بایدن، یک رئالیست عملگرا (بخش سوم)

آغاز تغییرات در سیاست‌خارجی آمریکا

کدخبر: ۴۴۱۳۸۸
اقتصادنیوز: تصمیم بایدن برای پایان جنگ آمریکا در افغانستان با نقض هرگونه فرضیه "لیبرال انترناسیونالیستی" همراه بود و کسانی که «دکترین بایدن» را با هدف تقویت هژمونی آمریکا و دفاع از دموکراسی در سراسر جهان تشخیص داده بودند را شگفت زده کرد. به این دلیل که ادراکات حاصل از نیم‌قرن تجربه بایدن در سطح نخست سیاست خارجی آمریکا که منجر به تصمیم قاطعانه پایان دادن به طولانی‌ترین جنگ ایالات‌متحده شد، از دید مستقیم پنهان مانده است؛ بایدن در طول دوران حرفه ای خود تلاش پراگماتیک برای امنیت ملی را بر سیاست خارجی ارتدوکسی ترجیح داده است، و اگرچه دونالد ترامپ نیز انگیزه‌های مشابهی را بیان کرد، اما این بایدن است که نسخه منسجم‌تری از «رئالیسم پراگماتیک» (واقع‌گرایی عمل‌گرایانه) را ارائه می‌دهد.
آغاز تغییرات در سیاست‌خارجی آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز؛ جاشوا شیفرینسون، دانشیار دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه بوستون، و استفان ورثیم، عضو ارشد برنامه استیتکرفت آمریکا در بنیاد کارنگی در مقاله‌ای با عنوان «بایدن رئالیست» برای دوماهنامه معتبر فارن افرز، با بررسی سیر تاریخی رویکردهای سیاست‌خارجی جو بایدن -از مخالفت وی با جنگ خلیج فارس تا حمایت از گسترش ناتو و همچنین جنگ در عراق و در نهایت خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان- ضمن آشکار ساختن ابعاد پنهان دکترین رئیس‌جمهور آمریکا، استدلال می‌کنند که بایدن در هر شرایطی همواره امنیت ملی ایالات متحده را بر همه ملاحظات دیگر مقدم می‌دارد و این چشم‌انداز را در وضعیت‌های جدید و علی‌رغم واقعیت‌های سخت و ناخوشایند حفظ کرده است.

اقتصادنیوز این مقاله پربازدید شماره اخیر دوماهنامه فارن‌افرز را در ۳ بخش مجزا منتشر می‌کند.

BeFunky-collage
جاشوا شیفرینسون (راست) و استفن ورثیم (چپ)

زوایای پنهان دکترین بایدن

در بخش نخست مقاله (ابعاد پنهان سیاست‌خارجی بایدن) نویسندگان با ارائه یک چشم‌انداز کلی از رویکرد کنونی رئیس‌جمهور آمریکا به سیاست خارجی ارائه می‌دهند و معتقدند رئیس جمهور جو بایدن باید سیاست خارجی آمریکا را به مسیر قبل از ترامپ بازگرداند و کاندیداتوری ریاست جمهوری وی که نیم قرن سابقه فعالیت در سیاست ملی را داشت ، به وضوح تجسم استبلیشمنت آمریکایی (جریان اصلی یا هسته قدرتمند و پرنفوذ سیاستمداران آمریکا) بود. اما تصمیم بایدن برای پایان جنگ آمریکا در افغانستان جنبه دیگری از چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات‌متحده را آشکار کرد؛ چراکه در انتهای این جنگ ۲دهه‌ای، بایدن هرگونه فرضیه "لیبرال انترناسیونالیستی" این طرح را رد کرد. امری که ممکن است کسانی که «دکترین بایدن» را با هدف تقویت هژمونی آمریکا و دفاع از دموکراسی در سراسر جهان تشخیص داده‌اند، شگفت زده کند و منتقدان، تغییر رویکردهای بایدن در سیاست‌خارجی را فرصت‌طلبانه بخوانند.

نویسندگان معتقدند ادراکات بایدن که منجر به تصمیم قاطعانه پایان دادن به طولانی ترین جنگ ایالات‌متحده شد، از دید مستقیم پنهان مانده است. به همین دلیل نگاهی به  خط مشی‌های کلی سیاست‌خارجی و سیر تاریخی تحول رویکردهای بایدن در طول دوران سناتوری وی داشته‌اند: «بایدن در طول دوران حرفه ای خود تلاش پراگماتیک برای امنیت ملی را بر سیاست خارجی ارتدوکسی ارجحیت داده است. و اگرچه دونالد ترامپ نیز انگیزه های مشابهی را بیان کرد، اما این بایدن است که نسخه منسجم‌تری از «رئالیسم پراگماتیک» (واقع‌گرایی عمل گرایانه) را ارائه می‌دهد؛ رویکردی که به پیشرفت منافع ملموس ایالات‌متحده کمک می‌کند،  انتظار دارد که سایر دولت‌ها منافع خود را دنبال کنند، و برای دستیابی به آنچه ایالات‌متحده در دنیای رقابتی نیاز دارد، تغییر مسیر می‌دهد.

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism

افغانستان، آغاز یک بازآرایی ژئواستراتژیک گسترده‌تر

در بخش دوم مقاله (راز پنهان تصمیم بایدن درباره افغانستان) نویسندگان به رویکردهای بایدن در حدود یک دهه گذشته -یعنی دوران معاونت رئیس‌جمهور باراک اوباما تا اکنون- پرداخته و یادآور می‌شوند: مسیر او از زمان جنگ سرد و علاقه‌مندی به رویکرد لیبرال و تمایل سناتور بایدن به بسط هژمونی آمریکا، تا شک و تردید وایس‌پرزیدنت بایدن درباره ملت‌سازی، شامل یک خط مشی عمیق است: «او همواره امنیت ایالات‌متحده را اصلی ترین مبنای سیاست خارجی می‌داند و مایل بوده است تا نحوه پیشبرد منافع آمریکا را با توجه به شرایط جدید و واقعیت‌های سخت بازآرایی کند». 

و اکنون جو بایدن در قامت رهبر ایالات متحده تأثیری به مراتب گسترده‌تر از گذشته بر سیاست خارجی آمریکا دارد و به باور نویسندگان، افغانستان نمایانگر بارزترین نمونه از رئالیسم عمل‌گرایانه رئیس‌جمهور بایدن، ممکن است فقط یک آغاز باشد. او به پنتاگون دفاع دستور داده است که "بررسی وضعیت جهانی استقرارهای [نظامی] پیشین ایالات‌متحده" را در دستور کار قرار دهد و اگر بازبینی بر مبنای بینش ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش باشد، مبنی بر اینکه بسیاری از استقرارهای موجود "در طول جنگ سرد" توسعه یافته‌اند، این فرآیند می‌تواند تجدید ساختار قابل توجهی در ردپای ارتش ایالات‌متحده را رقم بزند.

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism

در ادامه بخش سوم و پایانی مقاله «بایدن رئالیست» را بخوانید.

بازآرایی جبهه آمریکا در قبال بلوک شرق

به طور حتم، بایدن اغلب وجوه روابط ایالات‌متحده با چین و روسیه را از نظر ایدئولوژیکی تنظیم کرده است. وی وعده داده که با نشان دادن تداوم نشاط نهادهای دموکراتیک آمریکا این ایده را که «خودکامگی موج غالب در آینده است» رد کند. با این حال سیاست‌های واقعی بایدن در قبال این دو قدرت، تضاد عملی با ایده را نشان می دهد. بایدن به جای ادغام کشورها در یک چشم‌انداز تهدیدآمیز اقتدارگرا، رقابت با چین رو به رشد را بسیار بالاتر از روسیه ضعیف در ارجحیت قرار داده است. وی قصد داشته است که با این دو کشور "رابطه‌ای پایدار و پیش‌بینی‌پذیر" برقرار کند، رویکردی که به دنبال محدود کردن تنش‌های دو‌جانبه است و به طور بالقوه ایالات‌متحده را قادر می‌سازد تا بر [رویکرد] ضدتعادل با چین تمرکز کند (مقابله با رسیدن چین به وضعیت تعادل قدرت با آمریکا).

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism

بایدن همانطور که در دوران جنگ سرد انجام داد ، گام هایی را برای بازکردن راه حل مذاکره برای حل اختلافات با رقبای ژئوپلیتیک ایالات‌متحده برداشته است. او تصمیم گرفت اولین اجلاس بزرگ دوجانبه خود را با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برگزار کند و همچنین علاقمندی خود را برای دیدار با شی جین پینگ رئیس جمهور چین نشان داد. وی پس از دیدار با پوتین گفت که دیپلماسی به اعتماد طرف‌ها به دیگر بستگی ندارد. صرفاً دو طرفی که منافع متقابل داشته باشند نیاز است که بر اساس آن منافع تفاهم ایجاد کنند. بایدن تأکید کرد: «این در مورد منافع شخصی و تأیید منافع شخصی است. این فقط یک تجارت محض است».

گاهی اوقات، لفاظی خود بایدن می‌تواند متمایزترین غرایز سیاست خارجی او را پنهان کند. وی از ترامپ بخاطر در آغوش گرفتن «همه اراذل و اوباش در جهان» اظهار تنفر کرد و وعده داد که «حقوق بشر مرکز سیاست خارجی ما خواهد بود»؛ ادعایی که با دفاع بی رحمانه وی از منافع حیاتی ملی به سختی قابل هم‌پوشانی است. برخلاف ترامپ و علاقه او به خودکامه‌ها، بایدن ممکن است به نظر برسد که به ترویج قدرت لیبرالیسم و  دموکراسی در خارج از ایالات‌متحده باز می‌گردد.

با این حال، اکثر اظهارات و اقدامات بایدن با چشم اندازی که امنیت ملی را بر همه ملاحظات دیگر مقدم می‌دارد، مطابقت دارد. و لفاظی‌های دموکراسی‌خواهانه مانع از آن نشده است که بایدن روابط خود را با دولت‌های اقتدارگرا مانند تایلند و ویتنام و دموکراسی‌های غیرلیبرال مانند هند و فیلیپین افزایش ندهد.

ضرورت بازپروری جسورانه سیاست‌خارجی آمریکا

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism

اگر دولت بایدن همچنان واقع‌گرایی عملگرایانه را بر لیبرالیسم ترجیح دهد، ممکن است تغییرات گسترده‌ای در سیاست خارجی ایالات‌متحده قابل پیش‌بینی باشد. تجزیه و تحلیل متمرکز بر امنیت که بایدن در مورد افغانستان اعمال کرد، منجر به کاهش نیرو در دیگر نقاط جهان می‌شود. هزاران نیروی زمینی که در حال حاضر در عراق و سوریه برای جلوگیری از تجدید حیات داعش در آینده مستقرند، محل آشکاری برای شروع است. تداوم استقرار آنها، الزامات بایدن برای «تعیین مأموریت با اهداف واضح و قابل دستیابی» را نقض می کند، زیرا هرگز نمی‌توان موفقیت را به طور موثق به دست‌آورد.

به همین دلیل ، بایدن باید ارزیابی کند که آیا عملیات ضدتروریسم ایالات‌متحده تنها گروه‌هایی را که دارای توانایی و قصد حمله به ایالات‌متحده هستند، هدف قرار می دهد یا خیر؟ در سال های اخیر ایالات‌متحده در تقریبا 85 کشور در سراسر جهان در حملات، رزمایش‌ها و مأموریت‌های ضد تروریستی شرکت کرده است. اگرچه موارد زیادی القاعده و دیگر گروه‌هایی را که تهدیدکننده سرزمین آمریکا هستند، هدف قرار داد ، اما در واقع برخی از سازمان ها مانند الشباب مستقر در سومالی و گروه هایی در ساحل و آمریکای لاتین که به وضوح قادر به حمله به ایالات‌متحده نیستند، هدف قرار گرفتند.

اگر ارزیابی بایدن حتی یک نتیجه مبهم به همراه داشته باشد، او باید "جنگ علیه تروریسم" را خاتمه دهد، تا مبادا «ماموریتی باز» (آنگونه که او جنگ افغانستان را توصیف کرد) را به جانشین خود بسپارد. بایدن باید جسورانه عمل کند تا ایالات‌متحده را از خاورمیانه بزرگ جدا کند. اما در زمانی که چین در حال رشد است و ایالات‌متحده به اصلاحات داخلی جدی نیاز دارد، او باید حتی بزرگتر فکر کند:

دولت او می‌تواند در صورت قطع تعهدات ایالات‌متحده در اروپا و اجتناب از رویکرد بیش از حد نظامی با حاصل جمع صفر در آسیا تلاش کند. بر خلاف پیشینیان خود، او می‌تواند درخواست‌های فزاینده‌ای را برای ایجاد نیروی دفاعی اروپایی خارج از کنترل آمریکا بپذیرد تا مسئولیت امنیت قاره اروپا به دست اروپایی‌ها سپرده شود.

و در هند و اقیانوس آرام (هندوپاسیفیکعلیرغم لفاظی بایدن برای "رقابت شدید" با چین، غرایز عمل‌گرایانه وی، کاخ سفید را از تضمین صریح دفاع از تایوان و یا افزایش تعهدات منطقه‌ای ایالات‌متحده در حال حاضر بازمی‌دارد.

 رئالیسم عمل‌گرایانه همه چاره نیست

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism

اما رئالیسم عمل گرایانه بایدن همه چاره نیست. در مورد سوالات کلیدی ، غرایز سیاست خارجی او در جهت مخالف حرکت می‌کنند. حساسیت بایدن نسبت به جریانات سیاسی به او این امکان را داد که جنگ در افغانستان را پایان دهد، اما جنگ‌های باقیمانده ایالات‌متحده از اهمیت عمومی کمتری برخوردار است، حتی اگر منطق استراتژیک آنها چندان مشکوک نبوده نباشد. در واقع، بایدن علیرغم مخالفت نهایتاً با گسترش جنگ با تروریسم در دوره اوباما از طریق حملات هوایی و عملیات کماندویی و حتی در امور ملت سازی همراه شد.

عمل گرایی او ممکن است او را از ریسک‌های سیاسی که یک دیدگاه رئالیستی دقیق مستلزم آن است، باز دارد. این پراگماتیسم همچنین می‌تواند بایدن را در زمینه تعهدات منسوخ شده که دیگر امنیت آمریکا را پیش نمی‌برد، بیش از حد آرام حرکت دهد. اگر اروپایی ها بتوانند از خود دفاع کنند، فقط حفظ اندازه کنونی ناتو کافی نیست؛ بایدن باید نقش ایالات‌متحده را در این اتحاد به‌طور فعال کاهش دهد.

مهمتر از همه، رویکرد همه‌جانبه بایدن در قبال چین -تشدید رقابت ژئوپلیتیک، استقبال از همکاری در زمینه چالش‌های مشترک و حفظ فضای دیپلماسی- ممکن است در کوتاه مدت عملگرایانه به نظر برسد، اما ممکن است در سال‌های پیش رو، بیش از سال‌های گذشته غیرقابل دستیابی و بی‌نظم به نظر برسد. بایدن باید از تهدید نظامی قابل کنترل که چین را در جهت اولویت بخشیدن به مشارکت دیپلماتیک سوق می‌دهد، برای کار بر روی موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوا و تجارت استفاده کند و در داخل نیز مانع اهریمن‌سازی از چین شود تا مبادا جنگ سرد جدیدی آغاز شود.

ماه‌های آغازین ریاست جمهوری بایدن نشان داد که حتی سیاستمداران باتجربه نیز می توانند غافلگیر کننده ظاهر شوند، مخصوصاً اگر مشخصه‌های آنها با زمان تغییر کند. بایدن مطمئناً رادیکال نیست. اما پس از چندین دهه رادیکالیسم سیاست خارجی که مجموعه‌ای از فجایع را ایجاد کرده است، رویکرد وی حداقل می‌تواند نقش ایالات‌متحده در جهان را احیا کند.

Joe Biden Doctrine Pragmatic Realism



 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید