هشدار اندیشکده اتحادیه اروپا: جنگ بین ایران و اسرائیل تهدید بقای اروپا است

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس، گروه تحلیل بینالملل - مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا، اندیشکده اصلی اتحادیه اروپایی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی در یک یادداشت تحلیلی در باب تبعات جنگ آتی میان ایران و اسرائیل، به مقامات اروپایی هشدار داده است چنین جنگی میتواند خسارات جبران ناپذیری را بر منافع اروپا در منطقه تحمیل کند؛ لذا پیشنهاد میکند شمار بیشتری از کشورهای اروپایی برای جلوگری از چنین جنگی، وارد ماجرا شوند.
اندیشکده اتحادیه اروپا مدعی است که پس از جنگ ۱۲روزه تقریباً تمام کشورهای اروپایی به این جمعبندی رسیدند که در صورت آغاز دور دوم درگیری، هزینهی اصلی نه در تلآویو و نه در تهران، بلکه بر شانههای اروپا فرود خواهد آمد؛ امنیت انرژی اروپا از بین خواهد رفت، خطوط کشتیرانی و تجارت جهانی مختل میشود و هرگونه تبادل سرمایهای میان کشورهای غرب آسیا و اروپایی مسدود میشود؛ فراتر از همه اینها خطر هستهای شدن غیرقابلکنترل ایران و کشیده شدن آمریکا به جنگی بزرگتر، اروپا را در یک بحران ساختاری به گروگان خواهد گرفت.
بر همین مبنا، بروکسل اکنون برای نجات منافع خویش، باید با یک راهبرد جدید، مانع پدید آمدن جنگ دوم شده و همزمان ایران را در حالت مهارشده نگه دارد تا شعاع تهدید آن گسترش نیابد.
چرا نگرانی اروپا این بار شدت بیشتری یافته است؟
کارشناس مسائل امنیتی در اندیشکده بروکسلی تأکید میکند که نگرانی مقامات اروپایی از شعلهور شدن مجدد آتش جنگ میان ایران و اسرائیل به شدت افزایش یافته و دلایل چهارگانه زیر را برای این نگرانی فزونی یافته ذکر میکند:
1) توازن قوا در منطقه غرب آسیا کاملاً برهم خورده است
بیش از دو دهه ترکیبی از ترس اسرائیل از پاسخ غیرقابل پیشبینی ایران و تعهدات محتاطانه واشنگتن به متحدین منطقهای، مانع حمله مستقیم به ایران شده بود. اما پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و چرخش نتانیاهو به دکترین «زدودن مداوم تهدید» و بازگشت ترامپ، این سد فرو ریخت و اسرائیل با پشتیبانی آمریکا، به شکل مستقیم به ایران حمله کرد.
2) ایران نشان داد قادر است جنگ را به عمق جغرافیای انرژی و متحدان غربی اسرائیل تعمیم دهد
پاسخ موشکی تهران به اسرائیل بیسابقه بود و سامانه دفاعی اسرائیل را درهمشکست و با منهدم کردن پالایشگاه حیفا نشان داد که ایران از هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی اسرائیلی هیچ هراسی ندارد. سپس به اهداف آمریکایی در پایگاه العدید در قطر، حمله کرد؛ همه این موارد برای اروپا حامل یک پیام راهبردی بود: جنگ آینده، یک جنگ محلی نخواهد بود بلکه جنگی است که به اقتصاد اروپا و تمام دوستان آن در سراسر جهان سرایت میکند.
3) نتیجه جنگ اول، نه توافق بود و نه تسلیم؛ بلکه بنبستی آماده اشتعال است
تخریب بخشی از سایتهای هستهای ایران، خروج بازرسان، نامعلوم بودن سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده و ناکامی اسرائیل در رسیدن به اهداف اعلامی خود وضعیت مبهمی را ایجاد کرده است؛ ایران عقب ننشسته و اسرائیل هم به نتیجه دلخواه خود نرسیده و این یعنی جنگ دوم محتمل و حتی نزدیک است.
4) اروپا مطمئن است در جنگ دوم، ابزار آمریکا محدودتر و خسارات برای اروپا سنگینتر خواهد بود
در جنگ نخست حدود یکچهارم ذخایر رهگیرهای آمریکایی مصرف شد و هزینههای تحمیلی بر اسرائیل و آمریکا بسیار سنگین بود. اروپا ارزیابیهای دقیقی از تأخیر در بازدارندگی و تخلیه ذخایر آمریکا دارد و میداند توان واشنگتن برای مدیریت بحران بعدی کاهش یافته و لذا بار بحران جدید بیش از پیش بر اروپا تحمیل خواهد شد.
راهبرد جدید: «مهار دوگانه برای خرید زمان»
مؤسسه مطالعات امنیت اتحادیه اروپا مدعی است که راهبرد جدید بیش از گذشته رنگ و بوی واقعگرایانه دارد؛ این اندیشکده تصریح میکند که نه به «توافق جامع سریع» امید دارد و نه به «مهار یکطرفه ایران از طریق تحریم». دکترین جدید بروکسل باید متکی بر «مهار دوگانه برای خرید زمان» باشد. در رابطه با چگونگی اجرای این راهبرد و در ادامه محدود کردن تهدیدآفرینی ایران، اندیشکده بروکسلی سه لایه عملیاتی زیر را تشریح میکند.
1) دوگانهسازی مهار: توقف تنش هستهای در برابر توقف حمله اسرائیل
اروپا طرحی مبتنی بر «اقدامات متقابل کوچک اما فوری» را پیشنهاد میدهد که از این قرار است:
• غرب موقتاً فشار نفتی بر صادرات ایران به چین را متوقف کند؛
• در مقابل ایران همان توقف عملی غنیسازی پس از حملات را ادامه دهد؛ و
• اما شرط کلیدی اروپا این است که در همین دوره، اسرائیل حق حمله مجدد نداشته باشد.
این برای نخستینبار است که بروکسل صراحتاً از مهار اسرائیل به عنوان اقدامی راهبردی برای مهار ایران سخن میگوید.
2) جایگزینی میانجیگری آمریکامحور با معماری اروپاییِ چندضلعی
اروپا میخواهد ابتکار عمل از فرمول محدود و متکی بر سه کشور اروپایی (E3) فراتر رود؛ کارشناس امنیتی اروپایی تأکید میکند که سوئیس، نروژ و نهادهای گوناگون اروپایی باید «دیپلماسی شاتلی» خود را فعال کرده و میان تهران، تلآویو و کاخ سفید در رفتوبرگشت باشند و از این طریق فقدان گفتوگو رفع شده و انفجار ناشی از خطای محاسباتی هر یک از اطراف این ماجرا، مهار شود.
3) وارد کردن شورای همکاری خلیج فارس به سازوکار جلوگیری از جنگ
با توجه به حمله ایران به قطر و آشکار شدن اینکه ایران هراسی از تسری دامنه جنگ به کشورهای منطقه ندارد، اروپا اکنون بهدنبال ایجاد پلتفرمی متشکل از تروئیکا-اتحادیه اروپایی-جی3-شورای همکاری خلیج فارس با مشارکت عربستان، قطر و امارات است تا «ترس مشترک از جنگ دوم» را به «تعهد مشترک به مهار آن» تبدیل کند.
هدف اصلی اروپا «کاهش تنش» نیست، بلکه میکوشد بدون جنگ، ایران را مهار کند
کارشناس مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا، اعتراف میکند که برخلاف گذشته اروپا بیش از این به دنبال یک توافق کلاسیک نیست. آنچه برای بروکسل حیاتی است جلوگیری از سه پیامد احتمالیست که هر سه به شدت منافع اروپا را تهدید میکنند:
1) سرازیر شدن بحران به بازار انرژی و کشتیرانی؛
2) حرکت سریع ایران به سمت سلاح هستهای به دور از دید بازرسان؛ و
3) کشیده شدن واشنگتن به جنگی که اروپا باید هزینه آن را بپردازد.
بنابراین به زعم کارشناس امنیتی اندیشکده بروکسلی اروپا به شدت در پی یک توقف راهبردی است تا بدون شلیک دوباره، سطح قابل مدیریتی از بازدارندگی را در برابر ایران حفظ کند و لذا از این پس فقط حمایت از اسرائیل مطرح نیست بلکه پای امنیت و بقای منافع اروپا نیز در میان است.
جمعبندی
کارشناس اروپایی بر این باور است که جنگ ۱۲روزه درسی کلیدی برای بروکسل به دنبال داشت و نشان داد که اگر جنگی دیگر رخ دهد، فاتح یا مغلوب میدان چندان اهمیتی ندارد زیرا خسارات و لطمه سنگینی به منافع و حتی بقای اروپا تحمیل خواهد شد.
از نظر اروپا، بهترین راهِ جلوگیری از جنگ دوم، نه تهدید و نه حمله پیشدستانه، بلکه ساختن یک وقفهی قابل مدیریت و الزام همزمانِ ایران و اسرائیل به خودداری از شروع راند دوم است؛ حداقل وقفهای طولانی به اندازهای که اروپا بتواند منافع حیاتی خود را از میدان آتش دور کند.
ارسال نظر