سرقت‌های جنجالی از سلبریتی های ایرانی / از لپ‌تاپ هدیه تهرانی تا کت‌وشلوار کارلوس کی‌روش

به گزارش روزنامه خراسان، سلبریتی‌های دنیای هنر و ورزش هم، با وجود سیستم‌های بسیار قوی امنیتی که معمولا در خانه‌ها و خودروهایشان دارند، مورد سرقت قرار می‌گیرند. معمولا هم عکس‌های پرزرق و برق این ستاره‌ها در خانه‌های مجلل و با خودروهای لوکس و جواهرات گران‌قیمتشان، سارقان را وسوسه می‌کند و گاهی همین عکس‌های اینستاگرام و روزنامه‌ها و مجلات به سارقان کمک می‌کند تا بدانند کدام ستاره، این روزها درخانه نیست و سفر است یا باید به سراغ کدام ستاره بروند تا پول بیشتری به جیب بزنند. 

  عادل فردوسی‌پور، سرقت از منزل

یکی از آن دزدی های مشهور دنیای فوتبال ایران، دستبرد به آپارتمان «عادل فردوسی پور» بود. سال 87 وقتی خانواده فردوسی پور از یک مسافرت کوتاه به منزل برمی گردند، متوجه تغییراتی در داخل آپارتمان می شوند و این موضوع را فورا با پلیس در میان می گذارند و پلیس هم سرقت از منزل را تایید می کند. منتها به محض این که چنین خبری به دست رسانه ها رسید، خسارت وارده به عادل در این دزدی، چیزی حدود 500 میلیون تومان بیان شد! البته مجری سرشناس برنامه 90 در مصاحبه ای گفت: «من این ارقام را کاملا تکذیب می کنم. واقعا نمی دانم چرا برخی فکر کردند من در خانه ام چیزی به قیمت 500 میلیون تومان دارم. تمام وسایلی که از منزل من به سرقت رفت، چند تابلو، چند تخته فرش و چند عدد سکه بهار آزادی بود که به عنوان جایزه و یادگاری گرفته بودم، همین!» 

علی پروین، سرقت از خودرو 

زمانی «علی پروین» یا همان سلطان پرسپولیسی ها در اوج شهرت و محبوبیت بود و تمام مردم ایران او را می شناختند و چنان قدرتی داشت که اگر پرسپولیسی ها در یک بازی امتیاز از دست می دادند، دیگر حساب بازیکنان با کرام‌الکاتبین بود! اواخر دهه 70 شمسی، پروین برای تعطیلات آخر هفته راهی شمال شد. او صاحب یک ویلای شیک و لوکس در رامسر است و در شرایطی که مشغول استراحت در ویلای شخصی اش بود، متوجه شد که یک دزد جسور هر چهار چرخ بنز محبوبش را باز کرده است. کسی که جرئت کند به خودروی علی پروین دستبرد بزند، یا خیلی ساده و بی‌خیال است یا خیلی قالتاق و هفت‌خط! 

ایمان مبعلی، سرقت مسلحانه پول نقد! 

تا پیش از این سابقه نداشته کسی با پرچم یک باشگاه، از بازیکن آن تیم زورگیری کند. ماجرای سرقت از «ایمان مبعلی» یک اتفاق عجیب و بی سابقه در فوتبال ایران بود. مبعلی پس از پایان تمرین تیمش در سال 89 وقتی از در اصلی استادیوم آزادی خارج شد، فردی را دید که کنار اتوبان، پرچم آبی در دست گرفته است و می‌خواهد از او عکس و امضا بگیرد. ایمان هم که فکر می‌کرد با یکی از طرفداران واقعی استقلال روبه رو است، خودروی خود را متوقف کرد و از آن پیاده شد تا با این هوادار عکس بگیرد و در ادامه، او را سوار خودروی خود کرد تا به مقصد برساند، اما وسط راه، این فرد تفنگی از کیف خود بیرون می آورد و به سمت مبعلی می گیرد و می گوید چون فرزندش بیمار است، به پول احتیاج دارد و اگر مبعلی پول ندهد، شلیک می‌کند! سرانجام مبعلی تمام پولی را که همراه خود داشت (250 هزار تومان) به او می دهد تا از دست این هوادارنما! رها شود.   

علی دایی، سرقت تلفن‌همراه

«علی دایی» هم از آن چهره هایی است که چپ و راست با دزدها برخورد داشته.ماجرا برمی گردد به تصادف شدیدی که قبل از نوروز سال 1390 برای دایی رخ داد. او که از اصفهان راهی تهران بود، به خاطر سرعت بسیار زیاد، نزدیکی های کاشان دچار سانحه شد و خدا خیلی دوستش داشت که دوباره به زندگی برگشت. آن شب، گوشی تلفن گران قیمت علی دایی گم شد و دیگر هرگز آن را پیدا نکرد تا شایعه دزدیده شدن این گوشی تلفن توسط برخی از حاضران در محل سانحه تصادف به گوش رسید. تقابل بعدی دایی و سارقان هم به یک درگیری وسط خیابان مربوط می شود. علی دایی برای انجام کاری شخصی، راهی یک بیمارستان در منطقه فرمانیه می شود و در راه بازگشت به خانه، دو موتورسوار زورگیر، به سمتش حمله می کنند تا زنجیر او را به سرقت ببرند اما  کاپیتان سابق تیم ملی که هنوز روی فرم است، با چند ضربه اساسی، جواب دزدها را می دهد و سارقان فرار را برقرار ترجیح می دهند. 

پریناز ایزدیار، سرقتِ کیف و مدارک 

فرقی ندارد یکی از مردم عادی باشی یا یکی از ستاره های سینما. فقط کافی است کمی بی دقتی کنی تا مورد حمله کیف قاپ ها قرار بگیری. یکی از ستاره هایی که در معرض این حمله ها قرار گرفته، خانم «پریناز ایزدیار» است. ایزدیار سال 95، در حالی که آخر شب به دنبال دوستش در فرمانیه می رود، مورد حمله دو دزد موتور سوار قرار می گیرد. او درباره این موضوع گفته: «برای رسیدن به محل مورد نظرم، شیشه سمت راست ماشین را پایین داده بودم تا آدرس بپرسم و متاسفانه فراموش کردم شیشه را بالا بکشم. طبق عادت کیفم روی صندلی جلو بود که دیدم یک نفر از پشت به ماشین نزدیک می شود. فکر کردم دوستم است چون تاریک بود. در یک لحظه جوانی از شیشه تا کمر داخل خودرویم شد و کیفم را قاپید. کیف را گرفتم ولی آن جوان یک مشت به من زد و کیف را با خودش برد و کمی جلوتر، روی ترک یک موتور پرید و با همدستش فرار کردند.» خیلی زود سارقان کیف پریناز ایزدیار دستگیرشدند، اما به گفته او نه از کیف خبری شد و نه از مدارکی که داخل کیف بود. 

کارلوس کیروش، سرقتِ کت و شلوار برند 

«کارلوس کیروش» هم از حمله دزدان بی نصیب نبوده. یک بار سال 93 کت و شلوار زیبا و گران قیمتش را از داخل خودرو دزدیدند و بار دیگر در سال 95، لباس تمرین این مربی پرتغالی را. کیروش بعد از این دو اتفاق، محتاط تر شده و بیشتر از قبل از وسایلش مراقبت می کند. البته پیش از این، در سال 89 چنین اتفاقی برای «افشین قطبی» هم پیش آمد و سارقان توانستند به راحتیِ آب خوردن، همه لباس های مارک دار و گران قیمتی را که قطبی در تمرینات تیم ملی می پوشید بدزدند.

هدیه تهرانی، سرقت لپ‌تاپ و دوربین 

هدیه تهرانی، سوپراستار دهه 80 سینمای ایران هم یکی دیگر از چهره‌هایی است که از دستبرد سارقان در امان نبوده. ماجرا از این قرار است که سال 86، در حالی که مادر خانم تهرانی در بیمارستان بستری بود و هدیه، به قصد ملاقات با او، خودرویش را با عجله جلوی بیمارستان پارک می کند و می رود، دزدی، لپ‌تاپ و دوربینش را از داخل خودرو به سرقت می برد. او در این باره می‌گوید: «خودرو را پارک کردم و به ملاقات مادرم رفتم، در زمان بازگشت متوجه شدم که لپ‌تاپ و دوربین دیجیتالم که محتوی  اطلاعات کاری و شخصی ام بود را به سرقت برده اند. عجیب این است که به دیگر اشیای قیمتی و پول که در خودرو بوده ، کاری نداشتند.» 

جواد نکونام، سرقتِ استوک‌های خاص 

«جواد نکونام» کاپیتان سابق تیم ملی کشورمان و هافبک باتجربه استقلالی ها به دزدیده شدن استوک هایش (کفش های کتانی مخصوص فوتبال) عادت کرده است. او تقریبا در هر ماه، یک استوکش را به خاطر دزدی از دست داده! همه این استوک ها به کنار، نکونام هنوز هم از آن کتانی حرف می زند که شرکت نایک آن را به صورت اختصاصی برای او تولید کرده بود؛ استوکی که سه رنگِ پرچم کشورمان روی آن نقش بسته بود و در سال 92 به سرقت رفت! 

فیروز کریمی، سرقتِ خودرو بنز 

«فیروز کریمی» سرمربی نام آشنای فوتبال کشورمان، یک خاطره بامزه درباره دزدی مربوط به بیست سال قبل دارد. او که در آن زمان، به تازگی یک بنز شیک خریده بود، اصلا علاقه نداشت قرارداد خود را با باشگاهش تمدید کند و این موضوع را با مدیریت باشگاه در میان گذاشت، اما نیم ساعت بعد، بنزش را دزدیدند. کریمی چند روز به دنبال خودرواش گشت اما کوچک ترین ردی از آن بنز شیک پیدا نکرد و همین امر باعث شد به باشگاه برگردد و قراردادش را تمدید کند. هنوز دو ساعت از بستن قرارداد نگذشته بود که به کریمی خبر می دهند بنزش پیدا شده است و دیگر نیازی نیست نگران خودروی خود باشد!