کانال مخفی ترامپ؛ دیپلماسی در واشنگتن چگونه کار میکند؟ | از معاملهگری تا سیاست براساس شخصیت
به گزارش اقتصادنیوز، دیپلماسی نامتعارف دونالد ترامپ حیرت بسیاری را در نهادهای سیاستگذار آمریکا و فراتر را برانگیخته است.
فایننشیال تایمز با انتشار گزارش مفصلی با عنوان «کانال مخفی ترامپ: دیپلماسی در واشنگتن چگونه کار میکند» تلاش داشته دریچهای را بر این موضوع بگشاید.
اقتصادنیوز این گزارش بلند را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن ارائه میشود:
همه چیز برای فروش
برایان مست، نماینده جمهوریخواه و رئیس کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان ایالات متحده که حوزه انتخابیهاش در مجاورت کاخ سفید دوم و غیررسمی دونالد ترامپ در جنوب فلوریدا قرار دارد، یک میز کنفرانس چوبی بزرگ در دفتر خود در واشنگتن دارد که دائماً بطریهای کوچک آب را برای بازدیدکنندگانش روی آن قرار میدهد. مهمانان روزانه از سفارتخانههای سراسر جهان به آنجا سر میزنند.
به گفته مست «همه آنها آمادهاند تا آنچه را که ارائه میدهند به آمریکا بفروشند.» او در دفتر خود در کاپیتول هیل میگوید: «تک تک آنها با این جمله به اینجا میآیند: «ما بهترین کیفیت این ماده معدنی را داریم» یا «بهترین توانایی برای تصفیه این ماده معدنی». او در حالی که برای یافتن استعارهای مناسب تقلا میکند، میافزاید: «این مثل یک هدیه جدید است - لباس جدید و امروزی؟ ما آن را کیف دستی جدید مینامیم. همه این کیف دستی را میآورند.»
از معامله گری تا سیاست بر اساس شخصیت
اگر معاملهگرایی یکی از مضامین تعیینکننده سیاست خارجی دوره دوم ترامپ باشد - یعنی به جای اینکه واشنگتن به دنبال این باشد که چه کاری میتواند برای یک کشور خارجی انجام دهد، بپرسد کشورهای خارجی چه کاری میتوانند برای واشنگتن انجام دهند - ویژگی کلیدی دیگر آن، نماینده است.
«سیاست بر اساس شخصیت»- همانطور که یکی از مقامات دفاعی سابق میگوید - جایگزین فرآیندها و نهادهایی شده است که دههها زیربنای سیاستگذاری خارجی ایالات متحده تا به امروز بودهاند. به جای وزارت امور خارجه، استیو ویتکوف، سرمایهگذار در حوزه املاک و مستغلات، دوست قدیمی و شریک تجاری رئیس جمهورآمریکا که به نماینده ویژه «مذاکرات صلح» تبدیل شده است، وجود دارد که بین مسکو، ریاض، قدس و فراتر از آن برای جوش دادن «معامله» در رفت و آمد است.
در کنار او، جرد کوشنر، داماد سرمایهدار ترامپ، قرار دارد که در واقع هیچ سمت رسمی دولتی ندارد، اما در بحبوحه معاملات تجاری خود با پادشاهیهای خلیج فارس، فرصتی برای ایفای نقش اصلی در مذاکرات صلح در خاورمیانه و اوکراین به نمایندگی از ایالات متحده پیدا کرده است.
تام باراک، معتمد قدیمی و حامی مالی مبارزات انتخاباتی ترامپ، به عنوان سفیر او در ترکیه و به طور برجستهتر، به عنوان کارگزار مبسوطالید او برای صلح در سوریه و لبنان فعالیت میکند. مسعد بولوس، پدرزن لبنانی-آمریکایی تیفانی، دختر ترامپ، مدتهاست که ریاست یک امپراتوری تجاری در غرب آفریقا را بر عهده دارد. جای تعجب نیست که او نیز نماینده ترامپ در آفریقا است.
کانال پشتپرده؛ سرحلقه اصلی
به گفته یکی از مقامات سابق آمریکایی، کانالهای سنتی مشاوره و نظارت و «سلسله مراتب تعاملات سیاسی» که زمانی بر این فضا حاکم بود، از بین رفتهاند. همچنین، متخصصان و تجربه دههها دیپلماسی عملی نیز کنار گذاشته شدهاند. این مقام سابق میگوید: «حلقه افراد نزدیک به رئیسجمهور به طرز تکاندهندهای کوچک است.»
به گفته معاذ مصطفی، مدیر اجرایی گروه ویژه اضطراری سوریه «اگر شما یک دوست قدیمی در حوزه املاک و مستغلات هستید، مانند استیو ویتکاف یا تام باراک، در حلقه اصلی قرار دارد. ایوانکا و جرد، هم در حلقه اصلی حضور دارند. شاید دونالدجونیور، پسر رئیسجمهور و یک درجه پایینتر، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ، و جی دی ونس، معاون رئیسجمهور، حضور دارند.
اینها افرادی هستند که در رویکرد ترامپ ۲.۰ به جهان اهمیت دارند؛ آنها کانال پشتپرده هستند. کاخ سفید این را به عنوان یک تغییر عمدی از رویکرد دیرینه «از پایین به بالا» به «یک فرآیند از بالا به پایین که توسط رئیسجمهور هدایت میشود» معرفی میکند. به گفته آنا کلی، معاون سخنگوی کاخ سفید،: «بخش زیادی از مسائل از سوی ترامپ به چند مقام ارشد که به آنها اعتماد دارد، ارجاع داده میشود. رئیس جمهور پیشینه غیرسنتی دارد و بسیاری از اعضای تیمش نیز پیشینههای غیرسنتی دارند. جرد و استیو اهل معامله و تجارت هستند. اما به آنها اعتماد میشود.»
تغییر دستورکار در خارج؛ کسی نیست که آنها را کنترل کند
دولتهای پیشین آمریکا هم فرستادههای خود را داشتهاند، از جمله کسانی که به ظاهر قدرت نامتناسبی برای نقشهای خود داشتهاند، یا بیتوجهی نسبی به ساختار داشتهاند. اما حتی در آن زمان، کارمندان باسابقه دولتی خاطرنشان میکنند که این آژانسها به کار خود ادامه میدادند. اکنون، در محیطی که به گفته انجمن خدمات خارجی آمریکا، «ظرفیت دیپلماتیک آمریکا از درون در حال نابودی است»، کسی نیست که آنها را کنترل کند.
ترامپ با کاهش منابع وزارت امور خارجه و کنار گذاشتن بسیاری از کارکنان ارشد آن، و با انتصاب تعداد انگشتشماری از غولهای تجاری و مشاوران برای اجرای دستور کار آمریکا در خارج از کشور، اساساً نحوه اجرای سیاست خارجی در واشنگتن را تغییر داده است. به گفته مصطفی: «شورای امنیت ملی مهم نیست. وزارت امور خارجه مهم نیست. هیچکس جز مدیران ارشد مهم نیستند».
چالش شرکا
برای بسیاری از متحدان سنتی آمریکا که به کانالهای سنتی دیپلماسی عادت کردهاند، یافتن چگونگی دسترسی به دولت یک چالش بزرگ بوده است. برای مثال، در مورد کره جنوبی، مذاکرهکنندگان اوایل امسال احساس کردند که مجبورند سفرهای رفت و برگشت 30 ساعته طاقتفرسای مکرر به واشنگتن - گاهی دو بار در هفته - انجام دهند تا مستقیماً با ترامپ صحبت کنند.
یک دیپلمات ژاپنی به یاد میآورد: «در مراحل اولیه، اندیشکدهها و گروههای لابی همگی میگفتند که ارتباطات نزدیک یا ارتباطی داخلی با کاخ سفید دارند، همانطور که با ترامپ 1.0 داشتند.» اما خیلی زود مشخص شد که «این ارتباطات همگی گسسته شده و یا اصلا وجود ندارند».
علاوه بر این، تعداد افرادی که هم در حلقه ترامپ هستند و هم اعتماد به نفس صحبت کردن در مورد آن را دارند، بسیار کم است. یک مقام اروپایی میگوید: «این روزها هزاران نفر ادعا میکنند که طرفدار ترامپ هستند.»
خاویر میلی، رئیس جمهور آرژانتین، از طریق سفرهای سالانه به کنفرانس اقدام سیاسی محافظهکاران (CPAC)، با حلقه داخلی ترامپ ارتباط برقرار کرده است. او در مراسم CPAC که خودش در بوئنوس آیرس برگزار کرد، با عروس ترامپ، لارا ترامپ، رقصید. اما جهانبینی سیاسی مشترک آنها با روابط شخصی، از جمله بین خوزه لوئیس دازا، معاون وزیر اقتصاد میلی، و اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ایالات متحده، تکمیل شد. بسنت،که زمانی که هر دو در وال استریت کار میکردند، با دازا دوست بود، ثابت کرده که متحد مفیدی است. وزیر خزانهداری آمریکا در ماه آوریل از بوئنوس آیرس بازدید کرد و رهبری یک بسته حمایتی از سوی دولت آمریکا را بر عهده گرفت، آن هن در زمانی که کمکهای ایالات متحده به سایر نقاط جهان به سرعت در حال کاهش بود.
کانالهای اندک برای دسترسی به تاجوتخت؛ همه چیز به سرعت حل میشود!
کسانی که در قدردانی ترامپ از مستبدان و بیاعتنایی به روند امور با او مشترک هستند، دردسر کمتری در واشنگتن داشتهاند. به گفته یک دیپلمات آمریکایی که در چندین دولت خدمت کرده : «کسانی که میدانستند چگونه سریعترین سازگاری را داشته باشند، کشورهای خلیج فارس بودند که میتوانستند به نوعی بازتابی از دولت ترامپ با «ترکیبی شخصی، سیاسی و اقتصادی» از آن باشند.»
این دیپلمات به یاد میآورد که پس از بازگشت ترامپ به قدرت، از همتای خود از خلیج فارس شنیده است: «ما خیلی خوشحالیم.» این مقام خلیج فارس با آسودگی خاطر اظهار داشت که این ترتیبات جدید بسیار آسانتر از ساختار دولت بایدن قابل اجرا بود و به مقام آمریکایی گفت که ارتباط با فرستادگان ترامپ که دوستان ما» هستند به این معنی است که مسائل به سرعت حل میشوند و دیگر «نیازی به طی کردن مراحل طاقتفرسا نیست».
یک مقام جنوب شرقی آسیا که دولتش به همکاری با کشورهایی عادت دارد که در آنها کانالهای مخفی و چاپلوسی برای تضمین دسترسی ضروری است، میگوید: «همه مجبور به سازگاری شدهاند. کانالهای کمی برای رسیدن به تاج و تخت وجود دارد. اما تعامل با کشوری که ارتباطات شخصی در آن بیش از هر چیز اهمیت دارد، برای بسیاری در منطقه ما ناآشنا نیست.»
ارسال نظر