دولت چرخهای اقتصاد را روغنکاری کند/پیش شرطهای سرمایهگذاری معدنی پس از توافق
فریبا رسولی: در آستانه نهایی شدن نتیجه مذاکرات هستهای، مکانیزم خروج از رکود اقتصادی بیشتر از گذشته کانون توجه تصمیمسازان کشور قرار گرفته است. تزریق منابع در صنایع و متوقف کردن انقباض در اقتصاد دو راه پیش روی تصمیمسازان اقتصادی ایران است که پروفسور اورعی، عضو هیات علمی دانشگاه استرلینگ انگلیس به دولتمردان برای خارج شدن از حالت رکود پیشنهاد میکند. از نگاه او در مقطع فعلی اجرای این تئوری جدید و کلاسیک میتواند سبب رونق بخشهای اقتصادی کشور باشد و دولت باید در کنار جذب سرمایهگذاریهای خارجی، بستر سرمایهگذاریهای داخلی را هم نیز فراهم کند و این تنها با تزریق منابع به کارخانهها و معادنی که مزیت اقتصادی دارند، میسر میشود. اقتصادنیوز در گفت و گو با عضو برجسته انستیتو مهندسان معدن انگلستان نقشه راه دولت پس از توافق هستهای را مورد بررسی قرار داده است.
نشانههای زیادی وجود دارد که پس از رفع تحریمها، شرکت های خارجی مایل به سرمایهگذاری در ایران هستند. آیا به نظر شما این سرمایهگذاریها به صورت فوری انجام میشود یا در یک بازه زمانی خاص؟ به نظر شما اصلاً سرمایهگذاری خارجی انجام میشود؟
عوامل زیادی وجود دارد که باعث میشود خارجیان علاقه به سرمایهگذاری در ایران داشته باشند. یکی از آنها میتواند این باشد که اکثر سرمایهگذاریها در ایران سود دهی خوبی دارند ولی ابتدا باید بستر آن آماده شود. اگر دولت این کار را نکند علاوه بر عدم سرمایهگذاریهای خارجیها، سرمایهگذاری داخلی هم انجام نمیشود.
منظورتان از فراهم شدن بستر مورد نیاز سرمایهگذاری چیست؟ چگونه دولت باید این کار را انجام دهد؟
سرمایهگذاری خارجی تنها وقتی انجام میشود که تقاضای ملی بالا باشد. در حال حاضر اقتصاد ایران ایران دچار کمبود تقاضا است. زیر ساختهای اقتصاد و صنایع ایران برای سرمایهگذاری خارجی بسیار آماده است ولی شرایط در کوتاهمدت مناسب نیست. زمانی که اقتصاد در رکود به سر میبرد، قبل از هر چیز باید دولت اقتصاد را از حالت رکود خارج کند. در زمان رکود کسی سرمایهگذاری نمیکند بنابراین نه رشدی حاصل میشود و نه اشتغال به وجود میآید.
این موضوع به نوعی باوری است که بیشتر صاحبنظران کشور هم به آن رسیدهاند اما چطور دولت میتواند اقتصاد را از حالت رکود خارج کند؟
دستیابی به چنین موقعیتی بسیار ممکن و حتی ساده است. برای تحقق آن دو راه پیش روی دولتمردان است. اول اینکه اگر سیاستگذاران اقتصادی توانایی اجرای تئوریهای جدید را دارند باید این طور عمل کنند که به بخشهای خاصی از تولید، منابع مالی تزریق کنند. این بخش شامل آن کارخانهها و معادنی هستند که مزیت اقتصادی دارند، دایر هستند و برای کشور اشتغال حقیقی و پایدار ایجاد کردهاند. این بهترین کار است چون همان تولیدکنندگان خاص ظرف مدتی به طور مثال حدود چهار ماه اقتصاد کشور را از حالت رکود بیرون آورده و ظرف یک سال باعث رونق در تمام اقتصاد میشوند. در این صورت تورم بالا نرفته ولی اشتغالزایی افزایش مییابد و رونق به اقتصاد بر میگردد. اما اگر سیاستگذاران اقتصادی به دلایلی نمیخواهند این طور رفتار کنند و یا تئوریهای جدید را قبول ندارند، میتوانند راه دوم که یک راه کلاسیک و قدیمی است را بروند. راه دوم این است که زمان متوقف کردن انقباض در اقتصاد فرا رسید است. حالا زمان آن است که اقتصاد را منبسط کنیم. این کار در حقیقت حدود یک سال تا شش ماه قبل باید انجام میشد ولی باز هم دیر نشده است. بانک مرکزی باید نه تنها از وام دادن بانکها جلوگیری نکرده بلکه آنها را با این کار تشویق کند. بهره بالایی که بانک مرکزی از بانکهای تجاری میگیرد عملا به تولیدکنندگان منتقل میشود. در این شرایط نه کسی وام میگیرد و نه کسی به آنها وام میدهد. بنابراین سرمایهگذاری هم انجام نمیشود. عدم سرمایهگذاری یعنی رشد اقتصادی نداشتن و بالا رفتن نرخ بیکاری که رکود اقتصادی پیامد آن است. در این حالت ورود سرمایهگذاران خارجی غیر ممکن است، چون تقاضایی وجود ندارد.
یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت کاهش تورم بوده است. می گویند در صورت انبساط اقتصاد، تورم بالا خواهد رفت. با این عقیده موافق نیستید؟
مسلما انتخاب اولین راه بهتر است ولی باز هم مانعی ندارد. در صورت ایجاد انبساط به شرط اینکه به صورت مسوولانه و با اعمال مدیریت، مقدار کمی تزریق منابع انجام شود ممکن است تورم دو سه درصد بالا رود آن هم تنها در کوتاهمدت. توجه کنید که تورم به خودی خود الزاما پدیده بدی نیست بلکه تورم افسار گسیخته بد است. اگر تورم در کوتاهمدت باعث ایجاد رونق شود آن تورم خوب هم میتواند باشد، چون به محض بروز رونق، نرخ تورم خودش به طرف پایین میرود. اقتصاددانان به اصطلاح میگویند که در حال حاضر چرخهای اقتصاد کشور از حرکت افتاده و سرد شدهاند. کمی شتاب لازم است تا این چرخها به راه افتاده و گرم شوند. الان وقت آن است که دولت چرخهای اقتصاد کشور را روغن کاری کند. اگر بیشتر صبر کنیم چرخهای سرد شده زنگ هم میزنند.
با این موضوع موافق هستید که در هر صورت، رفع تحریمها در طولانیمدت اثر قابل ملاحضهای در ایجاد رونق به خصوص در بخش معدن خواهد داشت؟
برداشته شدن تحریمها میتواند به رونق اقتصادی کمک کند ولی اگر دولت ابتدا اقتصاد را از حالت رکود خارج نکند نه برداشته شدن تحریمها و نه هیچ عامل دیگری باعث رونق نمیشود، چون برای رونق سرمایهگذاری لازم است و در اقتصادی که تا این حد دچار رکود شده کسی سرمایهگذاری نمیکند. با خارج شدن از رکود، امید به آینده زیاد شده و بنابراین تقاضا برای کالاهای سرمایهای و با دوام زیاد میشود. در نتیجه این تغییر، سرعت گردش پول در جامعه زیاد میشود و تقاضا باز هم افزایش پیدا میکند. سپس به دنبال افزایش تقاضا، عرضه و یا تولید بالا میرود که این همان حالت رونق اقتصادی است که سطح اشتغال را بالا میبرد.
آقای دکتر در سر کلاسها هم به این معروفید که حل مشکلات بزرگ را آسان مطرح میکنید. آیا واقعا حل چنین مشکلی به همین آسانی است؟
ما در اقتصاد باید پویا باشیم. باید با زمان پیش برویم و از تغییر دادن نترسیم. باید به موفقیتهای دیگران در سالهای اخیر دقت کنیم و هرجا لازم است فورا رفتار خود را تغییر دهیم. تنها دو سال قبل بود که انقباضی بودن به صلاح اقتصاد کشور بود ولی الان که دولت تا حدودی توانسته ورود و خروج منابع خود را کنترل کند، انبساط چاره کار است. در هر زمانی یک طور باید سیاستگذاری کرد. اگر سیاستگذاران اقتصادی تصمیمهای خود را شناور احساس کنند، بله حل مساله آسان است. من فقط این را میگویم که یک سیاستگذار اقتصادی باید همه روزه سیاستهای خود را مرور کند و بر مبنای وقایع آن روز استراتژی خود را تنظیم کند و ازتغییر دادن هم نهراسد. ایران از نظر منابع و زیر ساختهای اقتصادی، کشوری نیرومند است و بنابراین شکوفا کردن اقتصاد آن کار سختی نیست. یک نگاه به عملکرد بسیاری از کشورها که در سالهای اخیر با استفاده از ظرفیت بخش معدنشان اقتصاد خود را شکوفا کردند، کافی است. ما هم باید به این باور برسیم که میتوانیم.