تندروها تغییر موضع دادند

سکوت معنادار جبهه پایداری در مقابل مذاکره دولت رئیسی با آمریکا

کدخبر: ۴۷۲۱۷۴
نگاهی به رفتار اعضای جبهه پایدار نشان می دهد که این روز ها از حرص و جوش های آنها در دوران دولت روحانی خبری نیست. هنوز فراموش نکرده ایم زمانی که ترامپ از برجام خارج شده و تمام رشته های دولت روحانی را پنبه کرد، همان روزها بود که نمایندگانی چون مجتبی‌ذوالنوری رئیس کمیته هسته‌ای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و محسن کوهکن با آتش زدن برجام و پرچم آمریکا اعلام کردند باید در مذاکره با آمریکا را بست حتی مذاکره دور میز هسته ای را.
سکوت معنادار جبهه پایداری در مقابل مذاکره دولت رئیسی با آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو، مذاکرات این روزهای دولت رئیسی و مناسبات جبهه پایداری با این دولت یادآور سیاست یک بام دو هوا است . این روزها نه برجام آتش می گیرد و نه دیگر کسی دربرابر مذاکرات برجامی و حتی طرح موضوع مذاکره با امریکا کفن می پوشد . همه چیز آرام و همه خوشحالند ،اما چرا؟

درست در روزگاری که روحانی از رونق های حاصله از برجام وگلابی دادن های آن صحبت می کرد، عده ای هم بودند که می گفتند امریکایی شدن ما را به جایی نمی رساند و دولت روحانی نتواست در  هشت سال مذاکره با غرب و آمریکا از عزت جمهوری اسلامی پاسداری کند.

مذاکره اصولگرایان خوب، مذاکره روحانی بد!

اتفاقاً این گروه بلافاصله راه حل را نیز یافتند ، سال 99 بود که  مجتبی ذوالنوری، عضو جبهه پایداری تکلیف را مشخص کرد و گفت: اگر اصولگرایان مذاکره کنند،  پشتوانه اجرایی آن بیشتر است چون اصولگراها به سیاست های نظام نزدیک تر هستند و نمی آیند خلاف سیاست های نظام راهی را بروند که وسطش بخواهند برگردند.

بنابراین دستور کار تازه مذاکرات در آن زمان شکل گرفت و هرگونه مذاکره را در صورتی که اصولگرایان مسئول آن باشند حلال دانستند.

حال این روزها همان هایی که در دوره  محمدجواد ظریف مذاکره حتی نگلیسی صحبت کردن او را به باد انتقاد می گرفتند و دائم با ادعاهای جنجالی سعی در تضعیف روند مذاکرات داشتند، سکوت اختیار کرده و انگار نه انگار مذاکرات احیای برجام در وین در جریان است.

اخیراً نیز اظهاراتی رسمی درباره مذاکره با کدخدا مطرح شده است و مخالفین دیروزی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا می گویند که نباید لقمه را دور سر چرخاند و برای بدست آوردن تخم طلای برجام ، باید رو در رو با امریکایی ها به گفتگو نشست.

اما چرا اصولگرایان و خاصه پایداری ها تندرو، این روزها که بحث مذاکره و توافق بر سر برجام شده روزه سکوت اختیار کرده اند؟ چرا رفتار این روزهای پایداری ها با رفتار 8 سال گذشته و موضع آنها درباره مذاکرات برجامی دولت روحانی همخوانی ندارد؟ افکار عمومی حالا می پرسند داستان چیست و چه چیزی تغییر کرده است؟ منافع ملی یا منافع گروهی و جناحی؟

چرخش محسوس پایداری ها

نگاهی به رفتار  اعضای جبهه پایدار نشان می دهد که این روز ها از حرص و جوش های آنها در دوران دولت روحانی خبری نیست.  هنوز فراموش نکرده ایم زمانی که ترامپ از برجام خارج شده و تمام رشته های دولت روحانی را پنبه کرد، همان روزها بود که نمایندگانی چون مجتبی‌ذوالنوری رئیس کمیته هسته‌ای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و محسن کوهکن با آتش زدن برجام و پرچم آمریکا اعلام کردند باید در مذاکره با آمریکا را بست حتی مذاکره دور میز هسته ای را.

با گذشت زمان و روی کار آمدن دولت رئیسی، دولتی که سهم زیادی از کرسی هایش را به پایداری ها و تندروها داده است، حال و هوای جبهه پایداری ها عوض شد. آنها ابتدا انتقاداتی را برای رفع اتهامات  و سهم خواهی بیشتر از دولت رئیسی مطرح کردند و بعد به حمایت از دولت سیزدهم  و بهره برداری از نقشه خود پرداختند.

اخیراً  متقی فر سخنگوی جبهه پایداری گفته است؛ از دولت انتقاد کردیم اما به دنبال جنجال نیستیم. مهم نیست به چه چیزی تذکر دادیم. مهم این است که موضوع ارزیابی دولت هم در برنامه جبهه قرار دارد. هر انتقادی باشد به صورت دلسوزانه و به دور از فرصت طلبی مطرح کردیم. سعی کردیم تنشی ایجاد نکنیم، دولت آرام باشد و به کارها رسیدگی کند. وقتی رئیس دولت آقای رئیسی از مسکو به تهران می‌آید و سپس به مناطق سیل‌زده می‌رود، این کارها تبلیغاتی نیست، بلکه مشخص است که دولت به مشکلات رسیدگی می‌کند.

نمونه ای دیگر از این نوع اظهار نظر ها سخنان بیژن نوباوه نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس و از اعضای جبهه پایداری است . وی پیش از روی‌کارآمدن دولت سید ابراهیم رئیسی یکی از مخالفان برجام بود. او در سال 97 در گفت‌وگو با خبرگزاری «فارس» گفته بود؛ طرفداران FATF همان طرفداران برجام هستند؛ برجامی که امروز بر همه دنیا معلوم شده است که قراردادی یک‌طرفه، بدون تأمل، تعمق و تأنی کافی و بایسته بود که از سوی دیپلمات‌های ما امضا شد و حتی از داخل همان تیم مذاکره‌کننده جاسوس پیدا شد.

اما او اکنون با بیان اینکه مجلس حامی تیم مذاکره‌کننده است، در این باره گفت: «وقتی حاکمیت مذاکره را می‌پذیرد مجلس هم تابع همه مواضع جمهوری اسلامی است. »

علت سکوت مخالفان دیروزی برجام

اما علت سکوت در مورد برجام چیست و چرا این روند در مورد مذاکره با آمریکا دنبال می شود؟ علی صوفی فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره  گفت: آنچه این وضعیت را توجیه می کند منافع است. آن زمان آنها منافعی در برجام نداشتند و حالا منافع دارند. وی افزود: آقای ظریف در ویدئویی می گوید «کسانی که با برجام مخالفت می کنند، نه اینکه ندانند قضیه چیست ولی می پوشانند». کاملا مشخص است که او این جمله را از روی درد بیان کرد چون از نزدیک درگیر با اتهاماتی بود که مخالفان برجام به او می زدند.

وی می گوید: در واقع مخالفان برجام فکر می کردند رسیدن به تفاهم دستاورد بزرگی است که جریان مقابل به دست می آورد و در مقابل اعتبار سیاسی‌شان لطمه می خورد بنابراین می خواستند حقایق را بپوشانند تا تفاهم به انجام نشود. امروز این گروه ساکت هستند چون مذاکرات وین اگر به نتیجه برسد، آنها پس از لغو تحریم ها می توانند تمام دستاوردهای برجام را مال خود کنند و از مزایای آن بهره ببرند. متأسفانه این جریان منافع ملی را نادیده می گیرد و در رسیدن به اهداف سیاسی‌اش حد یقف برای خود قائل نیست.

امضای برجام حتی به قیمت گفتگو با امریکا

از سوی دیگر باید در نظر داشت که چرا امضای برجام تا به این حد برای دولت سیزدهم و حامیانش مهم است تا جایی که مجبور می شوند در مورد گفتگو با امریکا نیز فکر کنند . اساساً امضای توافق جدید احتمالی در وین، ایران را وارد یک دوره جدید می کند که مجبور است با برخی از این سیاست های فعلی خود خداحافظی کند. از منظر کارشناسان سیاسی اگر تهران با ذهنیتی غیر از این وارد مذاکرت شود و مذاکرت به توافق هم منجر شود،  این توافق احتمالی یک روز هم دوام نمی آورد و اینگونه بار دیگر برجام بی سرانجام می شود .

آنها بعد از دولت روحانی به خوبی نتایج تحریم های اقتصادی را با گوشت و پوست و استخوان خود حس کرده اند و می دانند که صبر مردم در برابر مشکلات اقتصادی هم اندازه ای دارد ، از این رو به این نتیجه رسیده اند که به جای آنکه لقمه را دور سر بچرخانند مستقیماً با ایالات متحده وارد مذاکره شده  و ریسک عدم موفقیت در مذاکرات وین را به جان نخرند .

تحلیلگران سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی بر این باورند که دولت باید به گونه ای عمل کند برای عدم موفقیت در این مذاکرات بهانه ای داشته باشد ویا اینکه  طرف مقابل به طرح شرایطی هزینه ساز برای دولت بهانه را به دست دولت بدهد . البته در این میان، نقش روسیه و چین به عنوان حامیان ایران  بسیار مهم است،  چرا که آنها هم می‌خواهند این توافق به نتیجه برسد. حتی عده ای از کارشناسان سیاسی عقیده دارند که  آمریکایی ها از روسیه و چین خواهند خواست به ایران فشار بیاورند و تا واشنگتن نیز در مقابل مسکو در مورد اوکراین کوتاه بیاید و بتواند پاسخگوی طلبکاری چینی ها هم در خصوص تایوان باشد . در این میان  پکن و مسکو سعی می‌کنند همه طرف ها راضی کنند.

با این وجود دولت در این زمینه گام های محتاطانه ای بر می دارد از جمله پس از طرح موضوع مذاکره با طرف های امریکایی و اظهارات علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص اینکه مذاکره مستقیم با امریکا تنها زمانی با روشهای دیگر جایگزین می شود که توافق خوب در دسترس باشد ، علی بهادری  جهرمی ، سخنگوی دولت با بیان اینکه درخواست مذاکره از سوی آمریکا بارها مطرح شده، تاکید کرد که هیچ گونه مذاکره مستقیمی بین ایران و آمریکا برقرار نشده است.

در این میان مجید تفرشی، مورخ و تحلیلگر روابط بین‌الملل نیز به نکته جالبی در این باره اشاره کرده است . وی در این باره گفت : در جلسه ای وقتی  از آقای باقری سؤال می‌شود که شما تاکنون از مخالفان جدی برجام بوده‌اید و علیه آن به‌صورت گسترده فعالیت و تبلیغ کرده‌اید، حالا چرا و چگونه قرار است با اروپایی‌ها درباره‌اش مذاکره کنید؟

آقای باقری پاسخ می‌دهد زمانی‌ که برجام در دولت روحانی پیش می‌رفت ما کنشگر سیاسی بودیم و با آن مخالفت می‌کردیم اما الان در جایگاه مسئول هستیم!

این پاسخ به نوعی رفتار این روزهای تندروهای حامی دولت را نیز توجیه می کند، در واقع اعضای جبهه پایداری بنا به مسئولیت خود هر زمان حرفی می زنند تا منافعشان تامین شود و اخلاق سیاسی برایشان معنایی ندارد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید