. در قلب این آشفتگی، کارزار بی‌وقفه بی‌ثبات‌سازی رژیم اسرائیل قرار دارد که منطقه را به هرج و مرج و رنج فرو برده است. از نسل‌کشی مداوم در غزه - جایی که ده‌ها هزار فلسطینی کشته شده‌اند، کل محله‌ها به ویرانه تبدیل شده‌اند و یک فاجعه انسانی که از طریق محاصره و گرسنگی مهندسی شده است - گرفته تا پاکسازی قومی سیستماتیک در کرانه باختری، حملات تقریباً روزانه علیه یمن، سوریه و لبنان و اکنون قطر، این تصویر نمایانگر تجاوزی لجام‌گسیخته است.

بمباران‌های اسرائیل هیچ خط قرمزی را رعایت نمی‌کنند. در ایران، ترور دانشمندان و حمله به تأسیسات ما به منزله اعمال آشکار تروریسم دولتی است. در قطر، تجاوز تروریستی علیه مذاکره‌کنندگان صلح نشان می‌دهد که صلح تنها تهدید وجودی برای اسرائیل است. این اقدامات را نمی‌توان صرفاً به عنوان زیاده‌روی‌های یک کابینه «راست افراطی» نادیده گرفت؛ آنها بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر و محاسبه‌شده برای تسلیم‌سازی کل منطقه در برابر سلطه بی‌رحمانه از طریق قلدری است.

این استراتژی ریشه در چشم‌انداز شیطانی «اسرائیل بزرگ» دارد، یک پروژه توسعه‌طلبانه که به دنبال تثبیت اسرائیل به عنوان هژمون بلامنازع در منطقه و مطیع کردن همه کشورهای همسایه به اراده خود است. رژیم اسرائیل برای تحقق این رویای ویران‌شهری، از ابزارهای تجاوز نظامی لجام‌گسیخته، نسل‌کشی، پاکسازی قومی و الحاق استفاده می‌کند. این پروژه مستلزم تحریف وقیحانه تاریخ - بازنویسی روایت‌ها برای توجیه اشغال و سلب مالکیت – است. همزمان جان میلیون‌ها نفر را به خطر می‌اندازد و موجودیت کشورهای منطقه را تهدید می‌کند. در بطن خود، «اسرائیل بزرگ» الحاق سرزمین‌های وسیعی را در نظر دارد: کل فلسطین، بخش‌هایی از دره اردن، جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی، ارتفاعات جولان و فراتر از آن در سوریه، بخش‌هایی از مناطق غربی عراق، شبه‌جزیره سینا در مصر و حتی منطقه شمال غربی حجاز در عربستان سعودی. این توهم وحشیانه با هدف از بین بردن مبانی حقوق بین‌الملل، از بین بردن مسئولیت‌پذیری از طریق فشار سیاسی، تمسخر احکام دیوان بین‌المللی دادگستری در مورد نسل‌کشی، اشغال و آپارتاید و تضمین مصونیت کامل از طریق حمایت بی‌دریغ قدرت‌های غربی، به ویژه ایالات متحده، صورت می‌گیرد. این سپر دفاعی به اسرائیل اجازه می‌دهد تا به دلخواه و با مصونیت از مجازات، بمباران، قتل و جرح کند و منطقه را به جنگلی از وحشیگری دائمی تبدیل کند.

سال گذشته، نتانیاهو در مجمع عمومی ملل متحد حاضر شد و از دو نقشه - به اصطلاح "نقشه برکت" و "نقشه نفرین" - رونمایی کرد تا چشم‌انداز خود را برای آینده نشان دهد. این پوششی برای طرح شرورانه او برای بمباران کل منطقه، از غزه تا دوحه، برای دستیابی به یک توهم بود. قحطی به عنوان سلاح در غزه، آپارتاید، وحشیگری و غصب سرزمین در کرانه باختری، حملات روزمره علیه غیرنظامیان و زیرساخت‌های حیاتی در سوریه، لبنان و یمن، تجاوز آشکار و ترور دانشمندان به همراه خانواده‌هایشان، همسایگان و رهگذران در ایران، بمباران هوایی مذاکره‌کنندگان صلح در قطر، گلوله‌باران نهادهای ملل متحد - از جمله مدارس و بیمارستان‌ها - و هدف قرار دادن و قتل عام صدها روزنامه‌نگار در حمله به ناوگان بشردوستانه صمود، «برکتی» را که این جنایتکار جنگی و همدستان و حامیانش برای غرب آسیا برنامه‌ریزی می‌کنند، به نمایش می‌گذارد.

اما منطقه ما نباید محکوم به این طرح استعماری، برتری‌طلبانه و نژادپرستانه مرگبار باشد. ما یک دیدگاه جایگزین برای غرب آسیا داریم که در ایده «منطقه‌ای قوی» تجلی می‌یابد، جایی که هیچ دولت واحدی بر دیگری تسلط ندارد، بلکه همه دولت‌ها از یکدیگر نیرو می‌گیرند. این در ارزش‌های والای دین مشترک ما، اسلام، که عدالت، شفقت و همدلی را آموزش می‌دهد، و در اصول حاکمیت، تمامیت ارضی، عدم مداخله و هم‌افزایی (تعاون) تجلی می‌یابد. این امر از طریق تلاش‌ها برای تقویت مشارکت‌های عادلانه برای ثبات منطقه‌ای، جان می‌گیرد. این امر مستلزم فراتر رفتن از محاسبات با حاصل جمع صفر - جایی که سود یک ملت به عنوان ضرر دیگری تصور می‌شود - و در عوض، پذیرش هم‌افزایی است، جایی که همکاری، قدرت همه را چند برابر می‌کند. این امر مستلزم اولویت دادن به گفتگو بر تحکم، جایگزینی نگرش تهدید محور (که به تشویش دائمی می‌انجامد) به دیدگاه امکان-محور (که ظرفیت‌های مشترک را آزاد می‌کند) می‌باشد. این آینده بر کنارنهاندن جاه‌طلبی‌های سلطه‌طلبانه برای نیل به همکاری واقعی و استفاده از راه‌حل‌هایی که ریشه در منافع محلی دارند بجای تکیه بر بیگانگان بنا می‌شود.

این دوگانه‌ها، انتخاب حیاتی پیش روی ما را آشکار می‌کند: یا اراده و خلاقیت سیاسی را کنار بگذاریم و به حاکمان نسل‌کش اسرائیل و حامیان خودشیفته آنها اجازه دهیم تا بی‌محابا پروژه مخرب خود را پیش ببرند، یا با دوراندیشی برای ساختن آینده‌ای که با امنیت و رفاه مشترک تعریف می‌شود، اقدام کنیم. انتخاب مسیر دوم به چیزی بیش از راه‌حل‌های موقت نیاز دارد. مسائل ریشه‌داری که منطقه ما را درگیر کرده است، تنها با کنترل بحران قابل مدیریت نیستند؛ آنها نیازمند ابتکارات جسورانه و آینده‌نگرانه‌ای هستند که از گلایه‌های کهنه فراتر روند. آنچه ما به طور فوری به آن نیاز داریم، یک چارچوب جامع برای پایه‌گذاری صلح و همکاری پایدار است. برای این منظور، می‌توانیم به سمت ایجاد انجمن گفتگوی مسلمانان غرب آسیا (ابتکار مودة) حرکت کنیم که مشورت‌های مداوم در مورد امنیت، ادغام اقتصادی و تبادل فرهنگی را تسهیل می‌کند. این نهاد می‌تواند به یک معماری امنیتی منطقه‌ای، شبیه به مدل‌های موفق در مناطق دیگر، اما متناسب با میراث و مشترکات ما، تبدیل شود.

این چشم‌انداز همچنین می‌تواند سازوکار نو و تحول‌آفرینی از بحث هسته‌ای در منطقه ارائه دهد. مدت‌هاست که منطقه ما با یک متجاوز مسلح هسته‌ای روبرو بوده است که به عنوان مدعی دروغین عدم اشاعه، فن‌آوری صلح‌آمیز هسته‌ای برای دیگران را امنیتی‌سازی نموده و تلاش برای محروم‌سازی آنان از این فن‌آوری دارد. اما دانش هسته‌ای نوید بخش ارائه راه حل برای چالش‌های مبرم است: مبارزه با بحران آب و هوا از طریق انرژی پاک، مقابله با کمبود آب از طریق فناوری‌های نمک‌زدایی، افزایش امنیت غذایی با کاربردهای پیشرفته کشاورزی و تنوع‌بخشی به منابع انرژی فراتر از ذخایر در حال کاهش نفت و گاز. با کاهش منابع هیدروکربنی، انرژی هسته‌ای برای رشد پایدار در سراسر منطقه ضروری خواهد بود. چشم‌انداز «منطقه قوی» ما می‌تواند با ترکیب مبارزه برای رهایی منطقه از سلاح‌های هسته‌ای، ضمن مشارکت در همکاری‌های صلح‌آمیز در شبکه خاورمیانه برای تحقیقات و پیشرفت اتمی (مناره)، این امر را به یک آینده مشترک و امن تبدیل کند. ما می‌توانیم سرمایه‌گذاری‌های مشترکی را در زمینه غنی‌سازی اورانیوم، مدیریت پسماند، همجوشی هسته‌ای و ایزوتوپ‌های پزشکی برنامه‌ریزی کنیم. اعضا می‌توانند تأسیسات و تخصص خود را به اشتراک بگذارند و از طریق یک هیئت نظارتی مشترک، شفافیت را تضمین کنند، اعتماد را تقویت کنند و از نگرانی‌های مربوط به گسترش سلاح‌های هسته‌ای جلوگیری کنند.

منطقه قوی چارچوب مناسبی است که فداکاری مقاومت را به استراتژی تبدیل می‌کند و تضمین می‌کند که مقاومت قانونی و مشروع قهرمانان ما با همبستگی، دیپلماسی، همکاری اقتصادی و هم‌افزایی تقویت می‌شود. با خلق مشترک آینده‌ای الهام‌بخش برای غرب آسیا، که فراتر از درگیری‌ها و اختلافات بیهوده و به‌راستی بی‌اهمیت در داخل باشد، کشورها و ملت‌های منطقه می‌توانند توهم وحشیانه قرون وسطایی اسرائیل بزرگ را خنثی کنند و خاورمیانه‌ای جدید عاری از تعصب، آپارتاید، تجاوز و سلاح‌های کشتار جمعی را تضمین کنند، جایی که مردم فلسطین با هر دین و مذهبی بتوانند به طور دموکراتیک سرنوشت خود را تعیین و مدیریت کنند. این می‌تواند به واقعیت تبدیل شود اگر همه ما خطر وجودی زندانی بودن در گذشته را ببینیم و امکانات آینده‌ای الهام‌بخش را درک کنیم.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید