کارنامه 100 روزه علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی + فیلم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، 105 روز از حضور علی لاریجانی در رأس شورای عالی امنیت ملی میگذرد؛ انتصابی که در همان لحظه اعلام، موجی از تحلیلها و گمانهزنیها را درباره احتمال تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران بهراه انداخت.
بسیاری تصور میکردند بازگشت یکی از چهرههای باتجربه و کهنهکار سیاست ایران به مرکز تصمیمگیریهای امنیتی، نشانهای از «انعطاف حسابشده» و مقدمهای بر گشایش در گفتوگوهای تهران با غرب باشد. اما اکنون که صد روز نخست به پایان رسیده، پرسش اصلی این است: آیا واقعاً چنین تغییری رخ داده؟
در این مدت، شعام تحت مدیریت لاریجانی چهرهای فعال در عرصه دیپلماسی منطقهای به نمایش گذاشت. لاریجانی در صد روز گذشته دستکم هفت سفر خارجی انجام داد؛ دو بار به لبنان، دو بار به عراق، دو بار به روسیه و یک سفر مهم به عربستان سعودی برای دیدار مستقیم با محمد بنسلمان. رفتوآمدهایی که پیام آشکاری در خود دارد: تقویت محورهای منطقهای ایران و تلاش برای مدیریت محیط پیرامونی بهجای حرکت بهسمت گفتوگو با غرب.
در کنار این سفرها، چند مقام امنیتی و سیاسی مهم از کشورهای منطقه نیز به تهران آمدند؛ از جمله شخصیتهایی که در پروندههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی نقش کلیدی دارند. به این ترتیب، تصویر اولیه از شعامِ لاریجانی، تصویری پرتحرک و فعال در سطح منطقهای است. بهویژه در لبنان و عربستان، فضایی که علیه حزبالله شکل گرفته بود، تا حدی تعدیل شد؛ در عراق، توافق امنیتی میان دو کشور پیش رفت و دستگاه دیپلماسی امنیتی تهران توانست در بغداد به نتایج ملموسی برسد. در مسکو هم روند همکاریهای امنیتی در همان سطحِ پیش از انتصاب لاریجانی ادامه پیدا کرد.
این تحرکات البته با چند موضعگیری رسانهای صریح درباره آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مکانیسم ماشه همراه شد؛ مواضعی که تلاش داشتند روایت رسمی ایران را در قبال فشارهای اخیر غرب بازتعریف کنند. اما فارغ از این تحرکات و مواضع رسانهای، پرسش کلیدی همچنان پابرجاست: آیا این اقدامات همان تغییری بود که قرار بود پیام انتصاب لاریجانی به شعام باشد؟
حداقل در مورد مهمترین انتظار تحلیلگران، یعنی حرکت ایران به سمت کاهش تنش با غرب و بازگشایی مسیر مذاکره، هیچ پیشرفتی دیده نمیشود. نه قفل طولانیمدت «نه جنگ، نه صلح» باز شده، نه سیگنالی از تمایل ایران یا آمریکا به آغاز گفتوگو ارسال شده است. حتی شکلگیری کانالهای غیررسمی نیز—بهجز موارد محدود و غیرعلنی—در روندی قابلتوجه قرار نگرفته است.
لاریجانی برخلاف تصور اولیه، تمرکز خود را بیشتر بر تقویت پیوندهای منطقهای گذاشته است؛ امری که در چارچوب نگاه امنیتی و منطقهمحور ایران قابل درک است، اما هنوز نشانهای از تغییر رویکرد نسبت به غرب بروز نداده. بههمین دلیل بسیاری معتقدند پیام انتصاب لاریجانی، لااقل در صد روز نخست، تحقق نیافته یا حداقل در سطح قابل مشاهده مسیر متفاوتی را پیموده است.
نگاهی کلی به کارنامه صدروزه نشان میدهد شعام با لاریجانی فعال شد: سفرهای متعدد، رفتوآمدهای دیپلماتیک، مواضع رسانهای روشن و چند گام عملی در مدیریت پروندههای منطقهای. اما سیاست خارجی ایران در بخش غربی—جایی که مهمترین گرههای ژئوپلیتیک قرار دارد—در همان نقطهای مانده که پیش از این بود.
این موضوع یک سؤال مهم را مطرح میکند:
آیا این عدمتغییر نتیجه محدودیتهای ساختاری است یا نشانهای از اینکه اساساً قرار نیست در سیاست خارجی بازنگری جدی رخ دهد؟
در هر صورت، صد روز نخست لاریجانی را باید دورهای دانست که در آن «تحرک منطقهای» جایگزین «چرخش نسبت به غرب» شده؛ حرکتی که بخشی از ضرورتهای امنیتی ایران را پوشش داده، اما هنوز پرسش اصلی را بیپاسخ گذاشته:
آیا قرار است شعام در آینده مسیر متفاوتی در سیاست خارجی باز کند، یا باید پذیرفت این انتصاب قرار نیست به آن نقطهعطفی تبدیل شود که افکار عمومی و بسیاری از ناظران انتظارش را داشتند؟
ارسال نظر