یادداشت مشترک 3 روزنامه‌نگار درباره آتش‌بس؛ ایران علاقه‌ای برای گسترش زدوخوردها ندارد

کدخبر: ۷۲۷۹۳۴
اقتصادنیوز: محمدمهاجری، عباس عبدی و فیاض زاهد یادداشتی مشترک در روزنامه اعتماد منتشر کردند.
یادداشت مشترک 3 روزنامه‌نگار درباره آتش‌بس؛ ایران علاقه‌ای برای گسترش زدوخوردها ندارد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اعتماد، محمدمهاجری، عباس عبدی و فیاض زاهد در یادداشتی مشترک در روزنامه اعتماد نوشتند: البته اینها بر حسب شواهد و ادعاهای ظاهری است ولی اینکه متجاوزان در پس پرده دنبال چه هستند فعلا و بر اساس داده‌های موجود نمی‌توان نظری قطعی داد. اکنون ضرورت دارد تا آنچه بر مردم و میهن عزیزمان ایران رفت را بازبینی کنیم بلکه افقی برای خود بگشاییم. 

خبر مرتبط
طعم تلخ جنگ اسرائیل علیه ایران به روایت وزیر اسبق جنگ رژیم صهیونیستی

آویگدور لیبرمن» در واکنش به جنگ این رژیم با ایران، گفت که این جنگ با پایان خوبی همراه نبوده است.

ایران در این جنگ به ویژه آغاز آن متحمل خسارت‌های زیادی شد. ولی درادامه و برخلاف تصور اولیه رژیم متجاوز،توانست خود را بازیابد و در میدان جنگ نوعی توازن را برقرار کند و ضربات بی‌سابقه‌ای را به اسراییل بزند. به ‌طور قطع یکی از علل پیشنهاد آتش‌بس از سوی متجاوزان، همین موازنه در میدان نبرد بود. ولی این تنها علت نبود، بلکه «همبستگی ملی» ایجاد شده در این جنگ نقش بسیار مهم‌تری در عقب‌نشینی اسراییل از اهداف اولیه‌اش داشت.

نتانیاهو روی اتفاقات دهه اخیر ایران و نیز وضعیت عمومی کشور حساب کرده بود. اتفاقاتی که هر کدام به تناسب بخش‌هایی از جامعه را دل‌چرکین و زخمی کرده بود. اشتباه نتانیاهو این بود که گمان می‌کرد رفتار مردم در همه شرایط یکسان است، در حالی که اگر مردم با خطر وجودی آن هم از سوی کشوری متجاوز مواجه شوند، کشوری که عملکردش در غزه پیش چشم جهان است، به سهولت همه اختلافات را کنار می‌گذارند و در مقام رفع این خطر برمی‌آیند.

به‌علاوه در یک سال گذشته دولتی برسر کار آمده بود که به‌رغم همه ضعف‌ها که بخشی ازآن نیز ناشی از محدودیت‌های ساختار رسمی است،مورد احترام بسیاری از مردم است و آن را به چشم مخالف خود نگاه نمی‌کنند. همچنین اقدامات ۹ ماه گذشته این دولت - ‌اگر چه با انتظارات بحق مردم فاصله دارد - ولی در مجموع رو به بهبود بوده است.

بنابراین در چنین شرایطی واکنش مردم به جنگ برعکس تصور متجاوزان بود، و از این جهت و در همان روز اول دشمن را ناکام گذاشتند. این رفتار مردم بیش از هر چیز نشان داد که همبستگی ملی رکن اصلی در قدرت بازدارندگی است و اینکه برای دفاع در برابر هر گونه تجاوزی، ‌اگر چه به سلاح و قدرت نظامی نیازمندیم، ولی همبستگی ملی در مقام پدافندی بسیار کاراتر و موثرتر از هر سلاح دیگری است.

در واقع برآورد قدرت نظامی ایران از سوی دشمن نتوانست قصد و انگیزه آن را در تجاوز خنثی کند، ولی همبستگی ملی موجب شد که از مواضع خود عقب‌نشینی کند و این واقعیت نشان‌دهنده اهمیت بسیار بیشتر این مولفه در قدرت ملی کشور است.

واقعیت این است که در دو دهه گذشته به ویژه با آمدن احمدی‌نژاد جامعه دچار دو و چند دستگی شد. هم شکاف‌های بین‌المللی کشور افزایش یافت و هم شکاف‌های داخلی رو به رشد شد. ادبیات ستیزه‌جویانه او در داخل و خارج موجب کاهش شدید سرمایه اجتماعی به ویژه در حوزه اعتماد میان دولت و مردم شد. بدتر از ادبیات ستیزه‌جویانه او، ضدیت آن دولت با عقلانیت بود که با آمدن دولت روحانی تا حدود زیادی تعدیل شد، ولی شکاف مزبور با مردم به صورت پایدار بهبود نیافت و از آن بدتر اینکه این شکاف به درون ساختار سیاسی نیز سرریز شد.

اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و بیش از آن تحریم‌ها و رکود اقتصادی و افزایش فقر و تورم، همه و همه عامل یا نتیجه این فرآیند بودند. یکدستی کل ساختار در ۱۴۰۰ نیز دردی را درمان نکرد و شکاف میان مردم با نهادهای اجرایی را به سطوح بالاتر برد و اعتراضات سال ۱۴۰۱ فاصله‌ها با حکومت را بیشتر کرد. ولی تجاوز اخیر به میهن همان اتفاقی بود که توانست یک بار دیگر مردم ایران را در کنار منافع و موضوع مشترکی گرد هم آورد تا نشان بدهد به‌رغم ناملایمات، همچنان حول مفهوم ایران بسیج می‌شوند و رفتاری مدنی و عالی از خود نشان می‌دهند.

واکنش و رفتار مردم نه تنها برای بیگانگان بلکه برای سیاسیون داخلی هم بسیار آموزنده و حتی جالب تلقی شد. همه متوجه شدند، کسانی که خود را هسته سخت نظام معرفی می‌کنند و دستمزد هسته بودن را مطالبه می‌نمایند بیش از یک گروه اقلیت و تندرو نیستند. اصولا نظام مبتنی بر مردم هسته سختی جز مردم ندارد.

نظام یعنی مردم، همان‌ها که در آخرین پیام مقام رهبری نیز مورد اشاره قرار گرفتند: «یک ملت در حدود 90 میلیون جمعیت، یکپارچه، یک‌صدا، شانه ‌به ‌شانه، در کنار هم، بدون هیچ گونه تفاوتی در خواسته‌ها و در مقاصدی که ابراز می‌کنند، ایستادند، شعار دادند، حرف زدند، از رفتار نیروهای مسلح حمایت کردند.»

ادعای هسته سخت نظام بودن، ایده‌ای پوشالی است که چه بسا ساخته و پرداخته دشمنانی است که می‌خواستند حکومت را از عرصه جامعه و مردم دور کنند و گمان هم کردند که به هدف خود رسیده‌اند و لذا تصمیم تهاجم علیه ایران را گرفتند. بنابراین تنها راه برای تقویت قدرت بازدارندگی کشور برای رفع هر گونه تجاوز احتمالی در آینده نزدیک یا دور، تقویت همبستگی ملی و مشارکت دادن مردم در همه امور است.

این همبستگی نه فقط در شرایط جنگی؛ بلکه باید هر روز و هر ساعت در اوج باشد. اگر همبستگی ملی در شرایط جنگ می‌تواند دشمن را به عقب براند و ناکام بگذارد، در شرایط عادی نیز ده‌ها مشکل و ناترازی را حل خواهد کرد. نمونه روشن آن ناترازی‌های ویرانگر انرژی است که به دلیل فقدان همبستگی ملی در شرایط غیرجنگی و فقدان اعتماد به سیاست‌های رسمی، هیچ مسوولی جرأت نزدیک شدن به حل آن را ندارد.

باید دور مدعیان هسته‌های سخت را خط کشید. اینها هسته سخت نیستند، گروهک‌های سخت‌جان برای تأمین منافع خود هستند. مردم را به جای هسته سخت بنشانید، حکومت مردم، هسته‌ای جز مردم ندارد. همان طور که امام علی(ع) خطاب به کارگزاران می‌فرمایند: «خشم عامه مردم، خشنودی خواص را بی‌اثر می‌سازد. پایه دین و جمعیت مسلمین و ذخیره دفاع در برابر دشمنان، تنها عامه امت‌اند. بنابراین باید گوش تو به آنها و میل تو با آنان باشد.»

این تغییر سیاست باید آغاز شود فرصت‌ها چون ابر می‌گذرند. آثار آن باید فوری در صدا و سیما دیده شود. متأسفانه این نهاد مهم با عملکرد خود جامعه را شعبه شعبه نموده و بسیاری از مردم را نسبت به اصلاحات داخلی ناامید کرده و آنان را مفت و مجانی مخاطب رسانه‌های وابسته به بیگانه کرده است.  یکی دیگر از مصادیق تقویت همبستگی ملی تصمیم برای آزادی زندانیان سیاسی (فارغ از گرایش‌های آنان) و رفع حصر است. اگر چه باید درباره این ایده یادداشتی مستقل نوشت، ولی اهمیت چنین اقدامی نشانه‌ای روشن از درک رسمی از اهمیت همبستگی ملی است و به تلطیف فضای سیاسی کمک زیادی می‌کند. ارزش و قیمت همبستگی کنونی را باید دانست و اکنون که مردم آمده‌اند دست دوستی آنان را نباید پس زد.

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس سایر رسانه ها
    از دست ندهید
    کارگزاری مفید