گزینه‌های آمریکا در صورت فروپاشی مذاکرات

پاسخ های احتمالی ایران به پیش نویس احیای‌برجام

کدخبر: ۵۱۵۰۸۲
اقتصادنیوز: درحالیکه برخی منابع غربی مدعی‌اند «ضرب‌الأجل غیررسمی» جهت تصمیم‌گیری درباره متن پیشنهادی اتحادیه اروپا برای توافق احیای برجام، امروز دوشنبه به پایان می‌رسد، تاکنون هیچ بیانیه رسمی از سوی طرف‌های مذاکرات درباره پذیرش یا رد این پیش‌نویس ارائه نشده است.
پاسخ های احتمالی ایران به پیش نویس احیای‌برجام

به گزارش اقتصادنیوز، درحالیکه پیش از این برخی رسانه‌ها به نقل از منابع غربی مدعی شده بودند که روز دوشنبه ۱۵ آگوست طرف‌ها باید پاسخ خود به آنچه «پیش‌نویس نهایی» توافق احیای برجام خوانده‌اند را ارائه کنند، ناظران و کارشناسان همچنان نسبت به نتیجه و چشم‌انداز فرآیند ۱۷ ماهه مذاکرات تردید دارند و در انتظار هرگونه اظهارنظر از سوی مقامات ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا در این باره هستند.

۵+۱ سناریو درباره پاسخ تهران به پیش‌نویس توافق

لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال که مذاکرات را دنبال می‌کند، شب گذشته در یک رشته توئیت نوشت: «فردا که ضرب الاجل غیررسمی برای پاسخ به اتحادیه اروپا است و تا آنجایی که من می بینم، چندین احتمال وجود دارد که آیا طرف‌ها توافق یا متنی که پس از آخرین مذاکرات وین روی میز باقی مانده است را می‌پذیرند یا خیر.

فکر می‌کنم به احتمال زیاد دوشنبه هیچ پاسخی از سوی ایران دریافت نمی کنیم. آنها دوست دارند ضرب الاجل های تعیین شده غربی را نادیده بگیرند و نسبت به این ایده که متن اتحادیه اروپا از روز دوشنبه نهایی شده و مذاکرات پایان یافته است، بسیار دیده تحقیر داشته‌اند. بنابراین تردید دارم که فردا پاسخ ایران را دریافت کنیم.

دومین احتمال این است که پاسخی از ایران دریافت کنیم که به عنوان پاسخ نهایی نباشد. اما می‌گوید که با بخش عمده متن موافقیم، اما می‌خواهیم «تضمین» در مورد چندین موضوع از جمله بررسی پادمان‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دریافت کنیم. به گفته تهران، گفتگوهای بیشتری با اتحادیه اروپا یا دیگران مورد نیاز است.

سومین مورد محتمل‌تر برای من این است که از تهران پاسخ «نه» دریافت کنیم، اما همراه با این قید که «خوشحال می‌شویم که به گفتگو ادامه دهیم تا بتوانیم به توافق برسیم». من بعید می‌دانم تهران بخواهد خود را در قالب طرفی که نه گفته است، قرار دهد، بلکه آنها ترجیح می دهند توپ را در زمین آمریکا ترسیم کنند. اما غیرممکن هم نیست.

چهارمین احتمال محتمل برای من این است که ما یک «بله» دریافت کنیم، همراه با اینکه بگویند «حتی اگر بخواهیم یک یا دو کلمه را در متن تدقیق کنیم، می توانیم معامله را انجام دهیم». به نظر نمی‌رسد تهران در این موضع باشد و من هیچ منبعی را نمی شناسم که به من گفته باشد این احتمال را می‌دهد. حتی اگر این اتفاق بیفتد، انتظار داشته باشید که ایران این را تکرار کند که اجرای مجدد توافق را نهایی نخواهند کرد مگر اینکه ابتدا تحقیقات پادمانی بسته شود. امری که یک بحران بالقوه را از هم‌اکنون تا روزی که معامله دوباره احیا شود، باقی خواهد گذاشت.

گزینه نهایی - و برای من با کمترین احتمال - این است که ایران نه بگوید و مذاکرات به پایان برسد».

نورمن در پایان نوشت: «من تصور نمی‌کنم ایران بخواهد تمام تقصیرها را برای پایان یافتن این موضوع به دوش بکشد. این یک سوال بسیار بزرگ برای اتحادیه اروپا، E3 و ایالات متحده ایجاد می‌کند که برای من بسیار نامشخص است. اگر فردا یا چند روز آینده به یک پاسخ شفاف از ایران نرسند، چه می‌کنند؟».

گره کور احیای برجام

آلترناتیوهای مرگ برجام

دنیل دپتریس، عضو اندیشکده اولویت‌های دفاعی و تحلیلگر مسائل بین‌الملل نیز سناریوی دیگری در این زمینه مطرح کرد: احساس من این است که ایرانی‌ها در بهترین حالت یک پاسخ مشروط «بله، اما» می‌دهند. در این صورت اتحادیه اروپا باید تصمیمی بگیرد: دوباره مذاکره کند یا مذاکرات را رها کند.

دپتریس همچنین در مقاله‌ای برای وبگاه اندیشکده اولویت‌های دفاعی به گزینه‌های آمریکا در صورت شکست مذاکرات پرداخته است. او در این مقاله آورده است: یک سال پس از خروج پرزیدنت ترامپ از برجام، ایران برنامه هسته‌ای خود را با انباشت 2442.9 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده، بیش از 12 برابر میزان مجاز بر اساس توافق و نصب سانتریفیوژهای پیچیده‌تر، از سر گرفته و به پیش برده است.

با وجود تعامل مجدد دیپلماتیک هنوز هیچ توافقی بین ایالات متحده و ایران برای ازسرگیری پایبندی به توافق صورت نگرفته و همگان در انتظار پاسخ ایران و آمریکا به متنی هستند که اتحادیه اروپا به عنوان پیش‌نویس نهایی توافق برای اجرای مجدد برجام ارائه کرده است.

گره کور احیای برجام

گزینه‌های آمریکا در صورت فروپاشی مذاکرات

به باور دپتریس، بهترین راه برای کاهش احتمال جنگ و مهار فعالیت هسته‌ای ایران این است که مذاکرات کنونی را به نتیجه موفقیت آمیز برسانیم. اما فارغ از اینکه پاسخ تهران یا آمریکا به متن یادشده چه باشد، اگر مذاکرات بدون حصول توافق به پایان برسد، برای آمریکا ابزارهای مختلفی برای مقابله با ایران در دسترس است.

• تحریم‌ها:

تحریم‌های بیشتر برای تقویت محدودیت‌ها بر صادرات نفت خام ایران به چین، بزرگترین مشتری تهران، و هدف قرار دادن نهادهای خارجی که محموله‌های نفت این کشور را تسهیل می‌کنند.

بعید است تحریم‌های اضافی چین را وادار کند که از خرید نفت ایران دست بردارد، چه رسد به اینکه ایران را مجبور به تسلیم کدر مقابل خواسته های ایالات متحده کند، اما آنها تنش های ایالات متحده و ایران را تشدید می کنند و چشم انداز درگیری را افزایش می دهند.

• عملیات مخفیانه:

ایالات متحده و اسرائیل می توانند  برای تضعیف برنامه هسته ای ایران، حملات سایبری را انجام دهند - مانند ویروس استاکس نت در سال 2010 که نطنز، تاسیسات اصلی غنی سازی ایران در آن زمان را هدف قرار داد.

چنین عملیات‌هایی می تواند به پیشرفت برنامه آسیب رسانده و آن را به تاخیر بیاندازد، اما نمی تواند برای همیشه آن را متوقف کند، زیرا ایران با تقویت تأسیسات هسته‌ای خود پاسخ می‌دهد و ممکن است به روش‌های تنش‌آمیز دیگر واکنش نشان دهد.

• حملات نظامی/جنگ پیشگیرانه:

اجرای حملات دشوار خواهد بود. هر عملیاتی مستلزم خنثی کردن پدافند هوایی ایران و سایر سایت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای (ایستگاه‌های نیروگاهی، راکتورها و مراکز تحقیق و توسعه) خواهد بود و می‌تواند به یک حمله بزرگ تبدیل شود. و در حالی که ایران تلافی می کند، احتمالاً جنگ گسترده‌تر می‌شود.

از آنجا که ایران می تواند هواپیماهای آمریکایی را ساقط کند و نیروهای آمریکایی را در منطقه با حملات پهپادی یا موشکی هدف قرار دهد، حمله ایالات متحده ممکن است شامل حملات پیشگیرانه به پایگاه های نظامی ایران باشد. حتی حملات «محدود» نیز خطر جنگ همه جانبه را در ایران و شاید در سراسر منطقه به همراه دارد.

• دیپلماسی: گزینه دیگر این است که اجازه دهید برجام بمیرد، اما پس از مدتی درگیر مذاکره برای دستیابی به یک توافق جدید برای جلوگیری از عبور ایران از آستانه هسته‌ای شوند. چنین معامله ای کمتر جاه طلبانه خواهد بود، اما زمان می‌برد و از یک بحران بالقوه جلوگیری می‌کند.

• حفظ بازدارندگی:

در صورت عبور از آستانه هسته ای (یا فراتر از آن) ایالات متحده می تواند به سادگی به موقعیت حمله دوربرد خود و دیگر قدرت های منطقه ای برای جلوگیری از اقدام ایران تکیه کند. همانطور که ایالات متحده با موفقیت یک روسیه و چین مجهز به سلاح هسته ای را برای چندین دهه مهار کرده است، ایالات متحده می تواند همین کار را در برابر یک قدرت منطقه‌ای نیز انجام دهد.

تهدید منافع ایالات متحده

• منافع ایالات متحده در خاورمیانه محدود است: (1) دفاع در برابر تهدیدات تروریستی ضد ایالات متحده و (2) جلوگیری از اختلالات قابل توجه و طولانی مدت در عرضه جهانی انرژی.

• در حالی که ایران دارای پایگاه نظامی-صنعتی و نمایندگی های مختلف در منطقه است، تهدید چندانی برای این منافع نیست. نیروهای متحد ایران به دلیل ضعف تجهیزات نظامی متعارف آن به وجود آمده‌اند. نیروی زمینی ایران از زمان جنگ 1980-1988 ایران و عراق در یک درگیری واقعی آزمایش نشده است. نیروی هوایی آن قدیمی است و نیروی دریایی آن نمی‌تواند فراتر از خط ساحلی ایران قدرت‌نمایی کند.

• در حالی که ایران همچنان در غرب به عنوان یک بی‌ثبات‌کننده در منطقه شناخته می شود، همچنین سهم عمده ای در شکست داعش داشت. ایران به دلیل قدرت متعارف محدود خود نمی تواند در خارج از مرزهای خود کار زیادی برای جلوگیری از حمله آمریکا علیه تروریست ها انجام دهد.

• با تولید ناخالص داخلی 231.5 میلیارد دلاری در سال 2020، اقتصاد ایران تقریباً یک سوم اندازه اقتصاد عربستان سعودی و حدود یک پنجم اندازه اقتصاد فلوریدا است.

توصیه ها

• ایالات متحده باید برای مدیریت روابط با ایران بر بازدارندگی و دیپلماسی تکیه کند – اولی برای اطمینان از حفاظت از اهداف اصلی امنیتی ایالات متحده در منطقه. دومی برای بررسی فرصت های بالقوه در مورد نگرانی های امنیتی متقابل (مثل مقابله با داعش).

• ایالات متحده باید استفاده از تحریم های ثانویه را متوقف کند تا از خرید نفت ایران توسط دیگران جلوگیری کند، چرا که بسیاری از کشورها را بدون منفعت خاصی از خود دور می کند. اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد تحریم‌های خود را بر ایران حفظ کند، باید هزینه های آنها را بشناسد (تامین انرژی محدودتر که به قیمت های بالاتر تبدیل می شود).

و مهمتر اینکه آنها در درجه اول به عنوان اهرمی برای گرفتن امتیاز مفید هستند و بنابراین در صورت غفلت از دیپلماسی بی‌فایده هستند.

• ایالات متحده نباید دیپلماسی جاری بین ایران و کشورهای خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و امارات را خنثی کند.

• ایالات متحده باید نیروهای خود را از خاورمیانه خارج کند، زیرا با حضور آنها در برابر حملات ایران آسیب پذیر می‌شود و منافع محدود ایالات متحده در آنجا را تضعیف می‌کند یا اساساً برای آن ضروری نیست.

گره کور احیای برجام

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید