رئیس جمهورهایی که مردم را به دنبال خود می کشند
امیر کلهر: شعار آوردن پول نفت بر سر سفرهها همزمان شد با ابتکاری از سوی دولت احمدینژاد تحت عنوان سفرهای استانی؛ سفرهایی که محمود احمدینژاد در ایام تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری نهم در بهار سال 84 وعده آن را داد.
سفرهای استانی برای دولت محمود احمدینژاد به صورت هفتگی بود و در این سفرها رئیس دولت را اعضای کابینه همراهی میکردند. آنها هر هفته بار و بندیل میبستند و به شهر و روستایی در کشور سفر میکردند. دولتهای نهم و دهم دستاوردی هم از این سفرهای استانی برای خود رقم زدند و آن هم رکوردزنیهای دولت احمدینژاد در تعداد مصوبات استانی بود. از مصوبههای عمرانی، فرهنگی تا بهداشتی و علمی و ...
لطف الله فروزنده، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی دولت وقت سال 89 در نشریه پنجره به دفاع از سفرهای استانی دولت پرداخته و مدعی شده بود که یکی از دلایل حمایت بالای مردم از محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران سال 1388، انجام همین سفرهای استانی به مناطق مختلف ایران در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد بوده است.
فروزنده در استدلالهایی که برای سفرهای استانی در یادداشت خود آورده بود به دلایل مختلفی از جمله، کاهش فرآیند بوروکراسی و کاغذبازی، آثار سیاسی بینالمللی و توسعه عدالتمحور اشاره کرده و مدعی شده بود که در این سفرها مردم با همه وجود، طعم شیرین عدالت را چشیده و دغدغه اصلی آنها مطالبه عدالت خواهد شد و در عین حال، آثار و برکات توسعه و آبادانی عدالتمحور را از نزدیک لمس خواهند کرد.
با این حال از نگاه برخی،دولتهای نهم و دهم دستاوردهای قابل دفاعی در رابطه با سفرهای استانی و مصوبات مطرح شده در این سفرها نداشتند و از همان آغاز سفرهای استانی بسیاری از کارشناسان نقدهایی را در این رابطه به دولت وارد کرده بودند که این مصوبهها بدون پشتوانه کارشناسی و علمی است.
موضوع دیدارهای مردمی محمود احمدینژاد در سفرهای استانی و دستورهایی که وی در ذیل برخی نامهها میداد بارها از سوی کارشناسان مورد نقد قرار گرفت. اینکه رئیس دولت حداکثر مراجعهکنندهای که میتواند در چند ساعت بپذیرد از تعداد مشخصی فراتر نخواهد بود. آنها این روش را غیرعلمی دانسته و تاکید میکردند راه حل مشکلات کشور با دریافت نامه و دیدارهای مردمی مرتفع نخواهد شد.
آنها سفرهای استانی را نیز برخلاف آنچه از سوی دولت نهم «تمرکززدایی» عنوان میشد، نوعی تمرکزگرایی میدانند؛ چرا که دولت به جای استفاده از مدیریت استانی و تنفیذ اختیارات به نماینده ارشد خود در استانها و ادارات کل دستگاههای دولتی در استانها، خود به آن استان رفته و در زمانی کوتاه صدها پیشنهاد را به مصوبه تبدیل میسازد.
ماجرای بودجه سفرهای استانی و میزان تحقق مصوبات نیز خود داستانی دیگر داشت، چه اینکه نمایندگان مجلس آن را در تضاد با بودجه مصوب استانها در معاونت راهبردی ریاست جمهوری یا همان سازمان مدیریت و برنامه ریزی منحل شده دانسته و تحقیق و تفحص از سفرهای استانی را خواستار شده بودند. حتی عنوان شد گزارش آن هم تهیه شده اما هیچ گاه در صحن علنی مجلس امکان قرائت نیافت.
سایت جهان در دور اول سفرهای استانی خبر داده بود که «تنها در دور اول سفرهای استانی دو میلیون و 200 هزار نامه به کمیته امداد داده شد و در همان زمان هم دولت حدوداً 250 میلیارد تومان اعتبار برای رسیدگی و پاسخگویی به این نامهها اختصاص داد. تعداد این نامهها در دور دوم سفرها به شکل چشمگیری افزایش یافت.»
اما در دور دوم سفرهای استانی همزمان با روی کار آمدن دولت دهم اعلام شد که از این به بعد در سفرها نامه دریافت نمیشود. اما احمدینژاد گویی تمایل نداشت که نامهها از سفرهای استانی حذف شود، چرا که چندی بعد از اعلام این خبر منتقدان توزیع پول در سفرهای استانی را این گونه نام نهاده بود؛ «برخیها با ابراز عصبانیت و برای فرونشاندن خشم خود از مردم انتقام میگیرند، در حالی که مردم فارغ از همه مسائل جناحی و باندی، دل به انقلاب و رهبری سپرده، از خادمان واقعی خود با حضور قدردانی میکنند.»
بودجههایی که صرف سفر استانی میشد
اما این قدردانی به چه قیمتی بود؟ محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان دولت یازدهم، پیشتر گفته بود که احمدینژاد، از بودجه اختصاصدادهشده به وام ازدواج جوانان، برای تامین مخارج سفرهای استانیاش برداشت انجام میداد و این اقدام موجب شده بود که در سالهای پایانی دوران ریاستجمهوری وی، بودجهای برای اعطای وام ازدواج باقی نماند و اعطای این وام متوقف شود.
با وجود این، آنچه از سفرهای استانی احمدینژاد و دولت نهم و دهم به یادگار مانده مصوبات فلهای حجیم، عکسهای یادگاری، فیلمهای تبلیغاتی، تعطیلی مدارس و ادارات، شعارهای اجرا نشده، گونیهای پر از نامههای بیپاسخ است.
اخیرا نیز محمد شریعتمداری معاون اجرایی حسن روحانی، رئیسجمهور از وجود 75 هزار طرح نیمهتمامی خبر داده بود که در دولت قبل آغاز شده بودند. شریعتمداری از مصوبات غیرکارشناسی دولت سابق گفت که اجرا و عملیاتی کردن هر کدام از آنها نزدیک به ۱۶ سال زمان میبرد.
هیات دولت احمدینژاد چهارمین دور سفرهای استانی را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آغاز کرد. محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی شهر به شهر میرفتند و شعار «زنده باد بهار» سر میدادند.
رئیس دولت دهم درباره علت دور چهارم سفرهای استانی و شائبه انتخاباتی بودن آن، گفته بود: دولت از دور چهارم سفرهای استانی چند هدف را دنبال میکند، هدف اول پیگیری خدمات و کارهایی است که دولت در سفرهای قبلی انجام داده، هدف دوم رفع موانع و مشکلاتی است که در برابر برخی از تصمیمات ملت و دولت وجود دارد، هدف سوم تصمیمگیری درباره برخی تصمیمها و مواردی است که در فاصله سفرها به وجود آمده یا در سفرهای قبلی مورد توجه قرار نگرفته است.
رفته رفته اعتراضها به سفرهای استانی هیات دولت که در آستانه انتخابات انجام میشد بیشتر و بیشتر شد؛ تا جایی که دولت اعلام کرد ادامه سفرهای استانی به بعد از انتخابات موکول شده است.
تکرار مدل احمدینژاد در اولین سفر روحانی
حسن روحانی در دی ماه سال 92 نخستین سفر استانی خود را با سفر سه روزه به استان خوزستان انجام داد.
محمدرضا صادق، مشاور روحانی درباره سفر روحانی به خوزستان قبل از شروع سفر گفته بود: «در این سفر شاهد استقبال مردمی نخواهیم بود چون دولت بنا ندارد کار تبلیغاتی انجام دهد بلکه هدفش حفظ کرامت انسانها و خدمت به مردم است.»
او همچنین اضافه کرده بود که «در سفر هیات دولت به خوزستان شاهد مصوبات چندصدتایی نخواهیم بود.» اما با وجود این، حسن روحانی یازدهمین رئیس جمهور ایران سوار بر خودرو از میان مردم گذشت و برای آنها دست تکان داد و باز هم سناریوی چشمان و دستان منتظر مردم تکرار شد، تا به دنبال خودروی حامل رئیس جمهور بدوند.
حتی سنت نامه دادن به رئیسجمهور که در دوران احمدینژاد جا افتاده بود، این بار در سفر استانی روحانی نیز تکرار شد. اگرچه قبل از آغاز سفر اعلام شده بود در این سفر از استقبال مردمی، نامهنگاری و نصب پلاکارد و... خبری نیست اما جمعیت زیادی به استقبال رئیسجمهور رفتند و عدهای نامه به دست، خودروی رئیسجمهور را همراهی کردند. حتی بنرهایی نیز در سطح شهر به ویژه در میدانهای اصلی برای خوشامدگویی به رئیس جمهور و اعضای دولت نصب شده بود که برخی شعارهای حک شده بر روی آن بدین شرح بود: “خوشامدگویی به سردار تدبیر و امید”، “عید آمد و عید آمد آن بخت سعید آمد”، “بهار حضورت بر جوانههای امید مبارک” و … که بعد از سفر استانی از سوی خبرگزاریها عنوان شد که این بنر ها از سوی ستاد استقبال از رئیس جمهور در سطح شهر نصب شده بود.
موضوع دیگر این بود که همزمان با سفر استانی رئیسجمهور سامانه تلفنی سامد (سامانه ارتباط مردم و دولت) برای طرح مسائل و مطالبات مردم از دولت و ارتباط با روحانی راهاندازی شد تا ارتباط تلفنی با دولت جایگزین نامهنگاریهای سابق شود. سامانهای با شماره تلفن ۱۱۱ که شاید اگر زودتر به بهرهبرداری میرسید، خوزستانیها با نامههایی در دست، در اولین سفر استانی رئیس جمهور جلوی فرمانداری تجمع نمیکردند.
بهرغم انتقاداتی که به اولین سفر استانی روحانی شد، به خصوص از سمت بسیاری از فعالان ستادی حسن روحانی و حامیان دولت یازدهم اما با این حال روحانی اقدام به دومین سفر استانی به استان هرمزگان کرد. این بار نیز با همان محتوای سفرهای استانی دولت احمدینژاد. درست است که دولت احمدی نژاد میراث زیادی برای دولتهای دیگر به خصوص دولت یازدهم از خود باقی گذاشته است، مانند پرداخت یارانه نقدی، سهام عدالت، خزانه خالی و رکورد تورمی، اما سفرهای استانی از آن دست میراثی است که گویا روحانی نمیتواند چشم بر این میراث بپوشاند و مشاوران ریاست جمهوری نیز راهی برای فرار از این میراث تاکنون نتوانستهاند پیدا کنند.
این در حالی است که بسیاری از فعالان انتخاباتی حسن روحانی و حامیان دولت یازدهم از سفرهای استانی و شیوه برگزاری آن ناراحت بوده و هستند و به آن نقدهایی دارند.
از سوی دیگر زمانی که محمود احمدینژاد به سفر استانی میرفت مطبوعات حامی دولت گذشته تمام صفحه اول خود را به این اتفاق اختصاص میدادند و از استقبال بینظیر و با شکوه مردم از رئیس دولت محبوبشان خبر میدادند و رسانههای غیر همسو کاملا آن را نادیده میانگاشتند، حال در دولت یازدهم نیز همان داستان گذشته در حال تکرار است و تنها جای این دو طیف فکری در رسانهها تغییر کرده است. برای این موضوع کافی است به آرشیو صفحه یک برخی روزنامهها پس از اولین سفر استانی رئیسجمهور یازدهم نگاه کنید، آنگاه با درمییابیم که در هنوز هم بر همان پاشنه میچرخد.
روحانی پا جای پای احمدینژاد میگذارد؟
اکنون دولت حسن روحانی با یک میراث چندین ساله برای تکیمل پروژههای نیمهتمام دولتهای نهم و دهم روبرو است. حال نهتنها دولت روحانی که چند دولت دیگر نیز باید سرگرم تامین اعتبار و اجرای مصوباتی باشند که روزی محمود احمدینژاد در شور و حالی که در میان جمعیت داشته، آنها را بیان کرده است. اما نگرانی بسیاری از فعالان سیاسی و کارشناسان اقتصادی این است که روحانی نیز در این مورد پا در جای احمدی نژاد بگذارد و میراث ناتمامها به دولتهای دیگر ارث برسد.
* این گزارشهای اقتصادنیوز به صورت سریالی ادامه دارد و سعی میشود به میراثی اشاره شود که از دوران احمدینژاد باقی مانده و دولت یازدهم آن رفتارها و سیاستها را تغییر نداده است.