دومینوی بحرانها در پی خشکی دریاچه ارومیه | سایه سنگین مهاجرت گریزناپذیر بر سر صدها روستا

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه سازندگی، حاکم ممکان، نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه اعلام کرد که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این وضعیت طی سالیان اخیر منجر به تخلیه آرام یا مهاجرت مردم از روستاهای اطراف شده است. او در عین حال هشدار داد که هنوز امکان پیشگیری از وخامت بیشتر وجود دارد.
کارشناسان محیطزیست هشدار دادهاند که ادامه این روند باعث «محاصره میلیونها شهروند با مشکلات معیشتی و زیستی» خواهد شد و حتی برآوردهایی، مهاجرت قریب ۱۰ میلیون نفر را پیشبینی کردهاند. در عمل، صدها روستا در اطراف دریاچه در یک دهه گذشته به تدریج خالی از سکنه شده و جمعیت آنها به شهرهای بزرگتری چون ارومیه، تبریز و حتی تهران سرازیر گردیده است. کاهش عملکرد مزارع و نبود اشتغال پایدار، فقر و نابرابری را تشدید کرده و نرخ مهاجرت داخلی را بالا برده است.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه محسوب میشد اکنون به بستر نمکی خشک و شکنندهای تبدیل شده است. اکنون بیش از ۹۰ تا ۹۶ درصد از حجم و مساحت این دریاچه از بین رفته و آنچه باقیمانده فقط لکههای بسیار کوچک و کمعمق آب شور است که بهسختی توان حفظ حیات را دارند.
بخش اعظم سطح آبی پیشین به نمکزار تبدیل شده و کارشناسان هشدار میدهند که با کوچکترین کاهش بارندگی یا برداشت بیشتر آب، وضعیت میتواند وخیمتر شود. در این شرایط، شوری بسیار بالای آب باعث نابودی گونههای ارزشمندی مانند آرتمیا شده و لایه ضخیمی از نمک در بستر خشک شده، تشکیل گردیده که زیستگاه پرندگان مهاجر را نیز غیرقابل استفاده کرده است.
خطرات زیست محیطی
خشک شدن دریاچه ارومیه، پیامدهای فراوانی به همراه دارد. مهمترین و آزاردهندهترین پیامد آن توفانهای گردوغبار نمکی است؛ ذرات نمک و ریزگردهای حاصل از بستر خشک شده دریاچه میتوانند، کیفیت هوا را شدیداً کاهش داده و سلامت مردم مناطق اطراف را به خطر بیندازند. انتشار گردوغبار نمک همچنین با بالا بردن املاح خاک و آب کشاورزی، معیشت کشاورزان را تحت فشار شدید قرار میدهد و مهاجرت روستاییان را تشدید میکند.
علاوه بر این، برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی در حوضه ارومیه، باعث افزایش خطر فرونشست زمین شده و تنوع زیستی منطقه را بهطور فزایندهای کاهش داده است. برخی کارشناسان نیز هشدار دادهاند که نابودی دریاچه میتواند با ایجاد تغییرات ریز اقلیمی، منطقه را بهسوی گرمتر و خشکتر شدن بیشتر سوق دهد.
کارشناسان سلامت عمومی تأکید میکنند که این شرایط میتواند به افزایش بیماریهای غیرواگیر در منطقه منجر شود. نماینده ارومیه گفته است، خشکی دریاچه «افزایش فشار خون، ایجاد سرطان پوست و از بین رفتن اراضی کشاورزی به دلیل گرد و غبار نمکی» را به دنبال دارد که آثار زیانبار آن تا حوالی زنجان و قزوین احساس خواهد شد.
بر اساس گزارشهای خبری، خشک شدن بیش از ۹۰ درصد از وسعت دریاچه نه تنها روستاهای اطراف را به تخلیه و مهاجرت سوق داده بلکه با گردوغبار نمکی، سلامت میلیونها نفر از جمعیت منطقه- از آذربایجان تا زنجان و قزوین- را نیز تهدید میکند. در مجموع این عوامل میتوانند فقط معیشت و سلامتی ساکنان محلی را هدف قرار ندهند بلکه احتمالاً به بروز موج تازهای از مهاجرت بهویژه از حاشیهها به سمت شهرها دامن بزنند.
تأثیر بر معیشت و مهاجرت اهالی
خطرات خشک شدن ارومیه محدود به محیط زیست نیست. پژوهشهای ژئوپلیتیک نشان میدهند «پیامدهای سیاسی-امنیتی» ناشی از از دست رفتن دریاچه شامل درگیریهای قومی و طایفهای، افزایش نارضایتی عمومی، تشدید فقر و بیکاری، حاشیهنشینی گسترده و کاهش احساس امنیت ملی خواهد بود. در واقع، کاهش ناگهانی منابع آبی و تضعیف معیشت روستاییان میتواند، شکافهای اجتماعی را عمیقتر کرده و گروههای معارض و ضدنظام را تقویت کند. نمایندگان ارومیه تأکید کردهاند که نابودی دریاچه، عواقب امنیتی نیز در پی دارد؛ به گفته آنها، حفظ امنیت ملی در چنین شرایطی سختتر میشود و «تهدید موجودیت ملی» و تضعیف قدرت کشور را به همراه دارد.
علاوه بر این، انتقال اجباری جمعیت روستایی به شهرها یا حتی فراتر از استان، فشار بر منابع شهری را افزایش میدهد و میتواند، معضل جدیدی چون بیخانمانی و ناهنجاریهای اجتماعی بهوجود آورد. در سطح منطقهای نیز کاهش آب ارومیه، خطر مناقشات بین استانی را بالا میبرد. بهعنوان مثال، کشمکش بر سر تخصیص حقابه رودخانهها میان آذربایجان شرقی و غربی پیش از این علنی شده و حالا در صورت خشک شدن کامل دریاچه این تنشها میتواند به چالشهای امنیتی جدیتری بدل شود. بهطور خلاصه از دست دادن ارومیه «عوامل بالقوه بیثباتی» بهشمار میآید که ظرفیت بروز بحرانهای سیاسی و اجتماعی را در مناطق اطراف افزایش میدهد.
در حال حاضر تداوم خشکی دریاچه ارومیه به معیشت کشاورزان و دامداران محلی آسیب جدی زده است. در سالهای اخیر با وجود اینکه چند هزار هکتار اراضی باغی جدید در نواحی غربی دریاچه ایجاد شده در نواحی شرقی، کاهش شدیدی در وسعت اراضی زراعی و باغی رخ داده و جمعیت روستایی و شهری ساکن پیرامون دریاچه بهطور چشمگیری کاهش یافته است.
بسیاری از ساکنان این مناطق برای تأمین معیشت به سایر شهرستانهای استانهای آذربایجان شرقی و غربی مهاجرت کردهاند. نماینده ارومیه نیز تصریح کرده است که مهاجرت تدریجی روستانشینان حوضه آبریز دریاچه آغاز شده و این موضوع یک «زنگ خطر» جدی برای منطقه محسوب میشود. گرچه آمار دقیقی از میزان مهاجرت در دست نیست اما مشاهدات میدانی، حکایت از خالی شدن روستاها و افزایش مهاجرت به شهرهای مجاور دارد.
با وجود وخامت اوضاع، کارشناسان بر این باورند که هنوز میتوان از وخامت بیشتر فاجعه جلوگیری کرد. مطالعات محلی و بینالمللی بارها نشان دادهاند که بازگشت کامل دریاچه بدون اصلاح ریشهای الگوی مصرف آب ممکن نیست. به گفته نمایندگان و فعالان محیط زیست باید فوراً کشت محصولات پرآببر کاهش یابد، چاههای غیرمجاز کنترل و حقابه واقعی دریاچه تخصیص داده شود. از سوی دیگر هماهنگی نهادی، نظارت شفاف بر طرحها و مشارکت جدی جوامع محلی (همراه با فراهم کردن معیشت جایگزین برای کشاورزان) ضروری است. به تعبیر دکتر مهدی زارع (استاد زمینشناسی) اکنون برای مسئولان «بسیار مشکل» است به گروههایی که از منابع آب تغذیه میکنند، بگویند دوران مصرف بیرویه به پایان رسیده است. او هشدار داده که هنوز چند گوشه از دریاچه قابلیت احیا دارد اما بازگشت آن به وضعیت سالهای گذشته، امکانپذیر نیست.
ارسال نظر