چشم در چشم چین و طلا
اونس طلا در هفتهای که گذشت روزهای به نسبت آرامتری را نسبت به هفتههای قبل از پشت سر گذاشت. به نظر میآید بازهی 1120 تا 1130 دلار برای اونس محدودهای امن شناخته شده و ممکن است تا روشن شدن هر چه بیشتر چشمانداز اقتصاد جهان و تصمیمات بانکهای مرکزی کشورهای تأثیرگذار در بازار ارزها و کالاها نوسان طلا در بازهای باریک محدود شود. به خصوص، آنچه بیش از همه بازار پرنوسان کالاها و از جمله طلا را در ماههای اخیر تحت تأثیر قرار داده است، وضعیت اقتصادی چین و کند شدن رشد آن بوده که در هفتهی گذشته آمارهای مهمی از اقتصاد این کشور منتشر شد.
به گزارش اقتصادنیوز، بر مبنای این آمار، با وجودی که انتظار میرفت با توجه به کاهش شتاب رشد اقتصاد چین، حدود 6 درصد از میزان صادرات این کشور در ماه آگوست سال جاری نسبت به سال گذشته کاهش یافته باشد، این میزان 5.5 درصد گزارش شد که به خصوص نسبت به رشد منفی 8.3 صادرات این کشور در ماه جولای نسبت به سال قبل امیدوار کننده است. همچنین، تراز تجاری کشور چین که برآورد میشد در ماه آگوست به مثبت 48 میلیارد دلار برسد، به مثبت 60.2 میلیارد دلار رسیده که برای پایشگران وضعیت اقتصاد چین و جهان خبری خوشحالکننده تلقی میشود.
بنا به همین اخبار، معاملهگران بازارهای کالایی و انرژی تا اندازهای به رشد ارزش این بازارها امیدوار شده و این ذهنیت میان آنها تقویت شد که روند نزولی آنها به پایان رسیده است. تقویت بازار کالاها و از جمله نفت، زمینه را برای تقویت بازار طلا را نیز ایجاد کرد و فلز زرد پس از تجربهی قیمت 1115 دلار در هر اونس تا 10 دلار افزایش پیدا کرد و تقویت شد. با وجود این، نگاه بازار طلا همچنان بر تصمیم محتمل فدرال رزرو در هفتههای آتی است که در صورتی که این نهاد تصمیم به افزایش نرخ بهره بگیرد، بعید نیست که قیمت طلا تا کمتر از 1080 دلار در هر اونس سقوط کند.
برای پایش این موضوع، تحلیلگران اقتصادی پس از انتشار آمار نرخ بیکاری امریکا با عدد 5.1 درصد در هفتهی گذشته، اکنون چشم به نماگرهای دیگری از جمله نرخ رشد تورم تولید کننده دارند که این شاخص در جمعه 11 سپتامبر منتشر خواهد شد. در نهایت اما پنجشنبه هفتهی آینده یعنی 17 سپتامبر مطابق 26 شهریور روز بسیار مهمی برای بازارها محسوب میشود؛ چرا که در آن روز فدرال رزرو نرخ جدید بهره را اعلام خواهد کرد.
اما از منظر نموداری و نگاه فنّی به طلا، به نظر میرسد قیمت این فلز خط روندی نزولی را شکل داده که در حال حاضر راه فرار از آن تثبیت قیمت این فلز زرد در محدودهای بالاتر از 1150 دلار است. در هفتههای اخیر، سطح قیمتی 1115-1116 دلاری هر اونس که تجمعی از سطوح حمایتی فیبوناچی در آن وجود دارد، به طور مناسبی در مسیر فروریختن بیشتر بازار نقش خود را به خوبی ایفا کرده و باعث بازگشت قیمت به سطوحی بالاتر شده است.
در صورتی که این سد حمایتی شکسته شود گمان میرود ریزش قیمت تا سطح حمایتی بعدی یعنی محدودهی 1090 تا 1100 دلار دامنهدار شود. در مقابل، محدودهی 1145 تا 1150 دلاری فلز زرد بازهای است که خریداران طلا برای تثبیت قیمت بالاتر از میبایست کوشش کرده تا بازار رنگ افزایشی گرفته و این گروه بر بازار استیلا پیدا کنند.
امیدچینی از چین برای نفت
انتشار آمارهایی که تنها «تاحدی امیدوارکننده» برای اقتصاد چین خوانده شد در هفتهای که گذشت باعث شد ترمز کاهش قیمت برای بازار بسیاری از کالاها از جمله نفت کشیده شود. قیمت هر بشکه نفت پایهی امریکا که در آغاز هفتهی کاری گذشتهی بازارها به کمتر از 44.5 دلار رسیده بود با انتشار شاخصهای تجاری چین و نیز انتشار آماری مبنی بر کاهش تعداد چاههای حفاریشدهی نفت شیل در امریکای شمالی، در روز سهشنبه کاهش روز قبل خود را جبران کرد و قیمت بالاتر از 46.5 دلار برای هر بشکه را لمس کرد.
طبق آنچه برخی تحلیلگران اظهار میکنند، به نظر میرسد نفت تا انتهای سال جاری نخواهد نتوانست کف قیمتی تازهای را به ثبت برساند و علت این امر را بهبود نسبی ولو آرام اقتصاد چین و جهان عنوان میکنند. از جمله، طبق آنچه از حوزهی یورو در اخبار منتشر شده، رشد اقتصادی این منطقه برای فصل دوم سال جاری 1.4 نسبت به سال قبل گزارش شد که اندکی از پیشبینیها بهتر بود. همچنین، سیاستهای رونق و انبساطی که چین در دستور کار قرار داده، نظیر کاهش نرخ ذخیرهی قانونی بانکهای این کشور، از نظایر دیگر نشانههایی است که در راستای بهبود وضعیت اقتصادی چین تفسیر شدهاند.
با تمام این اوصاف، با توجه به سیاستی که کشورهای تولیدکنندهی عمدهی نفت از جمله عربستان و روسیه مبنی بر عدم کاهش تولید نفت خود اتخاذ کردهاند میزان عرضهی نفت در سطوح فعلی حفظ خواهد شد و این به معنای آن است که بازار نفت کشش قیمتهای آنچنان بالاتر از قیمتهای فعلی را نخواهد داشت. در نتیجه، به نظر میرسد میانگین قیمت هر بشکه نفت پایه آمریکا برای سال 2015 در سطحی بین 45 تا 50 دلار به ثبت برسد.
صعود پیاپی سهروزهی قیمت نفت در دو هفته پیش الگویی را در نمودار نفت شکل داد که بسیار به نفع خریداران و طرفداران افزایش قیمت طلای سیاه رقم خورد. الگوی «سه سرباز» در مسیر افزایشی در نمودار شمعی الگویی است که بار صعودی قابل ملاحظهای را القا میکند.
همچنین، تجمیع قیمت یا آنچه «Consolidation» مینامند در روزهای پس از آن و در هفتهی گذشته تداوم پیدا کرده است و با این رویداد، مسیر برای تثبیت و افزایش احتمالی قیمت بیش از پیش فراهم شده است. به خصوص، هم اکنون الگوی پرچمی در پنجرهی زمانی روزانه یا چهارساعتهی نمودار در حال شکلگیری است که در صورت تثبیت قیمت بالاتر از 47 دلار در هر بشکه برای نفت امریکا، این الگوی پرچم نیز تکمیل خواهد شد. تکمیل این الگو به منزلهی هدفگیری بازار برای کانال 50 دلاری است و میتواند قیمت را به بیش از 55 دلار برساند. اما در این مسیر، مطمئنا سطوح مقاومتی نظیر قیمتهای 49.3 و 52.4 دلار وجود دارند که میتواند از رسیدن سریع و بدون دردسر بازار به کانال 50 دلاری ممانعت کنند.
بازی «صبح و عصر» دلار
بررسیهای اقتصادنیوز نشان میدهد؛ هفته گذشته بود که پای قیمت دلار بازار آزاد پس از ماهها به بالای 3400 تومان باز شد و این هفته نیز این موضوع تداوم پیدا کرد. گرچه برای این موضوع، دلایل بسیاری چون افزایش تقاضا به خاطر ثبت سفارشات و حوالههای نیمهی دوم سال در شهریورماه، تقاضای ارز برای حجاج، یا استفاده از مابهالتفاوت قیمتی بازار تهران و سلیمانیه عراق توسط دلالها را ذکر میکنند، اما شاید مهمترین عامل حرکت دلار به کانالی بالاتر را بتوان میل و ارادهی بانک مرکزی برای این موضوع شناسایی کرد.
از یک طرف میتوان گفت بانک مرکزی و شرکتهای دولتی، شبهدولتی یا خصوصی اگر نه تمام که لااقل بخشی از دلارهای صادراتی بالاخص دلارهای نفتی خود را در بازار آزاد نقد کرده و به ریال تبدیل میکنند و با کاهش قیمتی که در بازار نفت و فراوردههای آن اتفاق افتاده، مایل هستند تا نرخ تبدیل دلار به ریال تا اندازهای افزایش یابد.
بانک مرکزی نیز با ارادهای که به تکنرخی کردن ارز دارد همچنان قیمت ارز مبادلهای را ولو بهصورت تدریجی افزایش میدهد و حالا تنها چند تومان به رسیدن به ارز مبادلهای 3000 تومانی باقیمانده است.
این سیاست بانک مرکزی باعث شده اولا معاملهگران در بازار ارز سمت و سوی حرکت ارز دولتی را به طور واضح دریابند و با فرصتهایی که برایشان ایجاد میشود، بازار را در مسیر افزایشی پیش ببرند.
ثانیا، معاملهگران دریافتهاند که بانک مرکزی سیاست کنترل و مداخلهی مستقیم در بازار را دارد و بر این اساس، اجازهی صعود به یکبارهی قیمت در یک روز را نمیدهد. روال معاملهگران این بازار آن شده که از ابتدای روز تا اواسط آن جو بازار را بر میانگیزند و قیمت را بالا میبردند، و منتظرند که مانند این روزهای اخیر، بانک مرکزی در پایان روز معاملاتی هنگام عصر با تزریق دلار با قیمت ارزان قیمت بستهشدن بازار را پایین بیاورد؛ موضوعی که معاملهگران از آن سود برده، موجودی خود را با دلارهای ارزان قیمت بانک مرکزی تکمیل کرده و به انتظار فروش در قیمتهای بالاتر فردا مینشینند.
دلار در بازار آزاد در هفتهی گذشته با این ساز و کار قیمتهایی نزدیک3440 تومان را لمس کرد و به نظر بعید میرسد مجددا به کانال 3300 تومانی بازگشتی باثبات داشته باشد. در این اثنا، سکه با تحت تأثیر قرار گرفتن از ناحیهی اونس جهانی، نوسان محدودی داشت و دامنهای بین 916 تا 924 هزار تومان را پیمایش کرد. به نظر میآید معاملهگران در بازار سکه همانند بازار جهانی طلا بسیار محتاطانه عمل میکنند و با وجود افزایش قیمت محسوس ارز در بازار آزاد، خریدهای خود را سنگین نکردهاند.
تحلیل فنی دلار بازار آزاد به خصوص در پنجرههای زمانی روزانه یا هفتگی بیانگر جدال قیمت با مقاومتهایی است که در سطوح 3420 تا 3430 تومان وجود دارند و خریداران بازار هنوز نتوانستهاند قیمت را بالاتر از این سطوح تثبیت کند. همچنین، عوامل تأثیرگذاری که در بالا به آن اشاره شد اثر خود را در نمودار قیمت نیز گذاشتهاند و در روزهای اخیر پیاپی الگوی شمعی روزانهای که در بازار شکل گرفته، به صورت «چکش» بوده که حاکی از افزایش قیمت در مقطعی از پنجرهی زمانی، و نهایتا بسته شدن قیمت نزدیک به قیمت گشایش اولیه است. با وجودی که به علت مداخلات خارجی در بازار این الگوهای شمعی از اعتبار لازم برخوردار نیست، ولی میتوان تا اندازهای آن را به ضعف خریداران بازار و عوامل بنیادین برای صعود بیشتر قیمت نسبت داد.
غیر از محدودهی مقاومتی 3420-3430 دلاری که به آن اشاره شد، دو محدودهی دیگر یعنی 3490-3500 تومان و 3530-3540 تومان برای دلار بازار آزاد سطوح مقاومتی مهمی محسوب میشوند. در طرف دیگر، چند بار رفت و برگشت قیمت تا مرز 3380-3385 باعث شده این ناحیه نیز به یک حمایت نسبی مبدل شود. برای سکه اما موضوع مقداری متفاوت است و به نظر میآید در نمودار آن خط روندی نزولی شکل گرفته که میتواند با صعود و تثبیت قیمت بالاتر از 920 هزار تومان شکسته شود.
همچنین، کاهش قیمت به زیر 910 هزار تومان و تثبیت آن میتواند الگوی مثلث کاهشی را تکمیل کند که نویددهندهی بازگشت سکه به کانال 800 هزار تومانی باشد. با تمام این اوصاف، مهمترین چیزی که برای ترسیم حرکت سکه در حال حاضر میتوان به آن پرداخت خروج آن از محدودهی 915 تا 925 هزار تومانی است که از هر طرف که روی دهد میتواند بازار را به طور کوتاه مدت در آن جهت با خود همراه کند.