چرا ترامپ می‌خواهد موضوع ایران را به شورای امنیت ببرد؟

کدخبر: ۲۳۶۸۷۳
اقتصادنیوز؛ شب گذشته نیکی هیلی فرستاده آمریکا در سازمان ملل اعلام کرد که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور این کشور قصد دارد در تاریخ 26 سپتامبر نشستی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد با محوریت ایران برگزار کند.
چرا ترامپ می‌خواهد موضوع ایران را به شورای امنیت ببرد؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تابناک؛ آنچه نیکی هیلی بیان کرده است، موضوع این نشست «تخطی ایران از حقوق بین‌الملل»، «بی‌ثباتی عمومی که ایران در سراسر منطقه خاورمیانه ایجاد کرده» همچنین درخواست از رهبران کشورها در راستای «رویکردی صریح‌تر در قابل ایران» است. با توجه به این‌که ایران قرار است در تاریخ 25 سپتامبر توسط حسن روحانی مواضع خود را در خصوص مسائل بین‌المللی در مجمع عمومی سازمان ملل بیان کند، سخن از آن گفته‌شده که احتمال دارد که شاید روحانی یا وزیر خارجه ایران نیز در این نشست شورای امنیت حضور داشته باشند.

بیش از این چیز زیادی به شکل رسمی در خصوص این نشست بیان نشده است و هنوز ایران در خصوص این نشست موضع رسمی بیان نکرده. اما می‌توان با توجه به پویایی‌های اخیر در روابط میان ایران و آمریکا دو حدس متفاوت در خصوص این نشست داشت.

قرینه شدن با ایران از جناح قدرت

اولین مسئله‌ای که می‌توان در خصوص اقدام دولت ترامپ برای برگزاری یک نشست در شورای امنیت سازمان ملل متحد با محوریت ایران، بیان کرد شاید این باشد که دولت ایالات‌متحده رویکرد ایران در رجوع به نهادهای بین‌المللی را از زاویه‌ای متفاوت تقلید می‌کند. درحالی‌که کشاکش حقوقی ایران و آمریکا در دیوان بین‌المللی دادگستری از حدود یک هفته قبل شروع شده و در گیرودار بحث‌ها و جدل‌های مبتنی بر اسناد قابل رجوع قضایی، فضای بین‌المللی تا حد زیادی از تحریم‌های آمریکا متوجه به این جدال شد.

مراجعه ایران به یک مرجع حقوقی آن‌هم در موضوعی که ابعاد کاملاً سیاسی و سیاست قدرت دارد، تاکتیکی بود که به شکل موفق منجر به برهم خوردن نظم بازی ایالات‌متحده در رویارویی با ایران شد. درواقع آنچه از پس این اقدام برآمد و از دستاوردهای مهم آن تلقی می‌شود، نه حصول نتیجه مطلوب در دیوان – که بسیار دور از انتظار است و اگر چنین هم باشد چندین ماه و شاید چند سال زمان می‌خواهد و شاید نوش داروی باشد که بعد از مرگ سهراب آمده – بلکه اساساً نوسان و تغییر ولتاژ یک‌باره‌ای در رویکردهای مورد انتظار آمریکا از ایران بود.

سیاست خارجی دولت ترامپ در طی چند ماه گذشته و بعد از خروج از برجام – حتی قبل از آن – به‌گونه‌ای تدوین شده بود تا قدم‌به‌قدم ایران را به نقطه مدنظر خود برساند: یا توافق مجدد بر سر برنامه هسته‌ای و یا انزوای مجدد در جامعه بین‌المللی. قطعاً و بدون شک هدف نخست برای ترامپ مطلوب‌تر و جذاب‌تر بوده است و این امر با توجه به هزینه‌های کمتر گزینه نخست و احتمال شکست بیشتر – یا موفقیت با هزینه بیشتر – گزینه دوم.

فشار بر اتحادیه اروپا قبل از خروج از برجام، تغییر کابینه و میدان دادن به عناصر تندرو در قبال ایران، بازگشت تحریم‌های سابق به همراه تحریم‌های جدید – سناریویی که حتی تحلیلگران شبکه‌ای مانند بی‌بی‌سی نیز هرگز به سمت آن نرفته بودند – دامن زدن به فشارهای سیاسی داخلی از طریق تبلیغات گسترده در خصوص فروپاشی اقتصادی نظام و افزایش تحرکات گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج از مرزهای ایران و حتی نمایش‌های ترامپ در سنگاپور از پس دیدار با کیم جونگ اون، نقاط اتصال شبکه‌ای بود که ترامپ و سیاست او در قابل ایران در راستای کشاندن جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره دنبال کرد.

این شبکه اقدام قصد دارد با ایجاد توهم افزایش هزینه برای ایران و قرار دادن ایران در موقعیت یک بازنده، احتمال ریسک کردن از سوی جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهد. این ریسک چنانچه در راستای مذاکره مجدد باشد – که ترامپ یک‌بار با برداشتن هرگونه پیش‌شرطی در خصوص آن شانس خود را در این مورد آزمایش کرد – مطلوب اول و اگر در راستای اقدامات تهاجمی و از سر دستپاچگی باشد – مانند اقدام جدی برای شروع یک درگیری نظامی – مطلوب دوم دولت ترامپ بوده است.

اما رجوع ایران به دادگستری بین‌المللی محاسبات این بازی را به نحوی غیرقابل‌پیش‌بینی برای دولت ترامپ برهم زد. این مراجعه به یک مرجع حقوقی نه به خاطر ماحصل مرافعه، بلکه به خاطر نشان دادن ماهیت رفتار ایران در برخورد با تنگنای سیاسی که آمریکا برایش فراهم کرده حائز اهمیت است: آرام و خونسرد و به‌دوراز دستپاچگی. نمی‌توان به جد گفت که تصمیمی سازان سیاست خارجی ایران از قبل به این خروجی توجه کرده بودند یا خیر و یا صرفاً از روی ناگزیری به آن دست یازیدند. اما خواسته یا ناخواسته این اقدام تأثیر بسیار عمیقی بر محاسبات آمریکا از ایران داشت.

از سوی دیگر دست ایالات‌متحده از فشار اقتصادی بیش از این بر ایران کوتاه است هرچند تا همین‌جا نیز فشار این تحریم‌ها با توجه به شبکه گسترده ناکارآمد اقتصادی در داخل و به دلیل وجود فساد در لایه‌های متفاوت در سطح اجتماع و همچنین به دلیل فقدان چهارچوب در اقتصاد ایران و رانتی بودن اقتصاد – و بسیاری دیگر از دلایل که اقتصاددانان به آن اشراف کامل دارند – برای بخش‌هایی از بدنه اجتماع به‌ویژه در پایین‌دست اساسی بوده است و قطعاً آثار تورمی تحریم‌های آمریکا بعدازاین بیشتر خود را در اقتصاد ایران نشان خواهد داد.

اما متفق‌القول همه تحلیلگران داخلی و خارجی بر این عقیده‌اند که تحریم‌های ایالات‌متحده در دور جدید، تفاوت آشکاری با تحریم‌های بین‌المللی دوران اوباما دارد و آن عدم کارایی و انسجام آن‌ها به علت یک‌جانبه بودن و عدم پشتیبانی اروپا است. نمونه این تحلیل‌ها را بلومبرگ روز قبل به نقل از چند تن از تحلیلگران اقتصادی بیان کرد.

درنتیجه ایالات‌متحده کارت‌هایی که از تحریم در اختیار داشته اکنون  بازی کرده و اثر تحریم‌های آمریکا خود را بر اقتصاد ایران نشان داده است. در چنین شرایطی مراجعه ایران به دیوان دادگستری تلنگری ضمنی به این خالی بودن دست ترامپ از کارت‌های تحریم است و اگر با شانس حتی 1 درصد رأی دیوان به نفع ایران صادر شود، تأثیر روانی آن عمیقاً شکست مطلقی برای دولت ترامپ خواهد بود – چون اثر سیاسی و واقعی رأی دیوان به نظر دور از دسترس برای ایران است.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که ایالات‌متحده برای بازگرداندن بازی خود در قبال ایران به ریل سابق نیاز به یک اقدام متفاوت داشت و کشاندن ایران به شورای امنیت بهترین گزینه برای ترامپ آن‌هم در زمان برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی است. به چند دلیل.

ترامپ تاریخ 26 سپتامبر را برای این نشست انتخاب کرده که اساساً تمامی توجهات به سازمان ملل خواهد بود. زمان این نشست بعد از سخنرانی ایران است و آنچه قرار است ترامپ در این نشست بیان کند، شکایت از ایران در نقض «حقوق بین‌الملل».

به‌سادگی می‌توان دریافت که این اقدام ترامپ در درجه نخست پاتکی به شکایت ایران در دیوان است و درواقع ترامپ از فرصت توجهات بین‌المللی در ماه سپتامبر قصد بیشترین بهره‌برداری در جهت سرهم کردن یک داستان جالب دارد: چگونه کشوری که خود بزرگ‌ترین ناقض حقوق بین‌الملل است می‌تواند به یک مرجع حقوقی بین‌المللی برای شکایت از دیگر کشورها مراجعه کند؟ قطعاً در این نشست نمایش‌های کلامی و شاید تجسمی – مانند کار هیلی در نشان دادن قطعات موشک – را برای بی‌اعتبار سازی ایران از منظر حقوقی شاهد خواهیم بود.

دلیل دوم را باید در این مسئله جستجو کرد که ترامپ قصد قرینه‌سازی رفتار ایران اما در جناحی متفاوت یعنی جناح قدرت را دارد. دیوان بین‌المللی دادگستری و شورای امنیت سازمان ملل متحد هر دو نهادهای معتبر بین‌المللی هستند اما عملاً یکی واجد جنبه‌های حقوقی و فاقد ضمانت اجرای سیاسی، دیگری فاقد جنبه‌های چندان حقوقی اما واجد ضمانت‌های اجرایی قوی و قدرتمند.

دولت ترامپ با کشانیدن ایران به شورای امنیت سازمان ملل، رویکرد ایران را از زاویه‌ای متفاوت تقلید کرده و با توجه به نمادهای موجود در دو نهاد مورد مراجعه دو کشور، به‌خوبی می‌توان زبان ایالات‌متحده را در اقدام اخیر خواند: نمایش تفاوت قدرت در چهارچوبی یکسان. همانند ایران و دیوان، نتیجه و خروجی این نشست در شورای امنیت هم به نظر برای ترامپ و آمریکا اهمیت چندانی ندارد – بعید است که این نشست با توجه به حضور کشورهای مخالف خروج آمریکا از برجام قطعنامه و یا حتی بیانیه محکمی در محکومیت ایران داشته باشد - بلکه ماهیت اقدام آمریکا می‌تواند یادآور بازی اصلی آمریکا برای ایران باشد.

دلیل سوم را اما باید در روانشناسی فردی ترامپ جستجو کرد. آمریکا هر زمان دیگری را می‌توانست برای برگزاری نشستی با محوریت ایران در شورای امنیت جستجو کند. اما انتخاب این زمان می‌تواند یادآور اتفاقاتی باشد که سال گذشته بین ترامپ و روحانی رخ داده است.

چندی پیش افشا شد که ترامپ در خلال نشست مجمع عمومی سال گذشته در نیویورک هشت بار از روحانی برای ملاقات و گفتگو درخواست کرده که روحانی این درخواست‌ها را همگی رد کرده است. امسال در نشست عمومی ترامپ قرار است موضوع ایران را به شورای امنیت ببرد و به شکلی جالب‌توجه بیان شده که ایران ‌هم می‌تواند در این نشست حضور داشته باشد و سخنرانی کند. ترامپ با این نشست به‌ظاهر به دنبال انتقام از ماجرای سال گذشته است. آمدن یا نیامدن ایران به این نشست برای ترامپ فرقی ندارد چراکه درهرصورت او چشم‌ها را در این نشست به دهان خود خواهد دوخت. چه با ایران چه بدون ایران. اما اگر با درصدی از شانس و احتمال ایران نماینده‌ای حتی در این نشست داشته باشد، ترامپ به آنچه در سال گذشته می‌خواسته، به نحوی دیگر دست میابد، هرچند که متکلم وحده باشد.

ایران هنوز موضوع رسمی در خصوص این نشست و محتوای آن نگرفته است. می‌توان گفت که موضوع ایران هیچ اهمیتی برای آمریکا ندارد و 26 سپتامبر به‌احتمال‌زیاد این نشست فارغ از خروجی آن برگزار خواهد شد. آنچه برای آمریکا از پس این نشست مهم خواهد بود اما، توان ایران واکنش آن به بازگشت بازی آمریکا به ریل سابق است.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید