ماجرای دِینی که خانواده سعودی به آمریکا دارد/ رقص ترامپ روی دلارهای نفتی و پروژههای کلان میلیارد دلاری

به گزارش اقتصادنیوز، نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی مدعی شد، وقتی روسایجمهور آمریکا به خاورمیانه سفر میکنند، معمولاً چشمانداز راهبردی برای منطقه درنظر دارند حتی اگر این چشمانداز دور از دسترس به نظر برسد.جیمی کارتر توافق تاریخی صلح میان مصر و اسرائیل را پیش برد. بیل کلینتون تلاش کرد اما در مذاکرات با یاسر عرفات، رهبر فلسطینی، ناکام ماند. جورج بوش پسر گمان میکرد که جنگ با تروریسم در نهایت به دموکراتیزه شدن منطقه منجر خواهد شد. باراک اوباما نیز به قاهره رفت تا به گفته خودش «آغاز فصل جدیدی را بین ایالات متحده و مسلمانان سراسر جهان» رقم بزند.اما دونالد ترامپ در سفر به کشورهای خلیج فارس، بیش از هر چیز به دنبال یک هدف است: بستن قراردادهای اقتصادی در حوزه هایی چون صنعت هواپیما، انرژی هستهای، سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، تسلیحات و هر آنچه امضای پایان آن تعریف می شود.
وقتی اقتصاد استراتژی را دور می زند
این نشریه در ادامه نوشت، ترامپ در جریان برنامهریزی برای نخستین سفر بزرگ خارجی در دوره دوم ریاستجمهوریاش—یک تور چهارروزه به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی—به مشاورانش گفته بود که میخواهد قراردادهایی به ارزش بیش از یک تریلیون دلار را اعلام کند.از منظر برندینگ، این حرکت کاملاً منطقی است. ترامپ که به مهارتهای خود در معاملهگری میبالد، در محاصره پادشاهان ثروتمند خلیج فارس و مدیران ارشد شرکتهای آمریکایی، با ماژیک معروفش پای برگههای قرارداد را امضا خواهد کرد. او در کاخها قدم خواهد زد، روی فرشهای قرمز راه خواهد رفت و همانند یک پادشاه مورد استقبال قرار خواهد گرفت—در منطقهای که منافع مالی خانواده ترامپ روز به روز در آن پررنگتر میشود.اما از حیث راهبردی، هدف این سفر همچنان مبهم باقی مانده است. در سفر سال ۲۰۱۷ خود به منطقه، ترامپ با گردآوری دهها رهبر کشورهای مسلمان، خواستار مقابله با افراطگرایی شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. اما در این سفر مشخص نیست که آیا هدفی در حوزه سیاست خارجی دنبال میشود یا خیر.
در دوران بایدن، مذاکرات بر سر فروش تجهیزات غیرنظامی هستهای به عربستان سعودی—و اعطای مجوز غنیسازی اورانیوم به ریاض—با هدفی دیپلماتیک گره خورده بود: متقاعد کردن عربستان به رسمیت شناختن اسرائیل، به عنوان گامی در ادامه توافقهای ابراهیم که ترامپ آن را بزرگترین دستاورد دیپلماتیک دوره اول خود میداند. اما اکنون این مذاکرات به یک معامله صرفاً اقتصادی تبدیل شده و به کندی پیش میرود.مشاوران ترامپ همچنان تأکید دارند که او میخواهد توافق عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل را به سرانجام برساند. اما با تداوم جنگ غزه، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، هیچ علاقهای به اعلام همگرایی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ندارد. خود ترامپ نیز تمایل چندانی به نزدیک شدن به « بی بی» از خود نشان نداده و به همین دلیل، توقفی در اسرائیل در برنامه سفر او گنجانده نشده است.
وقتی پای دلار در میان باشد
دنیس راس، مذاکرهکننده باسابقه آمریکایی در امور صلح خاورمیانه و پژوهشگر اندیشکده واشنگتن، میگوید: «سفر به خاورمیانه در حال حاضر بیش از آنکه راهبردی باشد، اقتصادی است. ترامپ عاشق این نوع سفرهاست؛ سفرهایی که در آن قراردادهای کلان امضا میشود. تمرکز او کاملاً بر روی مسائل اقتصادی و مالی است».به نوشته این نشریه در غیاب یک راهبرد کلان، این سفر به مجموعهای از معاملات مالی محدود شده است که ترامپ آنها را به عنوان فرصتهایی برای ایجاد اشتغال در آمریکا معرفی خواهد کرد. این رویکرد به طور همزمان با گسترش برنامههای تجاری خانواده ترامپ نیز همراستا است.خانواده ترامپ شش قرارداد در حال مذاکره با یک شرکت املاک اکثراً سعودی دارند، یک همکاری در حوزه رمزارز با نهادی وابسته به دولت امارات متحده عربی و یک پروژه جدید گلف و ویلاهای لوکس که توسط دولت قطر حمایت میشود.قطریها در تلاشاند تا ترامپ را بیش از پیش به خود نزدیک کنند. به گفته چند مقام آمریکایی آگاه، خانواده سلطنتی قطر قصد دارد یک هواپیمای مجلل بویینگ ۸-۷۴۷ به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار را به عنوان هدیه به دولت آمریکا اهدا کند، که پس از ارتقاء به عنوان «ایر فورس وان» مورد استفاده قرار گیرد. این هدیه، در صورت نهایی شدن، بزرگترین هدیه خارجی به دولت آمریکا در تاریخ خواهد بود.البته این موضوع مسائل اخلاقی جدیای را مطرح میکند، خصوصاً که ترامپ ممکن است پس از پایان دوران ریاستجمهوریاش نیز بتواند از این هواپیما به عنوان بخشی از اموال دوران ریاستجمهوری خود استفاده کند. (سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده که هرگونه توافقی مطابق با قوانین انجام خواهد شد و مقامات قطری نیز گفتهاند که این طرح هنوز در دست بررسی است.)
خلیج فارس؛ میدان رقابت قدرتها
عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، با مدیریت تریلیونها دلار سرمایه، به قدرتهای اقتصادی و دیپلماتیک مهمی در عرصه جهانی تبدیل شدهاند. با این حال، سیاست خارجی آنها در سالهای اخیر از مسیر سنتی آمریکا فاصله گرفته و به سمت همکاری با چین، روسیه و ایران متمایل شده است. با این وجود، ایالات متحده همچنان شریک اصلی امنیتی این کشورها باقی مانده و پایگاههای نظامی خود را در خاک آنها حفظ کرده است.برای محمد بن سلمان، انتخاب عربستان به عنوان یکی از مقاصد نخستین سفر خارجی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش، تأییدی بر این باور است که عربستان به یک قدرت جهانی در حال صعود تبدیل شده که رهبران بزرگ دنیا نمیتوانند آن را نادیده بگیرند.در مقابل، ترامپ میتواند مطمئن باشد که در این کشورهای اقتدارگرا با اعتراضات و مخالفتهایی مشابه آنچه در میان متحدان غربیاش در ناتو (نظیر کانادا یا آلمان) تجربه میکند، مواجه نخواهد شد.رهبران خلیج فارس بهتر از هر کس دیگری میدانند چگونه با ترامپ ارتباط برقرار کنند. ترامپ سالها از استقبال طلایی خود در عربستان در سال ۲۰۱۷ به نیکی یاد میکرد؛ زمانی که تصویر چند طبقهای از چهرهاش بر نمای هتل ریتز کارلتون ریاض نقش بست—همان هتلی که بن سلمان بعدها مخالفانش را در آن زندانی کرد. پرچمهای آمریکا بزرگراههای ریاض را زینت دادند، توبی کیت خواننده کانتری برای جمعیت سعودی اجرا کرد و ترامپ در مراسم رقص شمشیر سنتی شرکت کرد. حتی در بازدید از مرکز مبارزه با افراطگرایی، ترامپ در کنار ملک سلمان و عبدالفتاح السیسی دست خود را بر گوی درخشانی گذاشت.
با این حال، ترامپ در سال ۲۰۲۱ با این باور از قدرت کنار رفت که ولیعهد سعودی مدیون اوست. ترامپ در زمانی که محمد بن سلمان پس از قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف سعودی، در انزوای بینالمللی قرار داشت، از او حمایت کرد و در برابر فشارهای کنگره آمریکا ایستاد. در حالی که سازمان سیا ارزیابی کرده بود بن سلمان احتمالاً با این ترور موافقت کرده، ترامپ نهتنها اقدامی علیه ولیعهد انجام نداد بلکه در مصاحبهای با باب وودوارد گفت: «من نجاتش دادم. کاری کردم کنگره بیخیالش شود. جلویشان را گرفتم.»ولیعهد نیز لطف ترامپ را بیپاسخ نگذاشته است. هیچ نقطهای در جهان به اندازه خاورمیانه، به ویژه پس از وقایع ۶ ژانویه ۲۰۲۱ و طرد شدن ترامپ و خانوادهاش از سوی جامعه اقتصادی آمریکا، برای رونق مالی خانواده ترامپ حیاتی نبوده است.جرد کوشنر، داماد ترامپ، در همین فضا صندوق سرمایهگذاری خصوصی خود را راهاندازی کرد و محمد بن سلمان بزرگترین سرمایهگذار آن شد. شش ماه پس از خروج کوشنر از کاخ سفید، ولیعهد با نادیده گرفتن توصیه مشاوران خود، ۲ میلیارد دلار از صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان را به شرکت کوشنر اختصاص داد.از سوی دیگر، عربستان با راهاندازی تورنمنت LIV Golf به کمک صندوق سرمایهگذاری عمومی (PIF)، ضربه بزرگی به P.G.A. Tour وارد کرد و با برگزاری مسابقات در زمینهای گلف متعلق به ترامپ، این برند را دوباره در سطح جهانی مطرح کرد.خانواده ترامپ همچنین قراردادهایی با شرکتهای املاک سعودی برای اجرای پروژههایی در جده، دبی و مسقط عمان منعقد کردهاند.روز سهشنبه که ترامپ وارد عربستان شد، دولت سعودی میزبان یک انجمن سرمایهگذاری با حضور دیوید ساکس، مسئول ارزهای دیجیتال در کاخ سفید، و مدیران ارشد شرکتهایی مانند IBM، بلکراک، سیتیگروپ، Palantir و کوالکام خواهد بود.محمد بن سلمان وعده داده است که در چهار سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند—عددی که به گفته اقتصاددانان، با توجه به مشکلات نقدینگی عربستان، بعید است تحقق یابد. اماراتیها نیز وعده سرمایهگذاری ۱.۴ تریلیون دلاری در آمریکا طی ده سال آینده را دادهاند.شیخ محمد بن زاید آل نهیان، حاکم امارات متحده عربی، به طور فزایندهای مسیر مستقل خود را دنبال میکند. پیوندهای این کشور با رقبای آمریکا نظیر چین و اقتصادهای در حال رشد مانند هند، تلاشی برای آمادگی جهت جهانی است که ممکن است روزی دیگر تحت سلطه ایالات متحده نباشد.اما رهبران خلیج فارس روحیات معاملهگرانه ترامپ را به خوبی درک کردهاند. او برخلاف دیگر رهبران غربی، درباره مسائل حقوق بشری به آنها درس اخلاق نمیدهد.
ارسال نظر