8 باور غلط در مورد هوش هیجانی

کدخبر: ۱۵۷۰۰۶
بسیار مهم است که قبل از استفاده از هر چیزی ابتدا مفهوم آن چیز را خوب یاد گرفته و بفهمیم، زیرا در صورت برداشت غلط از یک مفهوم، احتمال خطا در استفاده از آن نیز بالا می‌رود. هوش هیجانی هم از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله می‌خواهیم چند باور اشتباه در رابطه با هوش هیجانی و هوش اجتماعی را برای شما شرح دهیم تا آشنایی بیشتر و دقیق‌تری نسبت به این مفاهیم پیدا کنید:

1- هوش هیجانی با مطالعه و کسب دانش تقویت می‌شود.

هوش هیجانی و هوش اجتماعی تقویت شدنی و آموختنی هستند. این جمله یعنی اینکه مطالب و اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با هوش هیجانی و هوش اجتماعی وجود دارد که می‌توانیم آنها بدانیم و یاد بگیریم، همچنین، برخلاف IQ که از بدو تولد تا پایان عمر ثابت است، این دو هوش تقویت شدنی هستند و امکان افزایش آنها وجود دارد. اما سوال قدرتمند این است که: «چرا با وجود داشتن این‌همه سواد و اطلاعات، چرا با وجود اینکه خیلی مطالب را می‌دانیم، همچنان در عمل مشکل داریم و نمی‌توانیم دانسته‌هایمان را به عمل بیاوریم؟» پاسخ این سوال در «تقویت هوش هیجانی و هوش اجتماعی» است. برای تقویت هوش هیجانی و هوش اجتماعی از دو مرحله باید عبور کنیم:

1- مرحله شناخت، که با مطالعه و شرکت در کلاس‌های آموزشی می‌توانیم با محتویات هوش هیجانی و اجتماعی و مسائل دیگر آن آشنا شویم و نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.

2- مرحله تمرین، که با انجام تمرین‌های مختلف اقدام به تغییر می‌کنیم و با پیش روی در تمرینات، تغییرات و تقویت هوش هیجانی و اجتماعی حاصل می‌شود. برای تغییر، هیچ راهی نداریم جز اینکه تغییر کنیم. بنابراین، می‌توانیم نتیجه بگیریم که هوش هیجانی ما با مطالعه صرف و کسب دانش تقویت نمی‌شود. از طرفی دیگر، کسب دانش مربوط به IQ است و نه EQ (هوش هیجانی).

2- افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند افرادی مطیع و تابع هستند.

بسیاری از افراد به اشتباه فکر می‌کنند کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند باید افرادی تابع و مطیع باشند. یعنی این افراد صدای مخالفتشان هرگز شنیده نمی‌شود و بسیار مردم دار هستند. درحالی‌که، این ویژگی‌ها را می‌توان در افراد شیفته، وابسته، مهرطلب یا در مردم داران افراطی مشاهده کرد و نه افراد باهوش هیجانی و اجتماعی. پس این باور درباره هوش هیجانی غلط است.

3- افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند همه انسان‌ها را از خود راضی نگه دارند و این کار را انجام می‌دهند.

در این باور هم یکی دیگر از ویژگی افراد مهر طلب و تایید طلب را مشاهده می‌کنیم، درحالی‌که افراد با هوش هیجانی و اجتماعی بالا از اختلال مهرطلبی گذر کرده و به تعادل رسیده‌اند.ممکن است که فردی هوش اجتماعی بالایی داشته باشد، اما هوش هیجانی وی پایین باشد، در این‌صورت احتمال اینکه فرد دچار بیماری مهر طلبی باشد بسیار زیاد است. هوش هیجانی و هوش اجتماعی بالا با مهرطلبی، تایید طلبی و کسب رضایت همگان تفاوت دارند. هر انسان سالم و باهوشی که بر بینش‌ها و رفتار‌های خود کار کرده باشد می‌داند که در زندگی نمی‌تواند همیشه همه را از خود راضی نگه دارد، بنابراین، این باور اشتباهی است که فکر کنیم افرادی با هوش هیجانی بالا چنین سعی بیهوده‌ای می‌کنند.

4- افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند هیچگاه خشمگین نمی‌شوند.

یکی دیگر از باور‌های اشتباه و رایج در رابطه با هوش هیجانی این است که افراد فکر می‌کنند کسی که هوش هیجانی بالایی دارد هرگز عصبانی نمی‌شود. حقیقت این است که اگر فردی عصبانی نشود پس حتما مشکلی در سیستم روانی، مغز و اعصاب او پیش آمده است! انسان‌هایی که هوش هیجانی بالایی دارند نیز عصبانی می‌شوند اما فرق آنها با دیگران در این است که نسبت به فرد مناسب، در زمان مناسب، در مکان مناسب و به اندازه و شدت مناسب عصبانی می‌شوند و این خشم را می‌توانند مدیریت کنند. اما افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند مدیریت خشم ندارند، بیشتر از حد مناسب عصبانی می‌شوند، زمانی که خشمگین هستند، خشم آنها افراد مختلفی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد، و هنگام عصبانیت ارزیابی از زمان و مکان ندارند.

5- افرادی که هوش هیجانی و اجتماعی بالایی دارند با هر کسی که می‌بینند به راحتی دوست می‌شوند.

در مقالات پیشین هم اشاره کردیم که یکی از ویژگی‌های افرادی که عزت نفس دارند این است که دوستان خود را انتخاب می‌کنند و برخلاف برخی از افراد، اطراف خود را با دوستان مختلف پر نمی‌کنند. کسی که هوش هیجانی بالایی دارد نیز قطعا عزت نفس بالا و سالمی هم دارد، بنابراین، این فرد «انتخاب گر» است و در معاشرت‌های خود تدبیر دارد. اما همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، ممکن است که فردی هوش اجتماعی بالایی داشته باشد اما هوش هیجانی وی پایین باشد، بنابراین، احتمال اینکه این فرد با هر کسی در دوستی را باز کند و با او معاشرت کند وجود دارد. پس مساله برقراری ارتباط و معاشرت‌های زیاد نه به هوش هیجانی، بلکه به هوش اجتماعی مربوط می‌شود.

6- هوش هیجانی باعث افزایش شدت هیجانات می‌شود.

این باور کاملا اشتباه است. هوش هیجانی باعث افزایش شدت هیجانات نمی‌شود، بلکه توانایی مدیریت هیجانات را در فرد به‌وجود می‌آورد. ممکن است این باور غلط از یک باور اشتباه دیگر مبنی بر اینکه «افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند هیجانات خود را آزاد و تخلیه می‌کنند.» نشأت گرفته باشد. درحالی‌که، هر دوی این باور‌ها هیچ پایه علمی نداشته و اشتباه هستند. هوش هیجانی، در معنای کلی یعنی آشنایی با هیجانات درون، تشخیص و شناسایی آنها و مدیریت خود.

7- کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند هیجاناتشان نیز شدید و زیاد است.

برخی برداشت اشتباهی از واژه هوش هیجانی دارند و فکر می‌کنند که داشتن هوش هیجانی یعنی اینکه هیجانات بالا و شدیدی داشته باشیم. «هوش» هیجانی یعنی هوشی که به ما توانایی‌هایی می‌دهد که بتوانیم به وسیله آن توانایی‌ها رشد و پیشرفت کنیم، درست مانند بهره هوشی یا همان IQ که هر چه در فرد بالاتر باشد، بهتر می‌تواند مطالب را به خاطر بسپارد، قدرت تشخیص علمی او بالاتر می‌رود، بهتر می‌تواند استدلال کند و...

8- هوش هیجانی یعنی کنترل هیجانات.

استفاده از واژه «کنترل» در رابطه با هوش هیجانی و هیجانات کاملا اشتباه است. واژه صحیح در رابطه با هیجانات، «مدیریت» است. هوش هیجانی مخالف کنترل و سرکوب هیجانات است. هوش هیجانی در ما «مدیریت هیجان» و «مدیریت زندگی» را بالا می‌برد. قرار نیست ما هیجاناتمان را کنترل کنیم، قرار است کاملا با آنها آشنا شویم، آنها را مدیریت کرده و بر آنها مسلط شویم.

میترا فتحی

مربی بین‌المللی هوش هیجانی و اجتماعی

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید