هشدار ابوالفضل فاتح درباره بازتاب جهانی اعدام در ملاعام با استفاده از جرثقیل | کمیته بازنگری تشکیل شود

به گزارش اقتصادنیوز، ابوالفضل فاتح در اعتماد نوشت:
در روزهای اخیر، تصاویر اعدام در معابر عمومی و با استفاده از جرثقیل در رسانههای داخلی و بینالمللی بازتاب یافت. پیشتر نیز صحنههایی از اجرای احکام، مانند قطع دست با ابزارهایی همچون ارهبرقی منتشر شده بود.
بیتردید موضوع صدور و اجرای احکام و تفسیر آنچه از شارع مقدس صادر میشود، در صلاحیت متخصصان قضایی، فقه، حقوق و علوم مرتبط دیگر است و آنان میتوانند درباره آن داوری کارشناسانه داشته باشند و چگونگی آن را مورد اجتهاد و پژوهش قرار دهند و راقم این سطور، ورود به این حیطه تخصصی را حیطه خود نمیداند.
با این حال، به عنوان کسی که اندکی در حوزه ارتباطات و رفتار رسانههای غرب مطالعه و تامل داشتهام، عرض میکنم: بازنمایی فعلی اینگونه تصاویر، میتواند به سوءبرداشتهای جهانی و وهن کشور و مکتب بینجامد و به ویژه که شرایط نابرابر رسانهای، آن را تشدید میکند.
با پیشرفت فناوریهای ارتباطی، امروز همه ما در «ملأ عام جهانی» قرار گرفتهایم و هر تصویر یا خبر میتواند موجی بزرگ، مثبت یا منفی در افکار عمومی جهان برانگیزد.
در دنیای امروز «سیمای ملتها» پیش از هر چیز معیار قضاوت درباره آنان است و بسیاری از مظلومیتها نیز ابتدا با تخریب همین چهرهها آغاز میشود. در چنین شرایطی که ما در عرصه بینالملل در موقعیت اقلیت قرار داریم و تلاشهای بسیاری برای تخریب چهره اسلام و ایران صورت میگیرد، اقتضای «زیست راهبردی» آن است که نسبت به برداشتی که از مردم و کشورمان در ذهن جامعه جهانی ساخته میشود نهایت مراقبت صورت گیرد. هر تصمیم و تصویر و رفتار که در عرصه عمومی و در منظر جهانی رخ میدهد - از جمله شیوه اجرای مجازاتها - نه صرفا مسالهای داخلی، بلکه بخشی از دیپلماسی عمومی ایران و تشیع است.
به نظر میرسد، امروز دامنه «ملاءِ عام» تغییر کرده است؛ دیگر جمعی محدود در یک روستا یا شهر نیست، بلکه میلیونها چشم در سراسر جهان است.
بسیاری از کسانی که این صحنهها را میبینند، نه اطلاعی از عقبه و اتهامات متهمان دارند و نه زمینههای فقهی و حقوقی صدور چنین احکامی را میشناسند. حتی اگر مقصود از اجرای خیابانی احکام با این ابزارها، عبرتآموزی برای برخی افراد باشد، نخست باید بررسی شود که در زمانه و شرایط فعلی، این روش چه میزان در «پیشگیری و اصلاح» موثر بوده است؛ بهویژه آنکه ایران همچنان از آمار بالایی در مجازات در جهان برخوردار است.
ثانیا، جدای از آنکه شیوه رفتار با متهمان به خودی خود از مقولههای بسیار مهم حقوق انسان است، باید توجه داشت که این عبرتگیری جمعی محدود، نباید به بهای ایجاد هراس یا قضاوت منفی جامعه جهانی نسبت به سرمایه تاریخی، اعتبار تمدنی و چهره ایران و تشیع تمام شود. ثالثا، امروز انسانیت جوهر مشترک جوانان حقیقت جوی عالم است و به همین خاطر است که جوانان جهان برای مظلومیت غزه به پا خاستهاند.
فراموش نکنیم که بسیاری از مردم جهان، بهویژه جوانان، به تازگی و تنها از رهگذر فناوریهای ارتباطی با اسلام و ایران آشنا میشوند. جای تامل دارد، اگر نخستین تصویری که از سرزمینهای اسلامی به ذهنها متبادر میشود، صحنههای چنین مجازاتهایی باشد. همانا، اسلام دین رأفت و انسانیت و عدالت و معنویت است و چنانکه آموختهایم، اسلام پیامبر (ص) با مجازات آغاز نشد. مراقب جریاناتی باشیم که میخواهند به جهان بیاطلاع از حقیقت اسلام القا کنند، اسلام، دین مجازات است و با این شیوه از مجازاتها آغاز میشود!
در همه نظامهای قضایی، اصل بر صیانت از عدالت و فلسفه حقوق و احکام و توجه به دلایل و زمینههای وقوع جرم و راههای پیشگیری از آن است. حتی پس از صدور یک حکم «عادلانه» نیز، در شیوه اجرای آن نمیتوان از پیچیدگیهای دنیای امروز و تاثیرات ملی و فراملی آن غافل شد. از همین رو، شایسته است قوه قضاییه و نهادهای ذیربط که در گذشته نیز تغییراتی در صدور احکام جایگزین یا جایگزینی شیوهها داشته است، با نگاهی ژرفنگر و آیندهساز، کمیتهای متشکل از فقها، حقوقدانان و کارشناسان اجتماعی و ارتباطی برای تحلیل و بازنگری در شیوههای اجرای احکام تشکیل دهد. چنین بازنگری، نه تضعیف عدالت، بلکه تقویت شأن آن در پرتو مقتضیات زمان و مکان است و بیتوجهی به این مهم، چه بسا هزینههای سنگینی بر امروز و آینده تحمیل خواهد کرد.
ارسال نظر