یک سوال جنجالی از مسعود پزشکیان/ چرا هنور تیم رسانهای خود را نچیدهای؟
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه شرق نوشت: بگذارید نقبی به گذشته، آن هم گذشته نهچندان دور بزنیم تا ببینیم که نداشتن یک تیم رسانهای مناسب، چقدر میتواند به گفتمانی که جناب پزشکیان طراح آن هستند، صدمه بزند.
27 سال به عقب میرویم و از دولت برآمده از انتخابات دوم خرداد شروع میکنیم. وقتی جناب آقای خاتمی، پروژه اصلاحات را با پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری عملیاتی کرد، یکی از مهمترین تکیهگاهها برای پیشبرد اصلاحات را در گسترش رسانهها میدید. به همین دلیل این وظیفه به مرحوم «احمد بورقانی» سپرده شد تا با فرصتسازی برای مطبوعات، ضمن بالابردن سطح آگاهی اجتماعی، سپر دفاعی مناسبی برای جریان اصلاحات در افکار عمومی بسازد و البته همین سپر را برای پیشبرد این قصد کافی میدید و الحق هم که مطبوعات تا حد مطلوبی در این کار موفق بودند و توانستند در مقابل هر 9 روز یک بحران، سپر محافظتی خوبی را تدارک ببینند.
اما مشکلی از درون خود این سپر دفاعی شروع به رخنمودن کرد که چارهای برای آن اندیشیده نشد و آن هم بالابردن سطح انتظار جامعه بود، تا جایی که در «انتخابات شورای شهر دوم» آن شد که شد و از دل شورای شهر دوم «فاجعه توهم هزاره سوم بیرون آمد» که شاید با گذشت چندین و چند دهه نیز نتوان مثلا «سازمان فساد»ی را که حاصل آن بود از بین برد یا آن پروژه «عبور از خاتمی» که زاییده همین بالابردن انتظارات ساخته رسانههای اصلاحطلب و ندیدن فاجعهای که در راه بود و آن توهینها به خاتمی در آخرین حضورش در «دانشگاه تهران» که از سوی «جنبش دانشجویی» دید و عَلَم تحریم که برخی آزادشدگان از زندان در انتخابات 84 برداشتند و آن جماعت اصلاحطلب که نتوانستند به یک کاندیدای واحد برسند و آرای اصلاحطلبان را خرد کردند و اینکه حتی یکی از آن رسانهها متوجه چنین امر خطیری نشدند و ریاستجمهوری هم «تیم رسانهای کاربلد»ی در اختیار نداشت تا طی آن هشت سال با رصد و بررسی آنچه در عمل میگذشت، مشاوره درستی به رئیسجمهور بدهد.
همین را میتوان در دوره جناب حسن روحانی هم دید. این تصور جناب روحانی که بشخصه آن زبان و توان اقناعی را دارد که از پس تخریبچیها برآید، به نوعی یادآور آن سخن معروف مرحوم هاشمیرفسنجانی است که وقتی در تشکیل کابینه به او معترض شدند که چرا توان سیاسی کابینه معرفیشدهاش اینقدر پایین است، جواب داده بود که «من خودم به اندازه تمام کابینه سیاسی هستم» و زمانی که ضربات سیاسی، یکی بعد از دیگری بر او وارد شد، یکتنه نتوانست مقاومت کند و دوران افولش شروع شد و ادامه یافت تا در مجلس ششم نفر سیام شد و استعفا داد و در انتخابات 84 به فردی مانند «فاجعه توهم معجزه هزاره سوم» باخت و به همین شکل، دولت روحانی هم به واسطه نداشتن یک تیم رسانهای مناسب و در غیبت رسانههای توانمند مستقل، حتی فاقد آن سپر دفاعی آقای خاتمی بود. بهگونهای که در نظرسنجیها، همچنان پایینترین محبوبیت را در بین رؤسای جمهور کشورمان دارد و حتی تورم 52.3درصدی دولت سیزدهم نیز نتوانسته از او اعاده حیثیت کند. .
حالا با دولت جناب پزشکیان روبهروییم که من هیچ، بسیاری از نزدیکان و بسیار بزرگتر از من هم به او گفتهاند هرچه زودتر لازم است تا یک تیم رسانهای که به گفتمان رئیسجمهور جدید معتقد باشد، تشکیل شود. تیمی که باید «باانگیزه، چابک و مجرب» باشد؛ اما واقعا مشکل جناب پزشکیان با چنین تیمی چیست و چرا به تجربه افراد پیش از خود در همین جایگاه ریاستجمهوری توجهی ندارد؟