وال استریت ژورنال از بازار سنگ آهن میگوید
استراتژی غلط
بر خلاف کاهش اخیر رشد اقتصادی چین تقاضای چین برای سنگآهن تقریبا ثابت بوده و به نظر می رسد همینطور باقی میماند. آنچیزی که ثابت نبوده طرف عرضه بوده است مقادیر انبوهی سنگآهن در بازار عرضه شده است همچنین صحبت از ادامه این روند مخصوصا از طرف استرالیا برای چند سال آینده میشود.
به نظر بسیاری از کارشناسان اختلاف نظر بین کمپانیهای بزرگ تولید کننده سنگآهن در استرالیا عامل اصلی افت فاحش قیمت سنگ آهن طی سال گذشته میلادی بوده است در این میان جنیفر هوت در مقالهالی در وال استریت ژورنال به بررسی این موضوع پرداخته است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از وال استریت ژورنال، اختلاف نظر بین کمپانیهای فورتسکیو، ریوتینتو و بیاچ پی بسیار فراتر از یک عدم توافق ساده در دنیای امروز صنایع استخراج است. این مورد یک اختلاف نظر اساسی در مورد استراتژیهای این کمپانیهای بزرگ تولیدکننده سنگآهن است که به صورت مستقیم منافع ملی استرالیا را درگیر خود کرده است. این همان دلیلی است که حتی منجر شده است دولتمردان استرالیایی برای تنظیم سند بودجه با نگرانی فراوان قیمتها را در بازار سنگآهن دنبال کنند.
استرالیا در حال حاضر بیش از 700 میلیون تن سنگآهن در هر سال صادر میکند که هر گونه نوسان قیمت بازار سنگآهن تغییرات اساسی در درآمدهای دولت فدرال (از محل مالیات بردرآمد معادن و فروش حق امتیاز معادن) ایجاد میکند.
اما با نگاهی به بازار سنگآهن در این روزها در میابیم قیمت سنگآهن به کمتر از 50 دلار در هر تن رسیده است که کمتر از نصف قیمت سال گذشته میلادی است علاوه بر این انتظار ادامه روند کاهش قیمت نیز میرود.
در این میان اما دلیل همه این نوسانات نمیتواند مربوط به کاهش رشد اقتصادی چین باشد. بر خلاف کاهش اخیر رشد اقتصادی چین تقاضای چین برای سنگآهن تقریبا ثابت بوده و به نظر می رسد همینطور باقی میماند. آنچیزی که ثابت نبوده طرف عرضه بوده است مقادیر انبوهی سنگآهن در بازار عرضه شده است همچنین صحبت از ادامه این روند مخصوصا از طرف استرالیا برای چند سال آینده میشود.
عرضه انبوه برخی تولیدان گران در چین و جاهای دیگر از بازار خارج میکند اما روند شدید سقوط منجر شده است تا به جز کمپانیهای بزرگ مانند فورتسکیو، ریوتیتو و بیاچی پی بقیه تولیدکنندگان نتوانند به نقطه سربهسری هزینههای خود برسند.
مارپیچ بوجود آمده در مورد قیمتها منجر شده است نگاهها به آینده نیز منفی باشد.
با در نظر گرفتن این موارد در میابیم سیاست تصاحب سهم بیشتری از بازار و تاکید بر آن منجر به بوجود آمدن وضعیتی شده است که حتی وضعیت کمپانیهای بزرگ نیز در آن نامشخص است.